مادر شهید «چنگیز دهقانی سیاهکی» میگوید: «خیلی خوش اخلاق و با ایمان بود، همه او را به عنوان یک انسان با معرفت میشناختند. انقلابی بود، فرزندم باور داشت که باید به کشورش خدمت کند. زمانی که در حال مبارزه با قاچاقچیان بود دچار سانحه میشود و به شهادت میرسد.»
مادر شهید تعریف میکند: «ابراهیم پسری بسیار ساده دل و خوش خُلقی بود. تمام مردم روستایمان او را میشناختند و به او احترام میگذاشتند. گرچه ابراهیم سن و سال زیادی نداشت اما سعی میکرد هر وقت که اختلافی بین مردم پیش میآمد بین آنها میانجی گری کند و...»
مادر شهید تعریف میکند: بعد از بستن ساک و جمع کردن وسایلش دوباره به اتاق آمد. گویا حرفی داشت که گفتنش برایش سخت بود. بالاخره عزمش را جمع کرد و گفت؛ «مادر میخواهم برای آخرین بار زیر گلویم را ببوسی.»
مادر شهید «ابراهیم مختاریان» میگوید: همیشه هر وقت از کنارم رد میشد سرم را میبوسید و میگفت؛ «مادر من به سربازی میروم و اگر خدا بخواهد شهید میشوم. دعا کن شهید شوم، مگر این دنیا چی دارد که بمانم. مادر به شهادتم افتخار کن...»
شهرام ثامنی معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی در پی درگذشت بانوی مکرمه حاجیه خانم مریم خلجی، مادر و خواهر شهید گفتند: «صلابت و شکیبایی مادران شهدای معزز که فرزندان خویش را در راه رضای پروردگار و سربلندی نظام مقدس جمهوری اسلامی نثار کردند در وصف نمیگنجد و کلمات قادر به ستودن صبر جمیل این بانوان والامقام نیست».
مادر شهید تعریف میکند: «پسرم خیلی عاشق قرآن بود، مخصوصاً سوره یاسین را خیلی دوست داشت و صبحها قبل از شروع هر کاری قرآن را تلاوت میکرد و با صوت زیبایش دلهای ما را جلا میداد.»
مادر شهید تعریف میکند: «او همیشه سعی میکرد حق کسی ضایع نشود و هرگاه میفهمید که حق کسی ضایع شده تا آن شخص به حق خود نمیرسید شهید آرام نمیگرفت و...»
مادر شهید تعریف میکند: «دوباره به روستا برگشت و به کار کشاورزی مشغول شد و در این کار به برادرانش کمک میکرد اما به یکباره شوق جبهه و جنگ او را هوایی کرد. آن قدر اشتیاق رفتن داشت که در جبههها جا ماند و...»
مادر شهید تعریف میکند: «من از اینکه پسرم توانسته بود یک نفر را برای خواستگاری پیدا کند خیلی خوشحال شدم. تمام وسایل عروسیاش را آماده کردم تا وقتی که از خدمت برگشت برایش عروسی بگیرم ولی...»
مادر، علاقه عجیبی به عبدالمجید داشت. از ماه محرم ۱۳۶۳ که پسرش به میمک رفت، پشت در خانه نشست تا اگر همرزمان پسرش را در کوچه دید، سراغ عبدالمجید را بگیرد. مادر بعد از ۲۳ سال چشم انتظاری به فرزند شهیدش پیوست و تا امروز هم پیکر شهید «عبدالمجید امیدی» بازنگشته است.
مادر شهید مدافع حرم «محمود رادمهر» دلیل بی توجهی جامعه اسلامی به مسئله عفاف و حجاب را بی بصیرتی نسبت به آیات و روایات قرآن مجید دانست و گفت: هر مسلمان باید اجرای دستورات دینی را به عنوان یک اصل تکلیفی مورد اهتمام قرار بدهد.
گزیده سخنان خانوادههای شهدا و ایثارگران در قالب برنامه «حماسه حضور» توسط معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان تهیه شده و منتشر می شود. در این فیلم مادر شهید «حمید احدی» می گوید: امیدوارم فرد منتخب مردم ، وظیفه خود را به نحو احسنت انجام دهد و مردم نیز همکاری لازم را داشته باشند. به لطف خداوند تاکنون در همه دوره های انتخابات شرکت کردهام و امیدوارم عنایت خداوند شامل حالم شود و بار دیگر در این انتخابات حضور داشته باشم چون حضور در انتخابات انجام وظیفه است.
گزیده سخنان خانوادههای شهدا و ایثارگران در قالب برنامه «حماسه حضور» توسط معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان تهیه شده و منتشر می شود. در این فیلم مادر شهید «رحیم جوادی» می گوید: منتخب مردم باید به مردم محبت داشته باشد و به فکر آنان بود و گره از کار آنان واکند. مردم رأی می دهند تا روزگارشان بهتر شود. در ادامه این فیلم را مشاهده کنید.
در آستانه دور دوم چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مادر شهید «سعید چشم به راه» اظهار داشت: در خواب دیدم که پسرم تاکید کرد حرف های حاشیه را کنار بگذارید و وظیفه خود را انجام دهید.
شهید «حیدر حيدری» از شهدای دوران دفاع مقدس است. مادر او میگوید: «او همیشه بوی جبهه و جنگ می داد اما وقتی که به مرخصی میآمد خیلی به وضع خانه و زندگیمان میرسید.»