مصاحبه - صفحه 6

مصاحبه
روایت پدر ارتشی از فرزند شهیدش:

"همیشه آماده رفتن بود؛ روایتی از زندگی کوتاه و نورانی سرباز مکانیکِ خط مقدم"

«امیرمحمد سعادتی» پدر شهید «حسین سعادتی»، مردی است که خود سال‌ها در لباس ارتش خدمت کرد و امروز با قامتی استوار، خاطرات فرزندش را روایت می‌کند. شهیدی که در بیست‌ویک‌سالگی، راهی جبهه‌های نبرد شد و در جزیره مینو به شهادت رسید. گفت‌وگوی ما با این پدر شهید، روایتی از ایثار، ایمان و عشق به وطن... است. این مصاحبه را در ادامه بخوانید.
جانباز معزز ۶۰ درصد یونس واحدی

بمب دوم را که زدند، به سمت خاکریز دویدم

جانباز «یونس واحدی خلاصه اصلاح» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «هواپیماها که حمله کردند من در چادر بودم، بمب دوم را که انداختند از داخل چادر به سمت خاکریز دویدم که یکهو احساس کردم بر روی هوا غلط میزدم ...»

همسر شهید «اباذر جلال‌زاده»: با فانوس به دنبالش می‌گشتم

خانم زکیه یوسف زاده همسر شهید «اباذر جلال زاده» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «تا نیمه های شب به دنبالش می‌گشتم و به حکومت نظامی توجهی نداشتم و با فانوس به دنبالش می گشتم...»
مادر شهید «محمدرضا سمیعی‌زاده»:

پسرم در انجام کار خِیر و کمک به مردم پیش‌قدم بود

«محمدرضا طی دوران قبل از انقلاب اسلامی، در راهپیمایی‌های علیه رژیم شاهنشاهی حضور فعالی داشت و در یکی از این راهپیمایی‌ها به دلیل پرتاب سنگ، تحت تعقیب پلیس قرار گرفت که با زیرکی، از این موقعیت فرار کرد و به خانه بازگشت. پسرم در این دوران، نوجوانی با روحیه‌ای انقلابی، مذهبی و مردمی و از اعضای فعال بسیج بود و همواره در کار خیر، کمک به مردم و احترام به بزرگ‌تر‌ها پیش‌قدم بود ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های مادر شهید «محمدرضا سمیعی‌زاده» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
گفتگویی با والدین شهید «محمد دست»

فرزندم شهید شد اما هیچ وقت پیکرش به خانه بازنگشت

والدین شهید «محمد دست» می‌گویند: خبر شهادت محمد از طریق ژاندارمری به ما رسید. خیلی دردناک بود. یادم می‌آید که آن زمان شنیدیم که او شهید شده است، ولی هیچ وقت پیکرش به خانه نیامد. تنها لیستی از شهدای عملیات مرصاد به دست ما رسید که نام محمد در آن بود.
گفت‌و‌گو نوید شاهد البرز با جانباز ۶۵ درصد ارتشی؛

سرباز ارتشی؛ سقایی در آتش

جانباز 65 درصد ارتشی بهروز هاشمی در گفت‌گو با نوید شاهد بیان می‌کند: «در لشکر ۲۸ کردستان، مسئولیت من رانندگی تانکر آب بود. در آن روز‌های سخت، توپ‌های فرانسوی خرمشهر را زیر آتش گرفته بودند. ما در صحرای جفیر مستقر بودیم و هر روز با خطر مواجه بودیم. حملات شیمیایی دشمن همیشه بدون اخطار می‌آمد؛ تنها با بوی شکلات متوجه می‌شدیم که باید فوراً چفیه‌ها را خیس کنیم و بر صورت ببندیم. ادامه این مصاحبه را بخوانید.»
گفت‌و‌گو با سرباز ارتشی جانباز ۷۰ درصد «کامران مدین» به مناسبت روز ارتش

همسران جانبازان، اسطوره‌های مقاومتند

همسران جانبازان، بانوان ایثارگری هستند که سالیان متمادی با عشق، ایثار و با آرامش‌بخشی به جانبازان، به اسطوره‌های مقاومت تبدیل شده و با الگوگیری از صبر بانوی قهرمان کربلا، پای در مسیر ایثارگری همسران خویش گذاشته‌اند.

اجلاسیه شهدای غریب، یاد شهدا را در میان نسل امروز زنده کرد

دبیرخانه اجلاسیه استان قم ضمن شناسایی ۲۹ شهید غریب در استان اقدام به برگزاری اجلاسیه در سال گذشته نمود و در طول سال مراسم تقدیر و تجلیل از خانواده شهدای والامقام، پیگیری برپایی شب شعر و نصب المان، خاطره گویی از شهدای اسارت توسط ۴۳ تن از آزادگان راوی در مراکز علمی و آموزشی و تجلیل از خانواده این شهدا در مسابقات ورزشی استان با حضور گسترده جوانان و جوانان را انجام داده است.
سرپرست معاونت فرهنگی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اصفهان بیان کرد

125 شهید غریب اسارت در استان اصفهان شناسایی شدند

حمیدرضا ساکت گفت: در جریان برگزاری کنگره، در ابتدا ۳۵ شهید غریب در استان شناسایی شدند. اما با پیگیری‌های میدانی گسترده، از جمله تحقیق در زندگی‌نامه‌های شهدا و فراخوان به آزادگان و خانواده‌های معزز شهدا، این تعداد به ۱۲۵ شهید افزایش یافت.
معاون فرهنگی و آموزشی استان کهگیلویه و بویراحمد بیان کرد

زنده نگهداشتن یاد و خاطر شهدای غریب در اسارت با برگزاری «اجلاسیه» و «جشنواره داستان نویسی»

دیماد با اشاره به برنامه‌های خاص استان برای بزرگداشت یاد شهدای غریب در اسارت گفت: برگزاری اجلاسیه شهدای غریب در اسارت در خرداد 1403 و همچنین برگزاری جشنواره داستان نویسی شهدای غریب در اسارت کشور در سال 1404 دو برنامه مهم استان در سال گذشته و سال جاری است.
معاون فرهنگی استان خراسان رضوی در گفتگو با نوید شاهد:

نمایشگاه‌ها آثار و نشست‌های علمی بزرگداشت شهدای غریب در اسارت در مشهد مقدس برگزار می شود

قاسم رشید رحیم زاده گفت: کنگره ملی شهدای غریب در اسارت می‌تواند نقش بسزایی در تقویت انسجام و همبستگی ملی داشته باشد.
خاطرات شفاهی آزادگان/

اسرا در اسارت اعتقاد قلبی زیادی به امام داشتند

جانباز و آزاده دفاع مقدس «ظهیر آسا» سال‌ها در جبهه‌ها و عملیات متعددی شرکت داشت سی‌ام خرداد ۱۳۶۷ در منطقه صالح آباد مهران، حین دفاع از خاک وطن به اسارت دشمن در آمده است در ذکر خاطره‌ای از نزدیکی و ارتباط قلبی رزمندگان و اسرا با امام می‌گوید: در اسارت هیچ گاه دست از انقلاب و آرمان‌های امام برنداشتیم چراکه همگی اعتقاد قلبی به امام داشتیم. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می‌شود.
خاطرات شفاهی همسران شهدا

خواهران با حفظ حجاب، حافظ خاک وطن باشید

شهید «حسن نظری» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که اسفند ماه ۱۳۶۶ در جبهه شاخ شمیران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. همسر شهید می‌گوید: او همیشه به ما و همه خواهران سفارش می‌کرد با حفظ حجاب حافظ خاک وطن باشند. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می‌شود.
گفتگوی نوید شاهد با معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور یثارگران تهران بزرگ

وحدت امت اسلامی، قوی‌ترین سلاح در برابر دشمنان قدس است

«بیتا جلالی فراهانی» به مناسبت روزقدس اظهار داشت: در این روز، تأکید می‌کنیم، حمایت از مردم مظلوم فلسطین، «حمایت از عدالت و انسانیت» است، وحدت امت اسلامی، قوی‌ترین سلاح در برابر دشمنان قدس است.
در گفتگو با نوید شاهد تهران بزرگ مطرح شد

حافظ قرآن و فرزند جانباز: آیات الهی مانند آینه‌ای در برابر رفتارهای روزمره عمل می‌کند

«علی حسن شاهی» در حاشیه برگزاری مسابقات قرآنی بنیاد شهید تهران بزرگ اظهار داشت: آشنایی با آیات قرآن، به‌ویژه وقتی با معنی همراه باشد، مانند آینه‌ای برای رفتارهای روزمره عمل می‌کند. هنگام برخورد با خانواده، دوستان یا همکاران، این آیات به من یادآوری می‌کنند که آیا مطابق با قرآن عمل می‌کنم یا خیر.
خاطرات شفاهی جانبازان؛

وقتی پدر خانواده داوطلبانه دوباره به جبهه برگشت؛ روایتی از غیرت و مسئولیت در دل جنگ

جانباز "علی فتحی"، فرزند باقر، پس از ده ماه حضور در جبهه‌های غرب کشور، پایان خدمت سربازی را با آغاز زندگی مشترک پیوند زد. اما در سال ۱۳۶۷، با وجود مسئولیت تأمین خانواده در سرمای زمستان و مشکلات معیشتی، تصمیم گرفت داوطلبانه دوباره به جبهه برگردد. او که پدر دو فرزند بود، رفتنش را بی‌سر و صدا از خانه آغاز کرد و در صف اعزام کنار بسیجی‌ها ایستاد؛ روایتی از وفاداری به وطن، حتی وقتی جبهه و خانه هر دو چشم‌انتظار بودند.
خاطرات شفاهی جانبازان؛

کلاس درس را رها کرد تا به جبهه برود؛ روایتی از نوجوانی در مسیر دفاع از وطن

جانباز "محمد چرلو"، متولد ۱۳۴۹ و ساکن ساوه، زمانی که تنها ۱۴ سال داشت، بی‌اطلاع خانواده‌اش شناسنامه‌اش را دستکاری کرد تا بتواند به جبهه اعزام شود. او که در کلاس اول راهنمایی درس می‌خواند، مدرسه را رها کرد تا برای دفاع از دین، ناموس و کشورش سلاح به دست بگیرد. از آموزش در پادگان حمزه تهران تا اعزام به جنوب، او بخشی از جوانان روستای علیشار بود؛ روستایی که با تقدیم شهدای فراوان، نقش پررنگی در تاریخ انقلاب اسلامی دارد.
خاطرات شفاهی جانبازان؛

روایتی از جنگ در جنوب و غرب؛ از والفجر ۸ تا درگیری با منافقین در مهاباد

جانباز "اصغر خداشناس"، از رزمندگان دوران دفاع مقدس، در سال ۱۳۶۴ پس از چند بار تلاش بالاخره از پایگاه ابوذر تهران به جبهه اعزام شد. با شروع عملیات والفجر ۸ وارد اهواز شد و پس از آن به مریوان، تکاب و مهاباد رفت تا با منافقین مقابله کند. او از لحظاتی می‌گوید که فاصله‌اش با کمین دشمن فقط چند قدم بود، اما بی‌تجربگی جوانی جای ترس را گرفته بود. روایت او، تصویر زنده‌ای است از شور نوجوانی در دل خطر و ایستادگی در برابر دشمنان وطن.
خاطرات شفاهی جانبازان؛

از کرمانشاه تا چنگوله؛ روایت شب‌های پر التهاب خط مقدم

جانباز "حیدرعلی رحمانی"، از سال ۱۳۶۴ به خدمت اعزام شد و از همان ابتدا تا پایان دوران سربازی در دل جبهه‌ها بود؛ از پدافند هوایی کرمانشاه زیر باران گلوله تا عملیات‌های سخت شبانه در چنگوله. او از لحظاتی می‌گوید که صداهای انفجار و سایه دشمن در دل تاریکی شب، تنها بخشی از واقعیت پرمخاطره روزهای جنگ بود. خاطراتش روایتی زنده از ایستادگی و از خودگذشتگی در خط شکن‌ترین نقاط جبهه‌هاست.
خاطرات شفاهی جانبازان؛

از سنگر نیایش تا خط نبرد؛ رزمنده‌ای با آرپی‌جی و اشک شبانه

جانباز اکبر سلامت ، بسیجی جان‌برکفِ لشکر علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)، از سال ۱۳۶۱ تا پایان جنگ، در خط مقدم جبهه‌ها بود؛ از عملیات خیبر تا کربلای ۵. خاطره‌ای از همرزم شهیدی که نیمه‌شب‌ها با اشک و نیایش از سنگر بیرون می‌رفت و در روز روشن، با آرپی‌جی از خاک دفاع می‌کرد.
طراحی و تولید: ایران سامانه