خاطرات ملک نادری از رزمندگان اسلام در عملیات مرصاد؛
پشت تپههایی که در مسیر پادگان به شهر «گواور» بود، پناه گرفتیم که تعدادی از بالگردهای عراقی حمله کردند و چند آمبولانس و جیپ ما را زدند، من آر.پی.جیزن بودم. فاصله بالگردها هم کم بود، به اتفاق چند نفر از بچهها شروع کردیم به شلیک کردن تا جلوی پیشروی آنها را بگیریم.