نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - و خاطرات
نوید شاهد - معرفی دو جلد کتاب چاپ شده درمورد شهید "مهدی صبوری" در ویژه نامه چند رسانه ای این شهید منتشر می شود.وی روز پانزدهم اسفند ماه 1338 در شهرستان فردوس متولد و روز سیزدهم فروردین1361 به مقام رفیع شهادت رسید.
کد خبر: ۴۸۲۹۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۸

نوید شاهد - «آرایش هواپیماها از قبل هماهنگ شده بود و چشمان حاضران و خبرنگاران در جایگاه در انتظار مانور ما بر فراز جایگاه بودند که ناگهان صدای عباس در رادیو پیچید او گفت: من در وضع عادی نیستم. نمی‌توانم دسته را همراهی کنم. مضطربانه پرسیدم: چه مشکلی پیش آمده؟ گفت: سیستم هیدرولیک هواپیما از کار افتاده است ...» ادامه این خاطره را از زبان همرزم سرلشکر خلبان شهید "عباس بابایی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۲۹۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۷

نوید شاهد - همرزم شهید «مجید عبدوس» نقل می‌کند: «عراقی‌ها شروع به تیراندازی کردند. قایق‌ران برای نجات سرنشینان قایقش، مسیر دیگری را در پیش گرفت. هنوز کمی نرفته‌بودند که قایق به گل نشست. عراقی‌ها بی‌امان تیراندازی می‌کردند. دو نفر از بچه‌ها شهید شدند. ناصر در حین جابه جا کردن زخمی‌ها و شهدا، به شهادت رسید. هر لحظه ناصر جلوی چشمش بود. تصمیم گرفت شنا کند و خودش را به ناصر برساند ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۲۸۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۶

نوید شاهد - نصرت فرمند، همرزم شهید "محسن آقارضی" می‌گوید: «محسن داخل حیاط آرام و سنگین قدم می‌زد. برگ‌های خشک پاییزی زیر پاهایش آهنگ خداحافظی می‌نواختند...»
کد خبر: ۴۸۲۸۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۶

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت 15؛
نوید شاهد - "مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی دیگر از خاطرات خود می‌گوید: «وارد رودخانه که شدیم، شدت جریان آب را که بسیار زیاد بود، بیش تر احساس می کردیم، به طوری که کرم اللهی نتوانست قایق را آن طور که می‌خواست هدایت کند اما مرتب تکرار می‌کرد که نترسید، نترسید...»
کد خبر: ۴۸۲۸۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۶

نوید شاهد - برادر شهید «مجید عبدوس» می‌گوید: «بارها به جبهه رفت و مجروح شد اما وقتی مرخص می‌شد و به سمنان می‌آمد با همان وضعیت، به ملاقات دیگر مجروحین می‌رفت. بار آخر اقدام قشنگی کرد. حرف‌هایی زد و ضبط کرد. در نوار ضبط شده گفته‌ بود: این آخرین باریه که می‌روم، اما دیگر برنمی‌گردم ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۲۸۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۶

نوید شاهد خراسان جنوبی خاطره گویی خانواده شهید مهدی صبوری و همرزمانش در جبهه را منتشر می کند. وی روز پانزدهم اسفند ماه 1338 در شهرستان فردوس متولد و روز سیزدهم فروردین1361 به مقام رفیع شهادت رسید.
کد خبر: ۴۸۲۸۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۶

نوید شاهد خراسان جنوبی قاب خاطرات شهید "مهدی صبوری" را منتشر می‌کند. وی روز پانزدهم اسفند ماه 1338 در شهرستان فردوس متولد و روز سیزدهم فروردین1361 به مقام رفیع شهادت رسید.
کد خبر: ۴۸۲۸۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۶

نوید شاهد - خواهر شهید "محمود نسیمی" نقل می‌کند: «کاغذی لابه‌لای وسایلش بود. شعر روی آن معنای خیلی امیدوار کننده‌ای داشت. فهمیدم فال حافظ است. تعبیر فال این بود که تا چند روز بعد خبر خوشی می‌رسد. آخر هم تاریخ فال نوشته شده‌بود ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات به نقل از خواهر شهید جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۲۸۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۵

نوید شاهد - «یک روز آقای شاملو فرمانده تیپ جوادالائمه(ع) را به بیمارستان اندیمشک انتقال دادند. نگران به نظر می‌رسید. با استیصال رو به من کرد و گفت: «خانم پرستار، من نمی‌توانم جبهه را ترک کنم! فرماندهی این عملیاتی که قرار است انجام شود با من است و تیپ ما عمل‌کننده است ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات "کبری چگینی" از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۲۷۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۵

نوید شاهد - برادر شهید "محمود نسیمی" می‌گوید: «انار را برداشتم و گفتم: هر کس می‌خواد شهید بشه باید از این انار بخوره که این رو از بهشت آوردن. نمی‌دانم تأثير حرف من بود یا دانه‌های سرخ و شیرین انار، که بچه‌ها در یک چشم بر هم زدن انار را تمام کردند ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دوبخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات به نقل از برادر شهید جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۲۷۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۵

نوید شاهد - برادر شهید "حسن خانبیکیان" نقل می‌کند: «جنازه‌اش روی دست مردم دست به دست می‌شد؛ به یاد حرف‌هایش افتادم. روزی که می‌خواست برود گفت: «اگه من شهید شدم، دستم رو از تابوت بیرون بگذارید تا همه بدونن من دست خالی از این دنیا رفتم.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقمندان منتشر می‌کند.
کد خبر: ۴۸۲۷۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۴

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت 14؛
نوید شاهد - "مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی دیگر از خاطرات خود می‌گوید: «کوه بیزل روبروی شاخ شمیران و برددکان قرار داشت و مرتفع‌ترین کوه منطقه بود و خیلی هم صعب العبور و شیب بسیار تندی داشت. آماده باش کامل دادیم و چند قبضه توپ 106 و مینی کاتیوشا آماده شلیک به رأس بیزل شدند... »
کد خبر: ۴۸۲۶۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۴

برگرفته از کتاب نگارستان؛
نوید شاهد - «دوست بسیار خوب و باصفایی داشتیم. با همه خوبی‌هایش، سیگار می‌کشید. هر چه تلاش کرده بودیم که این دوست عزیز ما دست از سیگار کشیدن بردارد فایده نکرده بود ...» ادامه این خاطره از نویسنده و رزمنده دفاع مقدس "کامبیز فتحی‌لوشانی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۲۶۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۲

نوید شاهد - «مادرش می‌گفت: خواب امیر را دیدم. به خانه آمد و مرا در آغوش گرفت. آنقدر خوشبو و معطر بود که فضای خانه پر از عطر و بو شده بود. صبح روز بعد یکی از همسایه‌ها به خانه ما آمد و به مادر امیر گفت: چقدر خانه شما بوی عطر و گلاب میده؟ مادرش گفت ...» آنچه خواندید به نقل از پدر شهید "امیر طالب" است. نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه خاطرات این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۸۲۶۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۲

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت 13؛
نوید شاهد – "مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی دیگر از خاطرات خود می‌گوید: «حدود 20 هواپیمای جنگی عراقی در آسمان ظاهر شدند و منطقه را به شدت بمباران کردند. برخلاف بمباران‌های معمول، بمب‌ها که منفجر می‌شدند، صدای انفجار ضعیفی داشتند ولی دود رنگی از آن ها بلند می‌شد که همان مواد شیمیایی بود...»
کد خبر: ۴۸۲۵۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۱

نوید شاهد - همرزم شهید "رضا میرزاخانی" می‌گوید: «موتور، دمپایی، بلوز و شلوار رنگ پریده‌اش، تمام دارایی رضا در این چند سال بود و همه نشانی‌اش در زمین. آنقدر ساده و آشکار که اصلا دیده نمی‌شد. نزدیک شد و صدای موتورش خاموش ماند. سلام کردم و گفتم: این آفتاب گرم با زیر پوشی؟ تمام تنت سوخته! سیاه شده! مثل همیشه لبخند مهربانی‌اش را بی‌دریغ نثارم کرد و گفت: دعا کن دلمون سیاه نباشه!» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، در سه بخش خاطراتی از این شهید والامقام را برای علاقمندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش سوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۲۵۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۱

نوید شاهد خراسان جنوبی خاطره‌گویی خانواده شهید "جلیل رخشانی" را منتشر می‌کند. علاقمندان می‌توانند به این محتوا گوش فرا دهند.
کد خبر: ۴۸۲۵۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۲

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت 12؛
نوید شاهد – " مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی از خاطرات خود می‌گوید: «ناله دانش آموزان زیر خروارها خاک قیامتی به پا کرده بود. رزمنده‌ها می‌خواستند ابتدا معلم را نجات دهند اما معلم فداکار صدایش می‌آمد و اصرار داشت اول دانش آموزان را نجات دهند...»
کد خبر: ۴۸۲۵۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۱

نوید شاهد - شهيد "کاظم شکری" در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «بله امروز 13 فروردين روز سيزده بدر، امروز صبح براي نماز بلند شديم نماز را که خوانديم چون از شب قبل به بچه ها گفته بودم رفتيم براي ورزش...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۲۴۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۰