اسارت - صفحه 7

navideshahed.com

برچسب ها - اسارت
آزاده سر افراز جواد محمودی؛
نوید شاهد استان مرکزی در راستای حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، تصمیم به انتشار تصاویر رزمندگان نموده که از سال 94 به صورت سری در حال انتشار است. شما را به دیدن این تصاویر دعوت میکنیم.
کد خبر: ۵۱۲۱۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۵

روایتی خواندنی از آزاده و جانباز کرمانشاهی؛
نوید شاهد- آزاده و جانباز کرمانشاهی "کتابعلی موسوی نژاد" می گوید: «برایمان غیر قابل تحمل بود که خواهرانمان اسیر آن دژخیمان باشند. اسرا هماهنگ و متحد با صدای تکبیر و مرگ بر صدام درها را شکستیم و بیرون رفتیم. دشمن وحشت زده شد. پس از مذاکره ی کوتاهی پذیرفتند و چهل و هشت ساعت بعد هر سه خواهر را به مقامات ایران تحویل دادند.»
کد خبر: ۵۱۱۸۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۱

روایتی خواندنی از جانباز و آزاده ی کرمانشاهی؛
نوید شاهد - "سید احمد حسینی" می گوید: «نگهبان ها با باتوم وارد آسایشگاه شدند، با کتک ما را به محوطه بردند، زمین از شدت سرما یخ زده بود تا صبح ما را نگه داشتند و همه ی ما از سرما به هم چسبیده بودیم.»
کد خبر: ۵۱۱۳۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۴

نوید شاهد – شهید "حمید ایزدخواه" پس از سال‌ها مجاهدت سر انجام روز یکم تیر ماه سال ۱۳۶۱ در منطقه سر پل ذهاب حین عملیات خنثی سازی مین، به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۱۱۲۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۳

روایتی خواندنی از آزاده و جانباز کرمانشاهی؛
نوید شاهد- «بهزاد نظری» می گوید: «در اردوگاه صلاح الدین اسیر شده بودیم به ما آب نمی دادند از فرط تشنگی یکی یکی بیهوش شدیم و مثل صحرای کربلا یکی از دوستانمان از تشنگی شهید شد.»
کد خبر: ۵۱۱۲۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۰۳

روایتی از فرزند آزاده کرمانشاهی؛
نوید شاهد- « آزاده احمدیان » فرزند آزاده «خلیل احمدیان» می گوید: تنها لطف بعثی ها به پدرم در طول ده سال اسارت قرآنی بود که از مسجدهای بمباران شده ی ایران در اختیار اش گذاشته بودند که پدرم می گفت آن قرآن برای ما مونس و همدم شد هم بوی دین داشت و هم یاد وطن.
کد خبر: ۵۰۹۱۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۰۵

روایتی خواندنی از فرزند آزاده و جانباز کرمانشاهی؛
نوید شاهد - "محمد اتابک" می گوید: «برای ما جای تعجب بود در حالی که آب آشامیدنی نداشتیم هدیه یخچال بی معنی بود. پس از چند روز همه ی اسرا را به داخل محوطه بردند و گفتند همه برای قائد اعظم، صدام حسین دست بزنید که برای شما مجوس ها یخچال آورده است ولی ما هر چه قدر اطراف را نگاه کردیم، یخچالی وجود نداشت....»
کد خبر: ۵۰۹۰۴۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۰۲

نوید شاهد- پدر شهید «فریدون احمدی» بر اثر کهولت دار فانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۰۸۷۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۳۰

خاطره روزه ماه رمضان آزاده الله مراد فرح افزا در اسارت ؛
نوید شاهد - آزاده سرافراز الله مراد فرح افزا از روحانیون استان ایلام، او می گوید: 8 سال تمام قصد غربت کردیم و اسرا با دست های دردمند و دلهای شکسته شان نغمه « اللهم فک کل اسیر» را مرور می کردند.
کد خبر: ۵۰۵۸۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۱

نوید شاهد - آزاده‌های دربند رژیم بعث عراق، در روز‌های ماه رمضان شرایط ویژه‌تری را درک می‌کردند، وضعیتی که با وجود همه مشکلات و سختی‌ها، آنان را به خدا نزدیک‌تر می‌کرد.
کد خبر: ۵۰۴۹۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۲

گفتگو با جانباز و آزاده 10 ساله روانسری؛
نوید شاهد - "محمد صالح مرادی" از اسرای «رمادیه 1» از خاطرات خود اینچنین میگوید: سردرد شدیدی داشتم. من را به بیمارستان الرشید بغداد بردند، آنجا اسیر ایرانی را دیدم که متوجه شدم او و چند نفر دیگر از مفقودین هستند. به سرعت نامشان را روی یقه ی پیراهنم نوشتم و در اردوگاه به دست صلیب سرخ رساندم.
کد خبر: ۵۰۴۴۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۰۵

نوید شاهد - «در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۶۱ با حضور حاج‌آقا ابوترابی برنامه سخنرانی در آسایشگاه برگزار کردیم. ایشان هر روز سخنرانی می‌کردند این سخنرانی‌ها تا شب نوزدهم این ماه مبارک ادامه داشت و بر اثر ازدحام افراد و بی‌احتیاطی بچه‌ها، عراقی‌ها به موضوع پی بردند ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان، شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۴۳۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۰۴

گفتگوی تصویری با جانباز و آزاده 10 ساله کرمانشاهی/ قسمت دوم؛
نوید شاهد- "حیدر حیدری" جانباز و آزاده کرمانشاهی می گوید: «در اسارت سختی های فراوانی بر اسرای ایرانی گذشته است .جرأت اینکه بخواهیم چند رکعت نماز را با صدای بلند بخوانیم را نداشتیم چرا که بعثی ها به شدت ما را شکنجه می کردند اما با این حال اگر هم اتفاقی می افتاد شهید ابوترابی در کنار ما و تسکین دهنده ی دردهای ما بود.
کد خبر: ۵۰۳۸۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۳۱

گفتگوی تصویری با جانباز و آزاده 10 ساله کرمانشاهی/ قسمت اول؛
نوید شاهد- "حیدر حیدری" جانباز و آزاده کرمانشاهی می گوید:« از ابتدای جنگ مردم منطقه مرزی از شهر خود دفاع می کردند تا اینکه دشمن بعثی وارد کشور شد در حال کمک کردن به مردمی زخمی بودم که به اسارت دشمن درآمدم. در ادامه گفتگوی تصویری تقدیم مخاطبان می گردد.
کد خبر: ۵۰۳۵۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۹

نوید شاهد - «حداکثر همکاری‌ها عراقی‌ها در ماه رمضان این بود که غذای صبح را جهت سحر اختصاص داده و غروب تحویل می‌دادند که همان عدسی هر روزه بود که اغلب به لحاظ واقع شدن این ماه مبارک در فصل گرما، عدسی تا سحر ترش می‌شد و خوردن آن موجب ناراحتی معده و گاه اسهال می‌شد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات زنده‌یاد، آزاده سرافراز و جانباز "یزدانبخش سیاهکالی‌مرادی " از روزه‌داری در دوران اسارت است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۰۳۵۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۵

گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی؛
نوید شاهد- " امان الله اسماعیلی فر" جانباز 60 در صد کرمانشاهی می گوید: « در طول ده سالی که به اسارت بعثی ها در آمدم شکنجه ها و سختی های زیادی را کشیدم اما خداوند ناظر ما بود و از ما محافظت می کرد.»
کد خبر: ۵۰۲۸۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۶

نوید شاهد - «یکی از روز‌ها نیرو‌های عراقی برای ما صابون آوردند، به هر نفر یکی دادند، بچه‌ها که در آنجا حمامی نبود می‌خندیدند و این کار باعث تعجب ما شده بود. چونکه آب برای خوردن در اسارت نداشتیم چه برسد برای حمام کردن! ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۷۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۶

نوید شاهد _ حاج محمد باقر رنجبر بوشهری دوم فروردین ماه سال ۱۳۶۱ به اسارت دشمن بعثی درآمد و ۲۵ مردادماه ۱۳۶۹ پس از تحمل ۸ سال و ۴ ماه اسارت به میهن اسلامی بازگشت. او از خاطره تلخ لحظه اسارت خود می گوید.
کد خبر: ۵۰۲۳۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۰

نوید شاهد - «یک روز حاج‌آقای ابوترابی به اردوگاه ما آمده بودند، بچه‌ها از او پرسیدند چرا امام زمان(عج) به آسایشگاه شما نمی‌آیند؟ ایشان هم به شوخی گفتند من جلوی در ایستاده‌ام و نمی‌گذارم! ...» ادامه این خاطره از شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۲۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۰۸

نوید شاهد - «محسن آمریکایی در روز‌های اولیه اسارت بعد از شناسایی حاج‌آقا، نام و مشخصات ایشان را به ماموران عراقی لو می‌دهد و اینکه همین موضوع باعث شکنجه‌های شدید حاج‌آقا می‌شود ...» ادامه این خاطره از شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۱۵۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۴