نوید شاهد – همرزم شهید "جعفر ادب" نقل میکند: «همه کارهای خیرش یواشکی بود؛ حتی نماز شب خواندنش. آنجا بود که گفتم: بالاخره مچت رو گرفتم! گفت: گرفتی که گرفتی. وای به حالت اگه به کسی بگی! مجرم که نگرفتی.» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، شما را به مطالعه خاطرات این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۴۹۷۷۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۸
نوید شاهد _ دوست شهید مدافع حرم "نوید صفری"، درباره او میگوید: "حرف اعزام به سوریه را مطرح کرد و دوباره دنبال رضایت گرفتن از من بود.
من گفتم اگر رضایت ندهم چه؟ گفتم نوید جان، ما از سهم خودمان شهید دادیم، هم عمویت شهید است، هم داییات، خانواده ما دیگر طاقت از دست دادن یک جوان دیگر را ندارد...» ادامه این خاطره را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۴۹۷۷۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۶
نوید شاهد - «گاهی اوقات اربابرجوع که به شورا میآیند، همراه خود چیزهایی آورده و به آقای ابوترابی میدادند. فکر میکردم حاجآقا اینها را برمیدارد برای خودشان و در دل میگفتم: چرا ایشان باید از مردم هدیه و یا رشوه قبول کند؟ ...» ادامه این خاطره را از شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۷۷۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۶
نوید شاهد – خواهر شهید "محمد بانی" نقل میکند: «برادرم موقع رفتن به من گفت: ليلا! جان تو و جان مادر! من هم بعد از شهادتش، از مادرم نگهداری کردم. وقتی پیکرش را آوردند، رفتم بالای سرش؛ صورتش اصلاً شناخته نمیشد. همیشه میگفت: آبجی! اگه شهید شدم از روی پا، منو شناسایی کنین! ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، شما را به مطالعه خاطرات این شهید والامقام دعوت میکند.
کد خبر: ۴۹۷۷۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۶
نوید شاهد - برادر شهید "محمد مهدوی" نقل میکند: روزی با برادرم برای تظاهرات رفته بودیم وقتی شعار جاوید شاه را بر روی دیوار دید با رنگ سیاه، شعار را پاک کرد و شعار مرگ بر شاه بر روی آن نوشت. در ادامه متن کامل این خاطره جذاب را می خوانید.
کد خبر: ۴۹۷۷۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۶
برگرفته از کتاب نیستان؛
نوید شاهد - «آخر مرد حسابی کی میخواهی ازدواج کنی؟ سرگرم جبههها هستی یک دفعه میبینی پیر شدهای و آن وقت دیگر کسی به تو دختر نمیدهد ...» این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۷۶۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۵
نوید شاهد - همرزم شهید "غلامحسین رحمانی" نقل میکند؛ «شهید هر روز صبح قبل از دیگران بیدار میشد. صبحانه را آماده میکرد و ضمن نظافت شخصی به نظافت چادر میپرداخت و سعی میکرد کسی متوجه نشود که ایشان این کارها را میکند.» در ادامه دو خاطره خواندنی از این شهید والا مقام را بخوانید.
کد خبر: ۴۹۷۶۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۵
نوید شاهد - مادر شهید "نادر حسنوند اصلی" نقل میکند: «پسرم از حضرت ابوالفضل العباس «ع» پیروی داشته و شجاعت و سیره او در بسیاری از کارهایش سرمشق دیگران بود.»
کد خبر: ۴۹۷۵۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۲
شهید "عباسعلی فدوی"؛
نوید شاهد – مادر شهید "عباسعلی فدوی" نقل میکند: «دو سه ساله بود که سخت مریض شد. دکتر جوابش کرد. ناامید و مأيوس به خانه آمدیم. به شوهرم گفتم: مگه نمیگن حضرت ابوالفضل (ع) باب الحوائجه. بیا یک قربانی نذر کنیم اگه ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، شما را به مطالعه خاطرات این شهید والامقام دعوت میکند.
کد خبر: ۴۹۷۵۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۵
برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
نوید شاهد - «فرماندهی اعلام میکرد: حال که در تنگنای محاصره قرار گرفتید، باید به یاد آقا اباعبداللهالحسین(ع) باشید که چه کار کرد. این رمز در بین آنان به این معنا بود که دیگر جز شهادت، راهی باقی نمانده ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات رزمنده دفاع مقدس "بهرام ایراندوست" است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۹۷۵۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۴
نوید شاهد - « خانواده داماد، گروهی را هماهنگ کرده بودند تا در روز جشن، ساز و دهل بزنند. پدرم وقتی ماجرا را فهمید، سراغشان رفت و از آنها خواست که گروه موسیقی را کنسل کنند. آنها در ابتدا نپذیرفتند. پدرم خیلی جدی روی حرفش ایستاد و به ضرب و زور هم بود، آنها را راضی کرد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید "محمدعلی برجی" است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۹۷۴۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۱
خاطراتی پیرامون شهید "احمد عبدالهی"؛
نوید شاهد – احمد وقتي متوجه شد نگاهش ميكنم، قاب عکس را مقابل چشمم گرفت و در حالي كه ميخنديد، پرسيد:«به نظر تو چطور است؟» به او الهام شده بود كه شهيد مي شود و طولي نكشيد كه همان قاب عكس ، كنار پنج قاب عكس ديگر قرار گرفت.
کد خبر: ۴۹۷۳۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۳۰
نوید شاهد – برادر شهید "سیداحمد شجاعیامرئی" نقل میکند: «سید احمد را در اهواز دیدم. میخواستیم با هم عکس یادگاری بگیریم. منظرهای را برای عکس گرفتن انتخاب کردیم، اما با صدای خندهاش در جا میخکوب شدم. گفت: سیدعباس! ما که دوربین نداریم. او رفت و ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، شما را به مطالعه خاطرات این شهید والامقام دعوت میکند.
کد خبر: ۴۹۷۲۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۳۰
نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم "مرتضی کریمی"، درباره همسرش میگوید: «میدانست چقدر به او وابستهام. دوستش داشتم... هرچه از زندگیمان میگذشت، حس وابستگیام بیشتر میشد ..." ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «مرتضی کریمی » را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۴۹۷۲۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۳۰
نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم "مرتضی کریمی"، درباره همسرش میگوید: "به زیبایی خانه خیلی اهمیت میداد. حتی یکبار که بیرون از خانه بودم، وقتی برگشتم دیدم خانه خالی است..." ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «مرتضی کریمی » را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۴۹۷۲۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۳۰
نوید شاهد - پدر شهید "ابراهیم سنچولی" نقل می کند: «یک روز پسرم بدون اطلاع قبلی به خانه آمد. لباس فرمش را درآورد تعجب کردم گفتم: بابا چه شده است. در جواب به من گفت: من دیگر به ارتش برنمیگردم. آقای خمینی آمده است و من دیگر در رژیم پهلوی خدمت نمی کنم.»
کد خبر: ۴۹۷۲۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۳۰
نوید شاهد - «غذای ما را بیشتر اوقات نان خشک خرد شده تشکیل میداد. موش در جزیره بسیار فراوان بود و آنها به درون نانها میرفتند، داخل آن فضله میگذاشتند به همین دلیل باید موقع خوردن غذا خیلی مواظبت میکردیم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات رزمنده دفاع مقدس "بهرام ایراندوست" از سختیهای تامین غذا در جبهه است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۹۷۱۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲۹
نوید شاهد - همرزم شهید "غفور رضوی" نقل میکند: «آن زمان که دشمن به این آب و خاک حمله کرد، غفور به ندای رهبر لبیک گفت و برای دفاع از این آب و خاک، راهی جبهههای حق شد تا جانش را با خدای خود معامله کند.» در ادامه متن کامل این خاطره جذاب را در نوید شاهد گلستان بخوانید.
کد خبر: ۴۹۷۱۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲۹
نوید شاهد - پدر شهید "زهرا همتیان" نقل میکند: «توسلش نسبت به ائمه، خیلی عمیق بود. آرزو میکرد که ای کاش پسر بود و میتوانست برود جبهه. خدا خواست در کنار خانه خودش به دست وهابیون غیر مسلمان به شهادت برسد.» نوید شاهد سمنان به مناسبت شهادت حضرت زهرا (س)، شما را به مطالعه خاطرات این شهید والامقام دعوت میکند.
کد خبر: ۴۹۷۰۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲۹
نوید شاهد - «چند ماهی ورودش به سپاه طول کشید. لباس پاسداری را که گرفت روی زمین بند نبود. میگفت: بدون وضو دست نزنید؛ این لباس خیلی مقدس است ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید "سید علیاکبر حاج سیدجوادی" است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۹۶۹۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲۵