برشی از کتاب (۱) / حجتالاسلام «علی اصغر فضیلت»
نوید شاهد - «نزدیکیهای انقلاب شور و حال دیگری داشتم. ۱۵ سالم بود و هنوز همان چالاکی و فرزی بچگی توی وجودم بود و کمتر که نه بیشتر هم شده بود. آن وقتها شهربانی با مردم درگیر بود. گویا دستورالعملی هم آمده بود که هر کس کفش کتانی به پا دارد، دستگیرش کنند. شاید فکر میکردند هر کس کتانی دارد حتماً از آن انقلابیهای سرسخت است که مثل فرفره از دست مأمورها در میرود.»