اندر خاطرات اسارت؛
در دوران اسارت یرای اینکه زیاد وقت بچه‌ها به بطالت نگذرد دور از چشم نگهبانان بعثی آسایشگاه فعالیت‌های زیادی از جمله بررسی اخبار تلویزیونی که از گوشه و کنار به گوش می‌رسید، اجرای مسابقات ورزشی، اطلاعات عمومی، هوش و اعتقادات انجام می‌شد. در واقع علی رغم محدویت‌های زیاد، دوران اسارت هزار پیشه‌ای از فعالیت‌های متعددی داشت برای اسرا. در ادامه این خاطره خواندنی از محمد سلطانی آزاده ایلامی را بخوانید.

به گزارش نوید شاهد ایلام؛ از فعالیت‌های دیگری که در اردوگاه ۱۱ تکریت از جمله آسایشگاه ما که بسیار جذاب، مفید و در عین حال خطرناک بود، بحث تحلیل اوضاع و تشریح آن به‌صورت سخنرانی کوتاهِ پنج تا ده دقیقه‌ای بود که بعضی از بچه‌ها با بررسی اخبار تلویزیون عراق و دو روزنامه عربی و انگلیسی و شمِ سیاسی خودشان گاهی اوضاع را به گونه‌ای امیدوارکننده تحلیل می‌کردند. گاهی چند نفر هم‌فکری می‌کردند و نتیجه بحث و تبادل نظرشان می‌شد یه تحلیل که برای همه بیان می‌شد.

برای جمع‌آوری خبر هم منابع ما، تلویزیون عراق، نشریه هفتگی منافقین، برخی خبرهای جسته و گریختۀ سربازهای عراقیِ مورد اعتماد و اسرای تازه بود.

ارتباط ما با جهان خارج به طور کامل قطع بود و در این چهار سال همین‌ها منابع خبری ما بودند که گاهی از برآیند این ها بچه‌ها خبرها و تحلیل‌هایی را به اطلاع بقیه می‌رساندند.

برنامه جذاب دیگر، مسابقات فرهنگی بود. شاید کمترین برنامه‌ای به اندازه مسابقات فرهنگی برای بچه‌ها جذابیت داشت. مسابقات که با گروه‌بندی و اهدای جوایز همراه بود، به‌شدت مورد استقبال واقع می‌شد. مسابقات بدین صورت بود که افراد به‌ گروهای چهار نفره تقسیم می‌شدند و به صورت دوره‌ای با هم رقابت می‌کردند.
سؤالات شامل سؤالات ورزشی، تاریخ اسلام، احکام، اطلاعات عمومی، هوش و اعتقادات بود و دو گروه چهارنفره در مقابل هم قرار می‌گرفتند و دو نفر هم به عنوان مجری و داور حضور داشتند و در پایان سلسله مسابقات به سه گروه برتر جوایزی که عمدتاً تسبیح با هستۀ خرما و سنگ‌های تزئینی که توسط گروه خدمات و تهیه جوایز و با زحمت فراوان تهیه می‌شد اهدا می‌گردید.

برای اینکه برنامه مسابقات لو نرود، در حین اجرای مسابقه در دو طرف آسایشگاه چند نفر نگهبانی می‌دادند و تا سر و کله نگهبان عراقی از دور پیدا می‌شد افراد سریع از حالت مسابقه خارج می‌شدند و به حالت عادی با هم گفتگو می‌کردند. جذابیت این مسابقات این بود که هر گروه تعدادی هوادار داشت و آنها رو تشویق می کردند و مسابقه خیلی به صورت جدی برگزار می‌شد و حتی بعضی وقت ها افراد به نحوۀ داوری اعتراض می‌کردند. اجرا و داوری این مسابقات به عهده من و یکی دیگر از دوستان بود، ولی در تهیه سوالات افراد زیادی کمک می‌کردند.

این قصه ادامه دارد...

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده