نامه شهید - صفحه 21

نامه شهید

مجموعه اسناد و دست نوشته های شهید خدایار نوری

شهید خدایار نوری در تاریخ 1345/4/10 دیده به جهان گشود ، تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت و به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت ، وی در نهایت در تاریخ 1366/2/15 در موسیان بر اثر اصابت ترکش آسمانی شد.
نامه «شهید بهرام بایرامی» در سالروز شهادتش منتشر شد؛

نامه خواندنی یک شهید به پدرش

با سلام و درود بر امام خمینی و با درود بر رزمندگان اسلام و با سلام بر شهیدان گلگون کفن، نامه خود را آغاز کرده و امید پیروزی بر رزمندگان اسلام را دارم. پدر عزیزم سلام عرض می کنم و از خداوند متعال خواهان سلامتی شما هستم اگر از احوالات اینجانب جویا باشید الحمدالله خوب است.
در سالروز ولادت منتشر می شود؛

نامه شهید «محمدرضا آسان نگاه» به یادگارمانده از روزهای مجاهدت در دوکوهه

الآن كه اين نامه را مي نويسم ساعت 8:20 دقيقه صبح روز هفدهم آذر ماه 1364، است كه در آسايشگاه دوكوهه نشسته ام و براي تو نامه مي نويسم و حالم خوب است و احتمال دارد كه ما را ببرند آنجا كه خودم هم نمي دانم اميدوارم كه اگر از ما بدي ديده اي به بزرگي خودت ببخش.

نامه دوست شهید «ابراهيم صفر عليزاده»

پاسدار دلاور صفر عليزاده در سی و یکم مرداد سال 1363 در نبرد با اعضاي حزب خودفروخته دمكرات محلي در مهاباد، بر اثر اصابت تير جفاي دشمن فريب خورده، جام شهادت را سر كشيد

آخرین نامه شهید عباس رحمانی /دست نوشته

شهی عباس رحماني دهنودشت يكم آبان 1341، در شهرستان بهاباد به دنيا آمد. پدرش اصغر، كارگر بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته صنايع چوب درس خواند و ديپلم گرفت. او نيز كارگر بافندگي بود. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. سي و يكم تير 1361، با سمت فرمانده گروهان در شلمچه بر اثر اصابت تركش به سينه، شهيد شد. مزار او در گلزار شهداي خلدبرين شهرستان يزد قرار دارد.
نامه شهید (2)

نامه شهید ابراهيم صفر عليزاده

برادر جان سلام گرم مرا كه از ته قلب تير خورده و زخمي ام سرچشمه گرفته است، به عمه دلسوز و مهربانم و خواهرانم برسان که سلامتي و تندرستي و شادكامي شما عزيزان را از خداوند خواستارم.
نامه پاسدار شهید ابراهيم صفر عليزاده به خانواده

کفرستیزان اسلام در منطقه كردستان و مهاباد

شهید «ابراهيم صفر عليزاده» به عضویت سپاه پاسداران در آمد و همراه با رزمندگان كفرستيز اسلام براي قطع يد متجاوزان و اشرار خود فروخته منطقه در منطقه كردستان و مهاباد خدمت کرد.

نامه شهید مجید پورشاكري اردكاني به برادرش/دست نوشته

شهید مجید پورشاكري اردكاني بيست و پنجم مرداد 1345، در شهرستان تهران به دنيا آمد. پدرش محمود، بنا و معمار بود و مادرش خديجه نام داشت. دانش آموز اول متوسطه در رشته تجربي بود. به عنوان بسيجي به جبهه رفت. بيست و سوم تير 1363، با سمت تك تيرانداز در كوشك بر اثر اصابت تركش به سر و صورت، شهيد شد. مزار او در گلزار شهداي شهرستان اردكان قرار دارد.
شهید «پرویز ابوطالبی» در مورخه هفدهم آبان 1365 قلمی را به یادگار گذاشته است که در ادامه می خوانید؛

نامه ای در زیر بمباران

نامه ای که از شما بدست من رسد خواسته بودی که از منطقه برایتان تعریف کنم.در منطقه ما در آن هستم هیچ خوب نیست و هر روز هواپیماهای دشمن که عراقی باشد منطقه را بمباران می کنند و خیلی از بچه ها به شهادت رسید و یا هر شب ساعت دوازده شب توپخانه دشمن منطقه را به توپ می بستند.
نامه شهید «حیدر چهارپاشلو» منتشر شد؛

اسناد فرهنگی/ نامه ای از جبهه نور به خانواده

پس از تقدیم عرض سلام امیدوارم که حالتان از درگاه خداوند منان خوب و خوش باشد، اگر احوالی از بنده را خواسته باشید خوب هستم. و به دعاگوئی شما مشغول می باشم. برادر جان امروز که این نامه را می نویسم روز دوشنبه هفدهم اسفند 1364 می باشد و هنوز طرح تقسیم ما نیامده.
بسیجی شهید «مختار درستی»

خدایا! شهادت را روزیم بفرما + نامه شهید

خدایا! از تو مي خواهم، شهادت را روزی ما بفرمائید. پدر و مادر مهربانم! بر من گريه نكنيد. وقتي از شهادت و فراق من ناراحت مي شويد، برايم قرآن بخوانيد.
فرازهایی از نامه های ارسالی شهید احمد علی هفت خانگی از جبهه های نور علیه ظلمت؛ «بخش دوم»

نور معنویت را در جبهه می بینم!

برادران و خواهران جبهه خیلی زیبایت و انسان در آن معنویت می بیند و نور ، حالات برادران همه معنوی و عرفانی است و چهره و نگاه و رفتارآنان گویای ایمان و عشقشان است ، هدفشان رضای خدا و فراموش کردن به یاری خدا حب نفس را، چیزهایی در جبهه هست که نه زبان گویای آنرا دارد و نه قلم نیروی نوشتن را...
فرازهایی از نامه های ارسالی شهید احمد علی هفت خانگی از جبهه های نور علیه ظلمت؛ «بخش اول»

جانم را کمترین چیزی می دانم که در راه خدا فدا کنم

برادران و خواهران انجمن اسلامی را رها نکنید به خدا ما مسئولیم اگر ما با هم کار نکنیم و خودمان هر کاری که دلمان می خواهد بکنیم و اگر ملت وحدت نداشت نمی توانست کاری کند.به یاد خدا باشید و امام و رزمندگان را دعا کنید و پیرو امام باشید که مهدی نگهدار شماست.
گروهبان یکم ارتش

نامه مبارز شهيد «محمدرضا شيرزاده» + سند

جهت حراست از دستاوردهاي انقلاب راهي منطقه کردستان شد تا اینکه در هجدهم مردادماه سال 1359در اشنویه حین مبارزه شجاعانه و حماسه آفرین با گروهک ضد انقلاب، دعوت حق را لبیک گفت.
گروهبان یکم ارتش

نامه شهيد «محمدرضا شيرزاده» + سند

با ايجاد‌ آشوب و ناامني در كردستان به فرمان امام لبيك گفته و جهت حراست از دستاوردهاي انقلاب اسلامی راهي آن منطقه مي شود.
متنی شیوا از نامه به یادگار مانده از «شهید علی آقارضایی» را در سالروز شهادتش می خوانید؛

نور چشمم سلام!

با سلام و درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی خدمت پدر و مادر گرامی و بهتر از جانم سلام می رسانم. خدمت یکایک خواهرها و برادرهایم سلام می رسانم. امیدوارم حالتان خوب باشد و هیچ گونه ناراحتی نداشته باشید. من سلامتی و شادکامی شما عزیزان است.خدمت خواهرم فاطمه نور چشم سلام می رسانم. خواهر جان امیدوارم حالت خوب باشد و هیچ گونه ناراحتی از بابت برادر خود این بنده حقیر علی نداشته باشی.
به مناسبت سالروز شهادت «نامه» شهید «علی اکبر صابری» منتشر شد؛

سربلند از زندگی دنیوی بروید!

به گفته حضرت علی(ع) که می فرماید اگر در انبوده ابرها و یا در اعماق آبها (در دریا) قرار گیرید. آخر روزی دنیا را بدرود خواهید گفت، یعنی میمیرید پس از خدا بخواهد انسان هیچ مسئله ای برایش پیش نمی آید خوب دیگر مردم همه باید بفهمند جنگ یعنی چه؟ و رزم و جنگیدن در جبهه یعنی چه؟ و چه کمک هایشان را برای جبهه زیاد کنند.
متنی شیوا از نامه به یادگار مانده از شهید«محمد رسولی» را در سالروز شهادتش می خوانید؛

وظیفه ام حضور در جبهه است!

من در اینجا حالم خوب است و بحمدالله کارها خوب پیش می رود. امیدوارم که شما از جهت من ناراحت نشده باشید. چون هر کسی یک وظیفه ای دارد و من هم وظیفه خود را دارم انجام می دهم.
در سالروز شهادت شهید «محسن خواجه » منتشر می شود؛

نامه ای از «حاج عمران » و سفارش به «توکل به خدا»

پدر و مادر عزیزم درهمه کارها توکل برخدا کنید و راضی به رضایت خدا باشید و هرچه بخواهد شما تسلیم امر او باشید و کارها را به خدا بسپارید.
به مناسبت سالروز «شهادت» نامه «شهید شکرالله رضایی» منتشر شد؛

حالم خوب است

فقط نگرانی از طرف شماهاست. باری دیگر پدر جان نامه پر از مهر و محبت بدست من رسیده و از خواندن آن خیلی خیلی خوشحال شدم. و از من هیچگونه نگران نباشید، من حالم خوب و خوش و در سایه خداوندی خوش هستم. عبدالله جان اول سلام می رسانم بعد از سلام آن نامه ای که برای بنده می نویسی آن نامه پر از مهر و محبت را یک خورده ساده تر بنویس که من بتوانم آن را بخوانم.
طراحی و تولید: ایران سامانه