تاملی در زندگي نامه شهيد مرتضي رنجبر (شهادت اردیبهشت ماه)
دوشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰۱:۲۵
هميشه ورد زبانش اين بود که خدايا وجود نازنين مقام معظم رهبري را حفظ فرما تا پرچم پر افتخار انقلاب اسلامي که نماد آرمان و اعتقاد ملت بزرگ ايران است را به دست صاحب اصلي اش آقا امام زمان (عج) بسپارد.
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «مرتضي رنجبر» سال 1354 در روستای ابوالحسنی بخش جره، بالاده از شهرستان کازرون در خانواده‌ای سرشار از ايمان به خدا و ائمه اطهار عليهم السلام ديده به جهان گشود. به علت عشق و علاقه پدر و مادرش به اهل بيت عصمت و طهارت نام زيباي مرتضي را براي او برگزيدند. دوران کودکي خود را در دامان پر مهر و محبت مادري مهربان و پاکدامن گذراند . در سن شش سالگي جهت فراگيري علم وارد دبستان ابتدايي روستا گرديد.
دوران ابتدايي خود را با موفقيت و با معدل خوب به پايان رساند. جهت ادامه تحصيل در مقطع راهنمايي وارد مدرسه راهنمايي استقلال روستاي سيريزجان شد. اين دوران را با تلاش و کوشش فراوان سپري کرد. سپس عازم دبيرستان شهيد دهقان بالاده گرديد و در رشته علوم تجربي موفق به اخذ مدرک ديپلم گرديد . در سال 1368 مادر خود را از دست داد و اين بود که مشکلات بزرگي سد راه او قرار گرفت اما با تلاش و کوشش خود موانع را از سر راه خود برداشت . بسيار صبور و ثابت قدم بود. با اين همه سختي ها هيچ وقت و در هيچ جا نزد هيچ کس حتي خانواده خود لب به گلايه نگشود .
در سال 1373 جهت انجام خدمت مقدس سربازي براي گذرانيدن دوره آموزشي به تهران رفت و پس از گذراندن آموزش به منطقه خوزستان رفت و خدمت سربازي خود را به پايان رساند . با عشق و علاقه اي که به اسلام و امام (ره) و نظام مقدس جمهوري اسلامي داشت در سال 1377 در کنکور سراسري ، دانشگاه افسري امام علي (ع) تهران را انتخاب نمود و پس از قبولي وارد آن دانشگاه شد و بعد از چهار سال موفق به اخذ مدرک کارشناسي گرديد و در زمره ارتش توحيد در آمد و در لشکر سرافراز و مقتدر 92 زرهي خوزستان به خدمت مشغول شد .
آن هم به عنوان فرمانده گروهان در منطقه عملياتي هور الهويزه که يادآور شهدايي است که با هشت سال دفاع مقدس در آن منطقه سر بر آستان حق نهادند و مي بايست پس از جنگ از دستاوردهاي آن دفاع کرد. او با تمام وجود در آن منطقه حضور داشت و خودش مي گفت :"هور الهويزه قطعه اي از بهشت است و ما هر روز با شهداييم". در مأموريت خود آن قدر جدي و مصمم بود که يکي از فرمانده هانش مي گفت در طول دو سال بيش از دويست مأموريت حساس با شهيد در منطقه داشتيم . با آن که در دوران جنگ کوچک بود ولي اعتقاد عجيبي به جبهه و جنگ و شهدا داشت به طوري که در سن 12 سالگي جزء ارتش بيست ميليوني درآمد و عضو پايگاه مقاومت شهيد حسيني روستا گرديد و هميشه مي گفت نبايد اسلحه شهداء به زمين گذاشته شود و آن قدر بر اين گفته خود صادق بود تا اين که در تاريخ 5 اردیبهشت ماه 1387 در حين مأموريت و گشت زني در منطقه صفر مرزي هورالهويزه با اشرار دست نشانده آمريکا و انگليس درگير شد و با اصابت گلوله اهدايي استکبار جهاني به خود فروختگان به پيکر مطهرش ميثاق نامه خود را با حضرت اباعبدالله الحسين (ع) و شهداء امضا نمود و به درجه رفيع شهادت نائل آمد و به خيل عظيم شهيدان پيوست و لحظاتي از تاريخ انقلاب اسلامي را با نام خود به ثبت رسانيد .
هميشه ورد زبانش اين بود که خدايا وجود نازنين مقام معظم رهبري را حفظ فرما تا پرچم پر افتخار انقلاب اسلامي که نماد آرمان و اعتقاد ملت بزرگ ايران است را به دست صاحب اصلي اش آقا امام زمان (عج) بسپارد . به اميد روزي که همه شاهد اين فتح و ظفر بزرگ باشيم که خواهيم بود .
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی مرکز اسناد ایثارگران فارس
غیر قابل انتشار : ۲
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱۹
واقعا ما به شهدا و خانواده و پدر و مادراشون مدیونیم
اسم شهرك ما هست
شهرك شهيد رنجبر
شهید توبالا رفته ای من در زمینم......