مادر شهید - صفحه 4

مادر شهید
گفتگوی تصویری با مادر شهید «محمدرضا اسماعیلی»

۱۲ هفته نماز جمعه، شرط رفتنش به جبهه بود

مادر شهید «محمد رضا اسماعیلی» می‌گوید: یک روز به پسرم گفتم علیرضا من یک نذر دارم تو قبول می‌کنی؟ منم اجازه می‌دهم که تو بری جبهه، محمد رضا گفت: بله نذر باشه قبول میکنم، نذرم این که تو بری نماز جمعه، نمیدونم ۱۲ هفته بود یا ۱۴ هفته گفت چشم همان هفته رفت.
خاطرات شفاهی والدین شهدا

شهید مبارزه با اشرار

مادر شهید «منصور میرزاده کوه‌شاهی» می‌گوید: یک روز، دوست فرزندم به او خبر داد که اشرار را در اطراف روستایشان دیده است، پسرم همراهش می‌رود و داخل کانال مخفی می‌شوند، اما اشرار متوجه حضورشان شدند و گفتند؛ شما بسیجی کوه‌شاهی هستید و سپس به سمت پسرم و دوستش تیراندازی کردند. بعد از خاکسپاری بود که فهمیدم فرزندم به شهادت رسیده است.
کلیپ / شعر خوانی مادر شهید حسین فتاحیان
گفتگوی تصویری با مادر شهید «حسین فتاحیان»

کلیپ / شعر خوانی مادر شهید حسین فتاحیان

نوید شاهد مازندران، به مناسبت ولادت حضرت فاطمه (س) و روز زن کلیپی ازشعر خوانی مادر شهید «حسین فتاحیان» از شهرستان قائم شهر منتشر کرده است که شما را به دیدن این کلیپ دعوت می‌کنیم.

مادر شهید «سید محسن ناصری» به فرزند شهیدش پیوست

«سیده زهرا حسینی» مادر شهید «سید محسن ناصری» به فرزند شهیدش پیوست.
«اکبر» عصای دست محله بود

«اکبر» عصای دست محله بود

مادر شهید «اکبر سعادتی» تعریف می‌کند: همیشه سعی می‌کرد کمک مردم باشد. اگر کسی ندار بود و مریض می‌شد، اکبر با پول توجیبی‌اش او را دکتر می‌برد. داروهای او را می‌گرفت. برایش میوه و غذا می‌برد و حسابی رسیدگی می‌کرد.
خاطره‌‌ای از شهید «شنبه وطن‌خواه»

شوق شهادت در چشمان فرزندم موج می‌زد

مادر شهید تعریف می‌کند: شوق شهادت در چشم‌های شنبه موج می‌زد و این را بارها از راز و نیاز شبانه‌اش با خداوند شنیده بودم. خداوند هم دل پسرم را نرنجاند و او را به آرزوی دیرینه‌اش رساند.
به مناسبت بزرگداشت مقام مادر و روز زن منتشر شد

ویژه‌نامه الکترونیکی| مصاحبه با مادران شهدا

پایگاه خبری نوید شاهد هرمزگان، به مناسبت سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س)، بزرگداشت مقام مادر و روز زن، تعدادی از مصاحبه‌های مادران شهدای والامقام استان هرمزگان با عنوان «مصاحبه با مادران شهدا» در قالب ویژه‌نامه برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.
چشم انتظاری‌های مادر شهید «جمشید جهانی بهنمیری»
خاطرات شفاهی والدین شهدا

چشم انتظاری‌های مادر شهید «جمشید جهانی بهنمیری»

مادر شهید «جمشید جهانی بهنمیری» میگوید: میگفتن به زودی پیکرش را دارن می‌آورند هنوز که هنوزه دارن پیکرش را می آورند، بگو تو چه طور طاقت آوردی، شبی نیست که یادش گریه نکنم، دلم براش تنگ شده. در رو باز میزارم و با خودم میگم که وقتی آمد دروازه‌ی خودشو یادش نره و بیاید داخل، بیشتر اوقات در بازه باز است.
خاطره‌‌ای از شهید «عبدالمجید قنبری باغستانی»

جوانانی که ایمان‌شان سنگرشان بود

مادر شهید تعریف می‌کند: جوان‌های پرشور و انقلابی با مشت‌های گره کرده شعار می‌دادند و مامورین امنیتی، هم دیوانه‌وار تیراندازی می‌کردند تا جمعیت متفرق بشوند ولی فایده‌ای نداشت که نداشت.
خاطرات شفاهی والدین شهدا

فرزند شهیدم، انسان خودساخته‌ای بود

مادر شهید «کیدی زارعی» می‌گوید: فرزندم در زندگی‌اش هیچکس را تا به حال ناراحت نکرده بود. انسان خودساخته‌ای بود و همیشه بدون اینکه به او چیزی بگوییم در کارها کمکمان می‌کرد. درس طلبگی می‌خواند. یک روز پیش پدرش آمد و گفت؛ می‌خواهم به جبهه بروم. من به او اجازه ندادم ولی او به جبهه رفت و به شهادت رسید.
به مناسبت فرارسیدن سالروز تولد حضرت زهرا (س) و گرامیداشت مقام مادر منتشر می‌شود

خاطرات مادر شهید از بوسه‌های فرزند بر دستانش

مادر شهید «خدامراد سلیمانی» ضمن تبریک میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) و تأکید بر بزرگداشت روز مادر گفت: من از روزی که خبر شهادت فرزندم را آوردند لحظه‌ای از دلتنگی‌هایم کم نشده است. تصویر فرزندم مدام جلوی چشمانم ظاهر می‌شود فرزندی که هربار قبل از بیرون رفتن و بعد از برگشتن دستانم را می‌بوسید.
خاطره‌‌ای از شهید «عبدالمجید قنبری باغستانی»

شهید طلبه‌ای که معنویت را با خود به خانه می‌آورد

مادر شهید تعریف می‌کند: عبدالمجید هر وقت از مرخصی می‌آمد برای همه کتاب احکام می‌آورد، به معنویت خیلی اهمیت می‌داد. از جبهه که برمی‌گشت زیر کولر آبی نمی‌خوابید، حصیری می‌انداخت توی حیاط و استراحت می‌کرد. می‌گفت؛ دوستانم زیر تیر و ترکش و آتش هستند آن وقت من زیر کولر بخوابم؟

مادر شهید ان والامقام «جوادنیا» به فرزندان شهیدش پیوست

حاجیه خانم «فاطمه عباسی ورده» مادر شهید ان معظم «علی، محمد، یونس و احمد جوادنیا» به فرزندان شهیدش پیوست.

نگاه شهدا به مادرانِ شهیدشان هست

شهید که باشی تنها یک بار شهید می‌شوی، اما مادر شهید که باشی هر روز و هر لحظه شهید می‌شوی درست مانند مادرانی که فرزندانشان را به رزمگاه کربلا فرستادند در حالی‌که می‌دانستند که فرزندشان زنده برنمی‌گردند. آنچه که در کربلا ماند نام مادران شهیدی همچون حضرت ام‌البنین (س) بود که همواره یادشان جگرسوز بود و الگویی برای مادران شهدای جنگ تحمیلی بودند و اینگونه شد که مادران ایرانی به تأسی از حضرت زینب (س) و حضرت ام‌البنین (س) پای استقامت خود را محکم کردند تا پای فرزندانشان در میدان نبرد نیز محکم بماند. نوید شاهد به مناسبت وفات بانوی مکرمه، حضرت ام‌البنین(س) مادر چهار شهید کربلا، پای صحبت های مادر شهید دانشجو «علی‌اصغر لطفی» که معتقد است نگاه شهدا به مادرانشان هست نشسته است که در زیر مصاحبه با وی را می خوانیم.
پس از ۴۱ سال چشم انتظاری؛

مادر شهید «حمید رضایی» پیکر فرزندش را در آغوش کشید

پیکر مطهر شهید حمید رضایی که نام این شهید والامقام به عنوان مفقودالاثر ثبت شده بود، پس از ۴۱ سال شناسایی و اکنون در معراج شهدای تهران است.
خاطره‌‌ای از شهید «حسین روشی»

نوحه‌خوان امام حسین(ع) و سنگرساز دفاع مقدس

مادر شهید تعریف می‌کند: او نوحه‌خوان مراسم‌های امام حسین (ع) بود و ارادتی ویژه به اهل‌بیت (ع) داشت. عاشق علم و تقوا بود و پیروی از ولایت‌فقیه را بر خود واجب می‌دانست. وقتی تصمیم گرفت به جبهه برود، تمام اختیارات را به خود او سپردیم.
نگاهی بر زندگی مادر شهید سیدحسین علم الهدی:

مرور کتاب «راز بی‌بی‌جان» در دومین نشست «کافه کتابخونا»

دومین نشست «کافه کتابخونا» با محوریت کتاب «راز بی‌بی‌جان» نوشته الناز عباسیان که به زندگی سیده بتول جزایری مادر شهید سید حسین علم الهدی می پردازد، سبک زندگی زن تراز انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار می دهد.

درد و دل مادر شهید قشمی با پیکر شهید خوش نام

یک کبوتر سبک بال از آسمان عشق، روز شنبه 17 آذر ماه روی شانه های مردم شیعه و سنی بزرگ ترین جزیره ایرانی خلیج فارس به خوش نامی و گمنامی مادر شهید ش حضرت زهرای مرضیه(س) بر روی دستان مردم روستای طولا تشییع و با لالایی و درد و دل عاشقانه مادر شهید «حسن ذاکری» در مقبره شهید گمنام این روستا آرام گرفت.
توسط نشر شاهد

خاطرات مادر شهید ایرج خرم جاه در «مادر آفتاب» خواندنی شد

کتاب «مادر آفتاب» خاطرات «حلیمه مهرانی» مادر شهید «ایرج خرم جاه»، به قلم «ثریا خرم جاه» از سوی «نشر شاهد» روانه بازار نشر شد.
خاطرات شفاهی والدین شهدا

پسرم آرزوی شهادت داشت

شهید «آزاد مؤمنی» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که آذرماه ۱۳۶۵ به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید می‌گوید: پسرم آرزوی شهادت داشت و خوشحال بود که در راه اسلام جان خود را از دست داد.
طراحی و تولید: ایران سامانه