نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شهدا
قسمت دوم خاطرات شهید «شکرالله شحنه»
برادر شهید «شکرالله شحنه» می‌گوید: «نگاهش را به چشمانم دوخت و گفت: دل بکن داداش! گفتم: نمی‌تونم. گفت: وقتی همه کَسَت شد خدا، اون وقت دل کندن برات راحت می‌شه.»
کد خبر: ۵۶۶۲۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۰

«در ایام ماه مبارک رمضان همیشه صبحانه ما آش بود که همه بچه‌ها آن را نگهداری می‌کردند و به هنگام افطار می‌خوردند و غذایی را که به عنوان ناهار به ما می‌دادند سحری می‌خوردیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی سید آزادگان شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۶۲۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۹

«اولین اقدام تشکیل یک جلسه با بچه‌های سپاهی بود. آن‌ها دل پری داشتند و شاکی بودند که چرا اقدامی برای اعزامشان به جبهه کردستان صورت نمی‌گیرد و مدعی بودند مثل یک اسیر در سپاه قزوین زندانی شده‌اند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۶۲۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۸

«در جمع دوستان بسیار شوخ‌طبع و بذله‌گو بود. به همه انرژی می‌داد. شوخی‌هایش در عین حال که به بکر و جذاب بودند. مؤدبانه و در شأن افراد بیان می‌شدند ...» ادامه این خاطره از شهید جانباز «مجید نبیل» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۶۱۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۸

«یکی از بچه‌ها گفت با حاج‌آقا کاری داری؟ گفتم آره. گفت می‌شه فردا بیای؟. حاجی دو شبه که نخوابیده. گفتم چرا؟ گفت سوت داخل باش رو که می‌زنن تا دیروقت جواب‌گوی بچه‌های تو اتاقه ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۶۱۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۸

شهید «آرش آزما» متولد بیستم خردادماه 1346 در بروجرد است که در تاریخ بیست و نهم دی ماه 1365 در عملیات کربلای پنج در شلمچه به فیض شهادت نائل گردید.
کد خبر: ۵۶۶۱۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۱

زندگینامه شهید «ذبیح الله آموزگار»
شهید «ذبیح الله آموزگار» سوم آبان 1346 در الیگودرز متولد شد و در تاریخ دوازدهم خرداد 1368 در نهر عرایض به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۶۶۱۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۷

خاطره شهید «حسینقلی آزادبخت» به نقل از همرزم شهید؛
همرزم شهید والامقام «حسینقلی آزادبخت» می‌گوید: ایشان یک اخلاق و اخلاص عجیبی داشت که همیشه با وضو بود و همیشه لبخند بر لبانش جاری بود. یک تسبیح داشت که اکثر اوقات ذکر حضرت زهرا (س) را زمزمه می‌کرد.
کد خبر: ۵۶۶۱۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۶

شهید «علی اکبر محبی» به روایت خواهرش؛
خواهر شهید «علی اکبر محبی» می گوید: وقتی علی اکبر شهید حتی پیکرش را نیاوردند تا 11 سال بعد در چهاردهم تیرماه 1376 دوباره برایش مراسم گرفتیم.
کد خبر: ۵۶۵۹۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۳

مادر طلبه شهید محمد برجعلی‌زاده‌محمدی:
«شب شهادت پسرم خواب دیدم که روی پله‌های منزل آمده، به من می‌خندد و می‌گوید کفش‌هایم را به من بدهید تا بپوشم و به جبهه بروم ...» ادامه این خاطره از زبان مادر طلبه شهید «محمد برجعلی‌زاده‌محمدی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۵۸۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۹

مادر طلبه شهید «محمد برجعلی‌زاده‌محمدی»:‌
پسرم ۱۸ سال مفقودالاثر بود، نمی‌دانستم پسرم اسیر یا شهید است و من در این مدت منتظرش بودم.
کد خبر: ۵۶۵۸۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۹

گفتگوی تصویری با پدر شهید «اقبال کیهانی»
«براتعلی کیهانی»، می گوید:فرزندم قبل از اینکه به جبهه برود درس می خواند که به یکباره گفت: می خواهم وارد سپاه شوم و از آنجا به جبهه بروم و با رضایت من رفت و در راه حفظ دین، آب و خاک و وطنش به شهادت می رسد.
کد خبر: ۵۶۵۸۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۸

آخرین خواسته شهید مدافع حرم از همسرش
همسر شهید مدافع حرم گفت: همسرم همیشه از من می‌خواست که برایش دعا کنم تا به شهادت برسد و در آخرین صحبتی که تلفنی با او داشتم گفت: تنها یک خواسته از تو دارم، دعا کن روز اربعین کربلایی شوم.
کد خبر: ۵۶۵۸۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۹

«حاج خانم خدا حاج‌آقا را برای شما و ما حفظ کنه. امید دل همه ماست. بنده خدا یک ساعتم استراحت نداره. طاغوتی‌های این‌جا خیلی حاج‌آقا را اذیت می‌کنند. حتی سپاه برای ایشان محافظ گذاشته. حالا نه اینکه بخوام دلواپست کنم... نه! همه ما عین چشامون مواظب حاجی هستیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «احمدعلی طاهرخانی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۵۷۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۷

روحانی شهید «محمدعلی ملک‌پورقزوینی» در تواضع، ایثار، عشق به شهادت و سایر مکارم اخلاق نسبت به همه رفقایش پیشرو بود.
کد خبر: ۵۶۵۷۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۶

«ساعت حدود ۵/۱ یا ۲ نیمه شب بود که خواب عجیبی به سراغم آمد و برای اینکه خوابم نگیرد اسلحه‌ام را بغل گرفته و روی چمن‌های یخ زده شهرداری دراز کشیدم تا سرما مانع خوابم بشود ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۵۵۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۸

«پیش از عملیات که باید منطقه جنگی از مین پاک‌سازی می‌شد. رمضان جزو نیرو‌های پاک‌سازی بود و با رفتن به روی مین به شهادت رسید. خاطره تشییع جنازه این شهید هیچ‌گاه از خاطر ما نمی‌رود ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۵۵۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۷

«اهل کار و تلاش بود. بنده که مدتی در واحد اطلاعات خدمتش بودم هیچ‌وقت او را در حال استراحت ندیدم. حتی برخی اوقات که همه رزمنده‌ها خسته می‌شدند او خسته نمی‌شد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات دختر شهید «مصیب مرادی‌کشمرزی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۵۵۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۷

«آن‌قدر مخلص و آرام بود که دوستانش در آن زمان او را شهید زنده خطاب می‌کردند و از آن‌جایی که مو‌هایی روشن داشت به او شهید بروجردی می‌گفتند! ...» ادامه این خاطره را از زبان مادر شهید «حسن حسین‌پور» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۵۵۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۷

«بسیار پرکار و خستگی‌ناپذیر و درعین‌حال مسئولیت‌پذیر بود؛ طوری که اگر تکلیف بر عهده ایشان قرار می‌گرفت، به‌نحو احسن انجام می‌داد ...» ادامه این خاطره از شهید جانباز «مجید نبیل» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۵۴۸۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۶