شهید بسیجی - صفحه 22

آخرین اخبار:
شهید بسیجی
فرازی از وصیت‌نامه شهید «احمد اکبری»؛

شهادت تنها راه نجات از آتش دوزخ است

شهید مفقودالاثر «احمد اکبری» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد‌: «آنچه به وحشتم مى‌اندازد، روز قیامت و شدت گناهان دنیاست و اینکه هر چه کنم، امید به رهایى از آتش دوزخ نیست و تنها یک راه نجات هست که مى‌توان امیدوار بود و آن شهادت است ...»

ویژه‌نامه شهید بسیجی «حمیدرضا گلکار»

نوید شاهد البرز در هفته بسیج برای معرفی فرمانده شهید بسیجی ِ دوران دفاع مقدس «حمیدرضا گلکار» ویژه نامه الکترونیکی با محتوای زندگی نامه، خاطرات و تصاویر این شهید گرانقدر تقدیم مخاطبان نوید شاهد می‌کند.

شهید «علی‌مرز معصومی‌ورکی» تا پای جان از انقلاب دفاع کرد

شهید «علی‌مرز معصومی‌ورکی» بسیجی بود و تا پای جان در دفاع از آرمان‌های انقلاب مقابل دشمنان ایستادگی کرد.

دلاورانه‌های فرمانده بسیجی عملیات خیبر «حمیدرضا گلکار» در قاب تصویر

نوید شاهد البرز در هفته بسیج و روز بسیج مستضعفین، تصاویری ازفرمانده شهید بسیجی «حمیدرضا گلکار » در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد.
از توصیه‌های شهید بسیجی «مرتضی واعظی»؛

در سنگر مدرسه با قلم‌هایتان قلب ضد انقلاب را نشانه روید

همزمان با سالروز شهادت بسیجی «مرتضی واعظی» در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم: «برادران و خواهران عزیزم! درس را خوب بخوانید و همانطور که ما با سلاح ایمان به قلب بعثیان و دشمنان اسلام و قرآن ضربه مى‌زنیم، شما نیز در سنگر مدرسه با قلم‌هایتان قلب ضد انقلاب، آمریکا و دیگر دشمنان را نشانه روید ...»

شهید ناودل: من شرمنده اسلام هستم

خواهر شهید حسن ناودل از برادرش می گوید: او پس از مدتی در جبهه مجروح شد اما در بیمارستان نمانده و به منزل خواهرم در تهران رفته بود. در جواب خواهرم که گفته بود: تو رزمنده اسلامی. جواب داده بود: «من شرمنده اسلام هستم.»

شهید بسیجی : اسلام عزیز را بیشتر از همه کس دوست دارم

شهید حسن ناودل در وصیتنامه خود می نویسد: من همسر رنج کشیده و مومنه و مهربان و فرزند دلبندم را خیلی دوست دارم. اما اسلام عزیز را بیشتر از همه کس دوست دارم و از خدای برآورنده حاجت‌ها تقاضا دارم که خون ناپاک و ناقابل بنده حقیر و رو سیاه را چون آقایم حسین(ع) در راه اسلام بریزند.

شهید بسیجی : ننگ است بر ما که بنشینیم و دشمن به ما حمله کند

شهید «جمشید پیرجان» در وصیتنامه خود می‌نویسد: واقعا ننگ است بر ما که بنشینیم در خانه و دشمن به ما حمله کند و ما ساکت باشیم.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «ابوالقاسم شالباف»؛

هدفم باز شدن راه کربلا است

شهید «ابوالقاسم شالباف» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد‌: «من هدفم از جبهه رفتن این بود که در راه باز شدن مسیر کربلاى حسینى شرکت کنم تا شاید در صحراى محشر با چهارده معصوم(ع) محشور شوم و بتوانم جواب‏گوى خدا و شهدا باشم ...»
از پیام‌های شهید «مهدی خوبان»؛

به نماز جمعه اهمیت بدهید که ستون محکم ایران است

شهید «مهدی خوبان» در وصیت‌نامه‌اش آورده است: «به نماز جمعه اهمیت بدهید که ستون محکم جمهوری اسلامی ایران است ...»
فرازی از وصیت‌نامه شهید «محرم برزگریوسفی»؛

پدر و مادرم! با شنیدن خبر شهادتم افتخار کنید

شهید «محرم برزگریوسفی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد‌: «پدر و مادر مهربانم! امیدوارم با شنیدن خبر شهادتم از اینکه یکی از فرزندان خود را در راه خدا دادید، افتخار و پس از آن استقامت کنید ...»
از توصیه‌های شهید «سیدمرتضی جواهری»؛

به فکر آخرت‌تان باشید و دست خالی از دنیا نروید

همزمان با سالروز ولادت شهید «سیدمرتضی جواهری» در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم: «همه کارهایتان برای خدا باشد؛ به خلق خدا خدمت کرده، به فکر آخرت‌تان باشید و به فکر باشید که دست خالی از این دنیا نروید؛ چرا که وقتی مُردید، کسی به فکر شما نیست! ...»
فرازی از وصیت‌نامه شهید «غلامرضا قالبدارنیا»؛

ازدواج من در جبهه است و عروسم شهادت!

همزمان با سالروز شهادت «غلامرضا قالبدارنیا» در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم: «ازدواج من در جبهه است و عروسم شهادت. عقد ما را صدای مهیب توپ‌ها و تانک‌ها می‌خوانند و فرزند ما آزادگی است، که به ملت شهیدپرور هدیه می‌کنم ...»

محمود شیطنتش گُل کرد!

«یک‌دفعه محمود شیطنتش گل کرد و مرا دنبال کرد، من که دم‌پایی بزرگ‌تر از پایم پوشیده بودم از پله‌های حیاط با عجله به طرف بالا یعنی ساختمان دویدم و این دویدن من با دم‌پایی بزرگ روی پله‌ها، صدای زیادی ایجاد کرد ...» ادامه این خاطره از شهید «محمود مافی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «محمدحنیفه احمدی»؛

زینب (س)وار پیام خون شهیدان را به گوش جهانیان برسانید

شهید «محمدحنیفه احمدی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد‌: «از خواهرانم مى‏‌خواهم که زینب(س)وار پیام خون شهیدان را به گوش جهانیان برسانند ...»

مصطفی دیگر مال ما نبود!

«مصطفی دیگر مال ما نبود. مال خودش هم نبود حتی همان زمان که بدون اطلاع من بر دیوار کوچه نوشت مرگ‌بر شاه! دهانم بازمانده بود و نمی‌دانستم چه بگویم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید دانش‌آموز «سید مصطفی حاجی‌میری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
از پیام‌های شهید دانش‌آموز «سیدمحسن طباطبایی»؛

صحبت‌های ولایت‌فقیه را گوش دهید و عمل کنید

شهید دانش‌آموز «سیدمحسن طباطبایی» در وصیت‌نامه‌اش آورده است: «پشتیبان ولایت‌فقیه باشید. امام عزیزتر از جان‌مان را تنها مگذارید و به صحبت‌های پُربارش گوش دهید و عمل کنید ...»
از توصیه‌های شهید «مهدی کریمی»؛

خواهرم، استعمار بیشتر از سیاهی چادر تو می‌ترسد تا سرخی خون من!

همزمان با سالروز ولادت شهید «مهدی کریمی» در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم: «خواهرم! قبل از هر چیز بدان که استعمار بیشتر از سیاهی چادر تو می‌ترسد، تا سرخی خون من؛ پس حجابت را حفظ کن و مرید زینب (س) باش ...»

خانواده‌ام در تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی شرکت می‌کردند

«به‌ جز مادر که به امورات خانه رسیدگی می‌کرد، همه اعضای خانواده‌ام در تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی شرکت می‌کردند. من فقط سیزده سالم بود که با خاله‌ام به تظاهرات می‌رفتم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواهر شهیدان محمد و ابوالفضل عباسیان‌پور است که تقدیم حضورتان می‌شود.

بدرقه گرم مردم قزوین از اعزام رزمندگان به جبهه

«کاروان حرکت کرد مردم با آن بدرقه‌های گرمشان مرا شرمنده می‌کردند. تمام خیابان‌های که رزمندگان بایستی از آن می‌گذشتند پر از ملت حزب‌الله بود. مردم با پخش کردن گل و شیرینی، رزمندگان را بدرقه کردند و رزمندگان از زیر دروازه قرآن عبور کردند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «غضنفر آذرخش» از جبهه‌ها است که تقدیم حضورتان می‌شود.
طراحی و تولید: ایران سامانه