رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهریار از آغاز ساخت خاطرات شفاهی والدین معظم شهدا و جانبازان 70درصد با همکاری معاونت فرهنگی و آموزشی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستانهای استان تهران خبر داد.
کد خبر: ۵۳۵۶۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۳
«شبها هنگام خواب، عکس امام خمینی که یکی از دوستان طلبهاش از قم میآورد را چنان عمیق و عاشقانه نگاه میکرد که انگار واقعا در کنار امام است ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید ترور معلم «قدرتالله چگینی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۵۵۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۴
«گفت: سلام مرا به خانوادهام برسان و این ساعت و انگشتری نامزدیام را به همسرم بده. گفتم: برای چی؟ گفت: «دیشب در خواب آقایی را با لباسهای سبز و نورانی دیدم، که مرا با اسب خود به باغ سرسبزی برد و گفت: «کاظم»! این باغ را خوب تماشا کن. اینجا، جای توست؛ نه آن دنیایی که به هیچ کس وفا نمیکند! ...» ادامه این خاطره از شهید «کاظم محمدی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۵۵۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۲
شهید «سیدمحمدعلی طباطبائی» متولد شهرستان دامغان، از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ مادر گرامی این شهید گرانقدر نقل میکند: «با عکس شهید همیشه دردودل میکنم و ازش میخوام شفای من را از جدش بگیرد.» این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن این گفتگوی زیبا دعوت میکند.
کد خبر: ۵۳۵۵۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۲
کتاب « خاطرات 15 خرداد» به کوشش «علی باقری» نوشته شده و انتشارات «سوره مهر» وابسته به «حوزه هنری» آن را منتشر کرده است.
کد خبر: ۵۳۵۵۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۵
«نگهبان جلوی در سپاه، شهید جهانگیر دستمند بود، پرسیدم: از علی چه خبر؟ گفت: چطور مگر؟ گفتم بچهها میگویند مجروح شده است. این را که گفتم رنگ از رخ جهانگیر رفت و اشکهایش جاری شد. گفتم چه شده؟ گفت: خدا نکند من همین دیشب خوابش را میدیدم. گفتم چه خوابی؟ گفت: در خواب دیدم، جمع زیادی از رزمندگان علی را روی دوش سوار کرده و میبرند در حالی که شعار میدهند «صل علی محمد (ص) یار خمینی (قدس سره) آمد! ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «علی میوهچین» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۵۵۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۱
شهید «امید صفائی» متولد شهرستان کرج، از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ پدر گرامی این شهید گرانقدر نقل میکند: «امید عاشق حضرت زهرا (س) بود و خودش روضه حضرت را میخواند. به تاسی از حضرت زهرا (س) پهلویش ترکش خورد و به شهادت رسید.» این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن این گفتگوی زیبا دعوت میکند.
کد خبر: ۵۳۵۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید«ابراهیم احمدی شفیق» از شهیدان هشت سال دفاع مقدس است. مادر این شهید والامقام خاطرات ی از فرزند شهیدش را در عالم رویا روایت میکند: «در خواب امام خمینی را دیدم که به همراه ابراهیم به منزل آمده بود. وقتی به ایشان گفتم چه عجب یاد فقیر فقرا کردید به من گفتند آمدهام تا به پسرت خانه بدهم. ناگهان یک پرچم را به دست فرمندهای که همراهشان بود، داد و از او خواست این را سر در خانه ابراهیم نصب کند. یک هفته بعد خبر شهادت ابراهیم به ما رسید.»
کد خبر: ۵۳۵۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۷
گفتگوی تصویری با مادر شهیدان «علیرضا و عباس یارکودکان»؛
مادر شهیدان «علیرضا و عباس یارکودکان» می گوید: علیرضا و عباس عاشق شهادت بودند، علیرضا پیراهن مشکی شهادت عباس را بر تَن داشت که خودش هم به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۳۵۴۹۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۰
برادر شهید «عباس افغانخواه کاشانی» نقل میکند: «عباس معمولا عصبانی نمیشد. بدترین ناراحتی که پیش میآمد یا زیر لب شعر امام زمان را زمزمه میکرد یا صلوات میفرستاد.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دو بخش خاطرات ی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به قسمت نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۵۳۵۴۸۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۰
سخن شهید «جعفر بریموندی» قبل از شهادت خطاب به همسرش؛
شهید «جعفر بریموندی» قبل از شهادت خطاب به همسرش می گوید: در آخرین عملیات جعفر حال دیگری داشت، به خانه آمد که از همه خداحافظی کند. او گفت: همسرم! با ایمان باش و طاقت هرگونه سختی را داشته باش، هرگاه ناراحت شدی به همسران شهدا نگاه کن. صبح زود از خواب بیدار شد و خداحافظی کرد.
کد خبر: ۵۳۵۴۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۰
«من تازه ازدواج کرده بودم و دستم هم از نظر مالی واقعا خالی بود، یک روز یک بنده خدایی در خانه ما را زد و گفت: آسیدعلی آقا احتیاج به دو هزار تومان پول دارم، من هم بلافاصله گفتم: برایت تهیه میکنم و فردا بیا بگیر ...» ادامه این خاطره را در آستانه سالروز شهادت «سید آزادگان، شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد» در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۵۴۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۰
«پدرم دخترها را بیشتر دوست میداشت و به مادرم گفته بود: «دخترهایم را با هیچ چیز دنیا عوض نمیکنم.»» بخشی از خاطرات شهیدان «ابراهیمی» از زبان فرزند و خواهر این شهدای بزرگوار که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۵۴۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۴
برادر شهید «علیاصغر ناهیدی» نقل میکند: «دست از کار کشیدم و رفتم زیر سایه درختی. هنوز دستم به کوزه آب نرسیده، صدایش بلند شد: چی کار میکنی؟ مگه روزه نیستی؟ گفتم: داداش! دیگه طاقت گرما رو ندارم! حرفم را قطع کرد و گفت: شاید امروز بهترین روزه عمرت باشه! خیلی حیفه!» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، خاطرات ی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۳۵۴۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۹
«در جلوی چشمان خودمان، دوستان و برادرانمان به ندای حق لبیک گفتند و روحشان که از فراق معشوق میسوخت، این بدن ناسوتی و این جهان پست و فانی را وداع گفتند و به لقای معشوق شتافتند و به سعادت ابدی رسیدند ...» این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۵۴۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۰
قسمت نخست گفتگو با مادر گرامی شهید سیدعباس طاهری
شهید «سیدعباس طاهری» متولد شهرستان سمنان، از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ مادر گرامی این شهید گرانقدر نقل میکند: «پیش از آخرین اعزامش در گلزار شهدا بودیم که قبری را نشانم داد و گفت اینجا را برای من آماده میکنند.» این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن قسمت نخست این گفتگوی زیبا دعوت میکند.
کد خبر: ۵۳۵۴۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۹
«پدری که در بدترین شرایط و آسیبها و زخمهای جسمانی خم به ابرو نمیآورد؛ حالا با دیدن تصاویر امام در بیمارستان اشک میریخت و کلافه بود. مرد بیادعای من برای امام گریه میکرد و من از دیدن حال و روز او میسوختم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «احمدعلی طاهرخانی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۵۴۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۹
روایتی خواندنی از دوست شهید« فتاح احمدی»؛
دوست شهید« فتاح احمدی»، می گوید: یک شب شهید برگشت و گفت می خواهم امشب را نزد شما باشم زیرا می دانم که شهید می شوم و نمی خواهم دیدارم به قیامت بیفتد. فردا همان روز به منطقه رفت و به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۳۵۳۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۸
«مطمئن باشید چیزهایی که شما به عنوان جهیزیه گرفتهاید خوشبختی نمیآورد. ببینید که خاله جون در یک اتاق کوچک زندگی میکنند، اما چقدر خوشبخت هستند ...» ادامه این خاطره از «سید آزادگان، شهید حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۵۳۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۸
خاطرات شفاهی مادر دو شهید؛
محبوبه رفیعی مادر شهیدان «حسن و مرتضی رفیعی» روایت میکند: «رضا همیشه به وقت نماز میخواند. هر وقت او را میدیدی در حال نمازخواندن بود. در نمازهایش سجدههای طولانی میگذاشت.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهیدان گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۵۳۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۹