خاطرات شفاهی خانواده شهدا؛
همسرم پانزده سالش بود و در لباس بسیجی پای در عرصه دفاع از میهن گذاشت و بعد از چند سال به جمع سبزپوشان سپاه به عنوان فرمانده گروهان پیوست و در سن بیست و سه سالگی به درجه رفیع شهادت نایل آمد. همسر میگوید: در زندگی مشترکی که با شهید داشتم تنها دو نوه از او به یادگار برای من مانده است. مصاحبه شنیدنی با این همسر گرانقدر شهید در ادامه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۴۳۸۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «یدالله آقابابایی» گفت: پسرم حتی در زمان اسارت با وجود شکنجه های شدید نمازش ترک نمی شد. او به ما گفت که به مسابقه فوتبال میروم اما راهی جبهه ها شد.
کد خبر: ۵۴۳۷۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۰۲
گفتگوی تصویری با همسر شهید «احمد محمودی فر»؛
همسر شهید «احمد محمودیفر» میگوید: همسرم بسیار مهربان، خوش رفتار و باگذشت بود. سال 1365 در منطقه جنگی دچار موج گرفتگی و مجروح شد، بعد از مجروحیتش باز هم در جبهه های جنگ حضور داشت تا اینکه یک روز به من زنگ زد و گفت با یکی از همکارانم به منزل می آییم پذیرایی را حاضر کن، خیلی منتظر شدم نیامدند تا به ما خبر دادند برای مأموریتی به حلبچه رفتند و در آنجا مفقود شدند.
کد خبر: ۵۴۳۷۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۹
همسر شهید «نعمت الله رحمانی» میگوید: «شهید در منزل می گفت اگر ما به جنگ با دشمن نرویم چه کسی باید از کشور محافظت کند، آخرین باری که میخواست راهی منطقه شود دخترمان را زیاد بوسید انگار میخواست دیگر برنگردد که همین طور هم شد.»
کد خبر: ۵۴۳۶۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۸
گفتگوی تصویری با همسر شهید«محمد عزیزیوسفی»؛
همسر شهید«محمد عزیزیوسفی»، می گوید: همسرم، راننده سپاه بود برای همکارانش غذا برد که به شهادت رسید. خیلی به محمد وابسته بودم سالهاست که او را در کنار خودم احساس می کنم.
کد خبر: ۵۴۳۶۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۸
خاطرات شفاهی پدران شهدا
پدر شهید مدافع حرم «سیدمحمدحسین میردوستی» میگوید: «زمان حضور در عملیات فرا رسید. سیدمحمدحسین در جمع همسنگرانشان قرار گرفت، اما به او گفتند: در این عملیات نمی توانی حضور داشته باشی. او در جواب میگوید: برای فردا شهید نمیخواهید؟ همرزمانش وقتی این حد از علاقه و اشتیاق او را میبینند، او را دعوت میکنند تا در عملیات شرکت کند. از او می پرسند؟ شما خیلی آرزو برای دنیا داشتی! چه اتفاقی افتاده است؟ او میگوید: «دیگر هیچ آرزویی جز شهادت در دنیا ندارم.»
کد خبر: ۵۴۳۶۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۸
گفتگو با همسر شهید«مهدی شهلایی»؛
همسر شهید«مهدی شهلایی»، می گوید: شهید بسیار خوش رو، مهربان و مؤمن بود در طول زندگی ام حتی یک بار هم از او ناراحت نشدم. با فرمانده شهید محمد سعید جعفری مثل برادر بودند و با هم کار می کردند با هم عضو بسیج می شوند و خدمت به مردم را وظیفه خود می دانست.
کد خبر: ۵۴۳۵۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۶
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید «صیدنورالدین صیدی» از شهدای دفاع مقدس است که آبان ماه 1359 در جبهه سومار به درجه رفیع شهادت نایل آمد. خیلی دوست شهید شود و بارها می گفت کاش مادرم برایم دعا کند که شهید شوم. در ادامه فیلم مصاحبه با مادر گرانقدر شهید منتشر می شود.
کد خبر: ۵۴۳۵۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۵
خاطرات شفاهی والدین گرانقدر شهدا؛
شهید «میرزا مرادی» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که آبان ماه 1366 در جبهه سلیمانیه به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید می گوید: «هر روز پسرم جلوی چشمانم هست و تمام لحظات زندگیام وجودش را احساس میکنم.» فیلم این مصاحبه در ادامه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۴۳۵۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۵
گفتگوی تصویری با همسر شهید «بابا محمدی»؛
همسر شهید «بابا محمدی»، می گوید: شهید بسیار خوش اخلاق، با ایمان بود. رفتنش به جبهه، حفظ و آب و خاک کشور عزیزمان بود و از سال 1362 تا زمانی که شهید شد در مناطق جنگی حضور داشت.
کد خبر: ۵۴۳۵۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۵
"آسمان، آبی تر" مجموعه کلیپ های مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد می باشد. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می شود. این قسمت از "آسمان، آبیتر" با والدین شهید «ولی الله جعفری زاده» به مصاحبه پرداخته است. پدر شهید والامقام چنین می گوید: «فرزندم راهش را با عشق انتخاب کرده بود.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می کند.
کد خبر: ۵۴۳۴۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۳
خاطرات شفاهی مادران شهدا
مادر شهید مدافع حرم «سعید خواجه صالحانی» میگوید: «بار سوم که سعید میخواست به سوریه برود، وصیتنامه نوشت و در آن به هموطنان توصیه کرد: پشتیبان رهبر انقلاب و ولایت فقیه باشید، نگذارید بیگانهای به کشورمان آسیب برساند و امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید.»
کد خبر: ۵۴۳۳۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۲
روایتی شنیدنی از جانباز کرمانشاهی «نجاتعلی لطفی»؛
جانباز کرمانشاهی «نجاتعلی لطفی»، میگوید: به طرف شیاکو می رفتیم که به یکباره موشک به تانک ما برخورد کرد نذر کردیم نجات پیدا کنیم سرم را که برگردانم تمام لباس هایمام پر از خون شده بود، این لحظه را که دیدم یک گوسفند قربانی نذر کردم که شهید شوم.
کد خبر: ۵۴۳۲۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
محمدعلی اکبری پدر شهید "ذالفعلی اکبری" در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «وقتی جنگ شروع شد روزی به او گفتم من میخواهم به جبهه بروم، او وقتی فهمید پیشقدم شد و گفت من میروم و بعد شما برو. ما در رفتن به جبهه با هم رقابت میکردیم.»
کد خبر: ۵۴۳۲۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید "غلامرضا هاشمی" تعریف میکند: «غلامرضا بدون اجازه پدر به جبهه رفت. همه به مرخصی میآمدند ولی او تا چهار ماه نیامد. مرخصیاش که تمام شد رفت و خبر شهادتش را برایم آوردند.»
کد خبر: ۵۴۳۲۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «بهنام عقیلی قاسمپور» در خاطراتی از فرزندش گفت: «بهنام را خدا بعد از کلی حاجت خواهی و دارو و درمان به ما داد. از کودکی بسیار کاری بود و حالا هم که به اثرات کارش نگاه میکنم میفهمم که این پسرم چقدر زحمت کشیده بود. او فرزند اُمیدی من بود.»
کد خبر: ۵۴۳۲۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۱
گفتگوی تصویری با همسر جانباز شهید« غلامحسین کاکی»؛
همسر جانباز شهید« غلامحسین کاکی»، می گوید: شهید خیلی دلسوز و مهربان بود در جنگ تحمیلی چشم و گوشش را از دست داد. ما با جان و دل 18 سال از غلامحسین نگه داری کردیم خیلی اهل بخشش بود و هر آنچه داشت به نیازمندان می داد.
کد خبر: ۵۴۳۱۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۹
مصاحبه تصویری؛
"آسمان، آبی تر" مجموعه کلیپ های مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می شود. این قسمت از "آسمان، آبیتر" با همسر شهید «بهمن قبادی» به مصاحبه پرداخته است. همسر شهید والامقام چنین می گوید: «همسرم از جبهه آمد و رضایت من را جلب کرد و چند روز بعد به شهادت رسید.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می کند.
کد خبر: ۵۴۳۱۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر گرانقدر شهید جاویدالاثر «نعمتاله جابری» می گوید: یک روز قرار بود از چشمه آب شیرین بیاره، رفت و دیگه برنگشت از بچه های محل سراغشو گرفتم، گفتن با بسیج رفته جبهه. فیلم این مصاحبه در ادامه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۴۳۱۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید ترابی گفت: دوست داشت همچون شهید «نواب صفوی» به شهادت برسد، مخفیانه و بدون خداحافظی به جبهه رفت و به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۴۳۰۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۷