یکی از همرزمان شهید «یعقوبعلی محمدی» توضیح میدهد: چند روز او را زیر نظر گرفتیم. نیمه های شب که می شد، بی سروصدا بر می خواست و به نماز شب می ایستاد. یک روز از او پرسیدم: یعقوب، راستی! چرا این کار را توئ پنهان می کنی؟ نماز خوندن که این حرفا رو نداره!
کد خبر: ۵۸۲۸۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۴
خاطرهای از شهید «محمدزمان آشوری»
خواهر شهید تعریف میکند: یک روز نامهای از او به دستمان رسید. در نامه نوشته بود؛ غصه نخورید، حالم خوب است و به زودی برمیگردم. او گفته بود که برمیگردد، اما هرگز به وعدهاش عمل نکرد.
کد خبر: ۵۸۲۸۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۴
مادر شهید «سیدعلی ذراری» میگوید: روزی یکی از کبوترهای غریب به منزل ما آمده بود، او تصمیم گرفت که او را گرفته و به صاحبش برگرداند. آنقدر این در و آن در زد تا روز به شب رسید کلی وقتش گرفته شد، اما کوتاه نمیآمد. بالاخره او را به صاحبش پس داد. بعد از این کار میگفت مادرم امروز احساس آرامش میکنم، چون امانتی را به صاحبش برگرداندم.
کد خبر: ۵۸۲۷۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
مراسم بزرگداشت سالگرد شهید «سید باقر علمی» در قزوین برگزار میشود.
کد خبر: ۵۸۲۷۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
مادر شهید «اکبر سعادتی» تعریف میکند: همیشه سعی میکرد کمک مردم باشد. اگر کسی ندار بود و مریض میشد، اکبر با پول توجیبیاش او را دکتر میبرد. داروهای او را میگرفت. برایش میوه و غذا میبرد و حسابی رسیدگی میکرد.
کد خبر: ۵۸۲۷۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
خاطرهای از شهید «حسین نظری»
پدر شهید تعریف میکند: شهید اخلاق بسیار پسندیدهای با اقوام و همسایهها داشت. حتی یک تبعه افغانستانی که شهید محبت و کمک زیادی به او کرده بود، پس از شهادت پسرم مانند یک برادر برایش اشک میریخت و گریه میکرد.
کد خبر: ۵۸۲۷۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
خاطرهای از شهید «غلام رنجبر خیرآباد»
همرزم شهید تعریف میکند: وقتی میخواستم بروم و تیربار را خاموش کنم، یک کلاه عراقی برای محافظت بر روی سرم گذاشته بودم و یادم رفته بود آن را بردارم، بچهها هم به همین خاطر من را با عراقیها اشتباه گرفته بودند و من هم غافل از این قضیه با فریاد زدن و صدا زدن غلام به طرف او رفتم.
کد خبر: ۵۸۲۶۹۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
خاطرهای از شهید «شنبه وطنخواه»
مادر شهید تعریف میکند: شوق شهادت در چشمهای شنبه موج میزد و این را بارها از راز و نیاز شبانهاش با خداوند شنیده بودم. خداوند هم دل پسرم را نرنجاند و او را به آرزوی دیرینهاش رساند.
کد خبر: ۵۸۲۶۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
خاطرهای از شهید «عبدالمجید قنبری باغستانی»
مادر شهید تعریف میکند: جوانهای پرشور و انقلابی با مشتهای گره کرده شعار میدادند و مامورین امنیتی، هم دیوانهوار تیراندازی میکردند تا جمعیت متفرق بشوند ولی فایدهای نداشت که نداشت.
کد خبر: ۵۸۲۶۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
برادر شهید «ناصر باقری» میگوید: پایبند به مسائل دینی و مذهبی بود و اهل غیبت کردن نبود و همیشه میگفت مراقب اعمال خود باشید و تمام رفتار و حرکات او برای ما الگو بود.
کد خبر: ۵۸۲۵۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۱
در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد
هفتمین ویژه برنامه شب خاطره با محوریت روایت پیشکسوتان و فرماندهان کمیته انقلاب اسلامی در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.
کد خبر: ۵۸۲۵۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۳۰
هفتمین ویژه برنامه شب خاطره با محوریت روایت پیشکسوتان و فرماندهان کمیته انقلاب اسلامی در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.
کد خبر: ۵۸۲۴۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۸
خاطرهای از شهید «علی صادقی»
پدر شهید تعریف میکند: با شروع انقلاب در راهپیماییها شرکت میکرد و اعلامیههای امام را در روستا پخش میکرد. فعالیتهایش بسیار چشمگیر بود. او عضو پایگاه بسیج در روستای بهمنی بود. درسش را نیمه تمام رها کرد و رفتن به جبهه را وظیفه شرعی خود میدانست.
کد خبر: ۵۸۲۴۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۷
خاطرهای از شهید «عبدالمجید قنبری باغستانی»
مادر شهید تعریف میکند: عبدالمجید هر وقت از مرخصی میآمد برای همه کتاب احکام میآورد، به معنویت خیلی اهمیت میداد. از جبهه که برمیگشت زیر کولر آبی نمیخوابید، حصیری میانداخت توی حیاط و استراحت میکرد. میگفت؛ دوستانم زیر تیر و ترکش و آتش هستند آن وقت من زیر کولر بخوابم؟
کد خبر: ۵۸۲۳۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۷
خاطرهای از شهید «علی اسپرم»
پسر عمه شهید تعریف میکند: شهید همیشه میگفت؛ تنها یک آرزو دارم، اینکه در راه اسلام شهید شوم و سربلند باشم. در آخر هم شهادت نصیبش شد و جانش را در راه اسلام فدا کرد. همیشه با هم درد و دل میکردیم. هر دو آرزو داشتیم شهید شویم اما شهادت نصیب من نشد.
کد خبر: ۵۸۲۳۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۶
همزمان با سالروز وفات حضرت امالبنین(س)؛
همزمان با سالروز وفات حضرت امالبنین(س)، روز تکریم مادران و همسران شهدا، مراسم پاسداشت عظمت مادران شهدای استان قزوین برگزار میشود.
کد خبر: ۵۸۲۱۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۴
خاطرهای از شهید «عبدالله احمدیزاده شغویی»
دوست و همکار شهید تعریف میکند: شهید به من گفت؛ من عاشق شهادتم و میخواهم با شهید شدنم به معشوق واقعی برسم، تا زمانی که به شهادت برسم به جبهه میروم.
کد خبر: ۵۸۲۱۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۴
یادواره شهدای آذرماه قزوین و حومه با حضور مردم و مسئولان در حسینیه آستان مقدس امامزاده حسین (ع) قزوین برپا شد.
کد خبر: ۵۸۲۱۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۲
خاطرهای از شهید «مصیب عارفنیا»
دوست و همکار شهید تعریف میکند: گوشهای نشستیم تا نماز جماعت اقامه شود و از آن جایی که شهید، قلب و نیت پاکی داشت، به خواست خداوند متعال، همان فردی که باید آخرین امضا را بر روی اوراق ما میزد همان لحظه به مصلی آمد و نزدیک ما نشست.
کد خبر: ۵۸۲۰۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۱
مراسم هفتگی هیئت خادمین گلزار شهدا در گلزار شهدای شهر الوند برگزار میشود.
کد خبر: ۵۸۲۰۷۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۱