به مناسبت واقعه ی پنجم آذر
برای همسرم فاتحه خوانی گرفتم که ماموران با غضب گفتند: چهار ساعت بیشتر وقت نداری و قرآن خوانی را تعطیل کردند. آن ها به من گفتند: دو نفر دو نفر برای فاتحه خوانی بیشتر نباشید که ما با تیر می زنیم. شب ساهت 9 چراغ لامپ را روشن کردم که سلیمی زاده آمد و تیر زد و لامپ را خاموش کرد.