نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - سلطانی
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «محمود سلطانی » در خاطراتی از کارهای خیر خواهانه فرزندش برایمان گفت: «محمود در مناطق محروم شهر اراک کارگری می کرد و دستمزد خود را خیلی کم می گرفت تا کمکی در ساخت مسجد و حمام برای این مناطق باشد.»
کد خبر: ۵۶۵۹۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۵

سیری در حیاتِ طیبه شهید آیت‌الله‌ حاج غلامرضا سلطانی:
شهید «حجت الاسلام و المسلمین حاج غلامرضا سلطانی » از شهدای دوران دفاع مقدس است که نماینده مجلس هم بود. او به عنوان پاسدار در جبهه حضور داشت و یکم اسفندماه سال 1364 به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۶۴۶۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۲

همسر شهید علی سلطانی گریوانی نقل می­‌کند: من در سال 62 به مکه رفتم، در مکه وقتی به زیارت رفتیم اعمالمان که تمام شد به نیابت از شهید هم اعمال حج را انجام دادم، شهید شب به خوابم آمد که لباس احرام بر تن کرده بود، موهای سرش را زده بود و از من تشکر می‌کرد که او را حاجی کردم و لباس احرام بر تنش کردم.
کد خبر: ۵۶۳۸۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۲۵

نوید شاهد استان مرکزی به مناسبت سالگرد شهادت شهید "مهدی سلطانی "، زندگینامه این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۶۳۷۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۲۴

شهید ارتش/
نوید شاهد استان قم تصاویری از دست‌نوشته به جامانده «شهید آقامعلی سلطانی نوروزی ابیض» از شهدای ارتش قم را برای مخاطبان خود منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۶۰۰۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۶

روایت اسرای مفقودالاثر؛
طلبه «محمد سلطانی » از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطره‌ای از دوران اسارت می‌گوید: مدت انجام خدمت سربازی در عراق خیلی بالا بود در زمان جنگ چیزی به اسم پایان خدمت نداشتند بعضی‌ها ۱۳ سال و بالاتر از آن هم خدمت کرده بودند. در ادامه این خاطره دوران اسارت را بخوانید.
کد خبر: ۵۵۷۲۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۸

اندر خاطرات اسارت؛
از سال سوم، کتک و اذیت و آزار عمومی تا حد زیادی کم شده بود، ولی در عوضش به بهانه‌های مختلف هر چند وقت یک بار افرادی را روانه انفرادی می‌کردند. این بار وارد سلول هایی شدیم که خودمان با دستان خود درست کرده بودیم، نمی دانستیم یک روزی می شود سلول انفرادی خودمان. در ادامه این خاطره خواندنی از «محمد سلطانی » آزاده ایلامی را بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۹۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۲

روحانی شهید «حاج محمد حاجی سلطانی » دوم اسفندماه 1320 در شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. وی در رشته الهیات و معارف اسلامی درس خواند. سال 49 ازدواج کرد و صاحب سه پسر و سه دختر شد. سرانجام يكم بهمن 79 در کراچی پاکستان بر اثر اصابت گلوله به دست فرقه گمراه وهابیت شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای دشت افروز کاشان واقع است. تصاویر شهید را در نوید شاهد اصفهان ببینید.
کد خبر: ۵۵۶۸۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۰

روحانی شهید «حاج محمد حاجی سلطانی » از امور تفرقه برانگیز که موجب اختلاف بین مردم می شد، همیشه دوری می کرد و می گفت: «عظمت نظام اسلامی را در خارج از کشور تضعیف نکنید». زندگی نامه این شهید گرانقدر را در نوید شاهد اصفهان دنبال کنید.
کد خبر: ۵۵۶۸۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۰

اندر خاطرات اسارت؛
با توجه به اینکه در حوزه علمیه آیت‌الله یثربی کاشان درس می‌خواندم یکی از برنامه‌های مفید، کلاس‌های آموزش سخنوری بود همین طرح را من در آسایشگاه یک برگزار کردم و از همۀ افراد علاقمند خواستم بیایند برای کلاس آموزش سخنوری ثبت نام کنند. ادامه این خاطره را از آزاده ایلامی محمد سلطانی در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۵۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۴

اندر خاطرات اسارت؛
در دوران اسارت یرای اینکه زیاد وقت بچه‌ها به بطالت نگذرد دور از چشم نگهبانان بعثی آسایشگاه فعالیت‌های زیادی از جمله بررسی اخبار تلویزیونی که از گوشه و کنار به گوش می‌رسید، اجرای مسابقات ورزشی، اطلاعات عمومی، هوش و اعتقادات انجام می‌شد. در واقع علی رغم محدویت‌های زیاد، دوران اسارت هزار پیشه‌ای از فعالیت‌های متعددی داشت برای اسرا. در ادامه این خاطره خواندنی از محمد سلطانی آزاده ایلامی را بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۳۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۲

اندر خاطرات اسارت؛
یکی از ابتکارات بچه‌ها که تا مدتی جذابیت خاصی داشت، نشریۀ مخفیانه‌ای بود که به اندازۀ یک دفترچه جیبی با عنوان«آقا جمال و دوستان» تهیه و به افراد برای مطالعه داده می‌شد. کاغذ این نشریه از جلد بسته‌های سیگار و لایه‌های نازک جلد پاکت پودر لباسشویی تهیه می‌شد. جهت مطالعه این خاطره خواندنی از آزاده سرافراز «محمد سلطانی » در ادامه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۶۲۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۳۰

اندر خاطرات اسارت؛
بعد از جدا شدنم از دوستانی که در بند سه با آن‌ها بودم دل کندن و جدا شدن از آن‌ها برایم خیلی سخت بود. در این مدت دوستان زیادی پیدا کرده بودم و خیلی از برنامه‌های فرهنگی را با هم داشتیم. از حفظ قرآن گرفته تا برخی کلاس‌ها و آموزش‌ها. با رفتن به بند یک، دل و دماغی برایم نمانده بود که حفظ قرآن را ادامه بِدهم، لذا تصمیم گرفتم چند ماهی نصف قرآن را که در بند سه حفظ کرده بودم مرور کنم، این مواقع بود که فهمیدم انس با قرآن می‌تواند همدم لحظات دلتنگی‌ام شود. در ادامه این خاطره از آزاده ایلامی «محمد سلطانی » منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۵۸۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۱

مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان همدان با خانواده شهیدان « سلطانی طالع» دیدار و گفتگو کرد.
کد خبر: ۵۵۵۴۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۳

هشتمین یادواره شهید مدافع وطن «روح الله سلطانی » پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ در شهرستان آمل برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۵۵۳۶۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۲

اندر خاطرات اسارت؛
فصل زمستان بود و محوطه بیرون گِلی و شل شده بود و در اوقات هواخوری ناچار بودیم با کفش‌های گِلی برگردیم داخل آسایشگاه. یکی از بعثی ها به نام حسین بسیار بد‌پیله و به نوعی دچار سادیسم بود. مدتی عادت کرده بود بعداز ظهرها که اکثر بچه‌ها در حال استراحت و خواب بودند و آسایشگاه ساکت بود، می‌آمد پشت پنجره‌ یکی از آسایشگاه‌ها و به بهانه اینکه افرادی دارند با هم حرف می‌زنند همه یا تعدادی از افراد را بلند می‌کرد و دستور می‌داد کفش‌های گِلی را بکنند توی دهنشان و نگه دارند.
کد خبر: ۵۵۵۳۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۲

در مراسمی مسئولین بنیاد فارس و مناطق یک و دو شهرستان شیراز با مادر شهیدان سلطانی ، زمانی، فهیمی و طاهری دیدار و نسبت به مقام صبر و استقامت آن اسوه های صبر و مقاومت ادای احترام کردند.
کد خبر: ۵۵۴۳۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۷

اندر خاطرات اسرای مفقودالاثر؛
«آیاتِ قرآن در اسارت برای بچه‌ها علاوه بر اینکه درس زندگی بود‌، یک کلینیک درمانی فوق‌العاده شفابخش نیز محسوب می‌شد که با زمزمه و تلاوت آیات آن، آلام روحی، روانی التیام پیدا می‌کرد.» در ادامه خاطره‌ای از آزاده مفقودالاثر محمد سلطانی منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۴۰۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۴

اندر خاطرات دوران اسارت؛
بارها و بارها از فرماندهان و مسئولین اردوگاه درخواست قرآن داشتیم و هر بار به یک روشی طفره می‌رفتند و حتی گاهی می‌گفتند که شما چه میانه‌ای با قرآن دارید! اما بالاخره این تلاش‌ها بعد از یک سال نتیجه داد و مونس و همدم ما آمد، به هر آسایشگاهی که حدود ۱۲۰ نفر بودیم یک جلد قرآن دادند. ادامه این خاطره آزاده ایلامی محمد سلطانی در ادامه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۳۹۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۳

اندر خاطرات اسارت؛
اگر آن زمان خصوصاً هفته‌های آغازین دوربینی بود که این صحنه‌های بدیع را شکار می‌کرد، جزء دیدنی‌ترین کلیپ ها می‌شد. در اوقاتی که در اختیار خودمان بودیم دقیقه‌ای قرآن بر روی زمین قرار نداشت و از این دست به آن دست داده می‌شد.در واقع شکار لحظه‌های معنوی بود. ادامه این خاطره از آزاده ایلامی محمد سلطانی در ادامه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۳۷۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۰