خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز سرافراز «فیصل محمودیکیا» درباره حضور خود در جبهه چنین روایت میکند: سالهای آغازین جنگ بود و من در مقطع سوم راهنمایی تحصیل میکردم. من و همکلاسیهایم شور و اشتیاق زیادی برای رفتن به جبهه داشتیم. پس از پایان دوره آموزشی، به خط مقدم منطقهی شوش ـ دشت عباس اعزام شدم. نیمههای شب بود که عملیات فتحالمبین با رمز "یا فاطمهالزهرا (س)" آغاز شد. نزدیک صبح، نیروهای عراقی با استفاده از هواپیما و توپخانه پاتک سنگینی انجام دادند و خط پشت سر ما کاملاً بسته شد؛ به طوری که دیگر راه بازگشتی نداشتیم.