گفتگو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان میکند که داوود میگفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسههای محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب میکرد. داود بهادری، همانجا که بچههای خاکیپوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهههای جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
گفتگو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان میکند که داوود میگفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسههای محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب میکرد. داود بهادری، همانجا که بچههای خاکیپوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهههای جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
گفتگو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان میکند که داوود میگفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسههای محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب میکرد. داود بهادری، همانجا که بچههای خاکیپوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهههای جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
گفتگو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان میکند که داوود میگفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسههای محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب میکرد. داود بهادری، همانجا که بچههای خاکیپوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهههای جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
گفتگو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان میکند که داوود میگفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسههای محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب میکرد. داود بهادری، همانجا که بچههای خاکیپوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهههای جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳
مصاحبه با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
مصاحبه با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا(حمیدرضا) عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا(حمیدرضا) عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
گفتگویی با پدر شهید «رضا عزیزی»:
محمدشفیع عزیزی، مردی با دستهای زخمخورده از کارگری و قلبی مالامال از عشق به وطن، در خانه محقرش در گوهردشت کرج، روایت زندگی پر فراز و نشیب خود را بازگو میکند. او که چهار پسر رزمنده تربیت کرد، امروز با سربلندی از حمیدرضا، کوچکترین فرزندش سخن میگوید؛ همان نوجوان سیزدهسالهای که با اشتیاقی آسمانی به جبهه شتافت و در هفدهسالگی، نامش را در دفتر شهدا ثبت کرد. این روایت، داستان کارگری است که نه با کلمات، بلکه با عمل ثابت کرد عشق به میهن را میتوان در سختترین شرایط زندگی نیز پرورش داد.
کد خبر: ۵۹۰۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱
مصاحبه با مادر شهید کارگر «زیدالله لازمی»؛
در آستانه روز کارگر به سراغ خاطرات مادر شهید زیدالله لازمی رفتیم؛ کارگر سادهای که هم در کارگاههای قرقرهسازی کرج با دستان پرصلابتش چرخ زندگی را میچرخاند و هم در خط مقدم جبهههای جنوب، با همان دستان پرتوان از خاک میهن دفاع کرد. این روایت، داستان زندگی کارگری است که مهریه همسرش را با پنجاه تومان شروع کرد و سرانجام با خون پاکش، مهریهای ابدی بر پیشانی تاریخ این سرزمین ثبت نمود. از مرغداری کرج تا شلمچه، از دستان آغشته به روغن ماشینآلات تا مشتهای گرهکرده در برابر دشمن - اینها فصلهای زندگی مردی است که ثابت کرد کارگر واقعی هم در کارگاه و هم در میدان نبرد، یک رزمنده است.
کد خبر: ۵۹۰۴۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۱