چشمه آیینه - صفحه 5

چشمه آیینه
فاطمه سلیمان­پور

مگر این قافله­ سالار چه در سر دارد

نفس از حنجره­یِ باد گریزان شده بود خاک چون آتشِ افروخته سوزان شده بود
فاطمه احمدزاده

زندگی را به اهل آن بخشید

سهم آرامشش به ما برسد خواست سرمایه­ های زندگی­اش
علیرضا رجبعلی زاده کاشانی

تقدیم به شهدای غواص کربلای4 و شهدای گمنام که در کاشان تشییع شدند

وّلی میان آسمان پرنده شد سوخت آنچه داشت بال و پر اوّلی که جای بوسه­اش هنوز گرم مانده روی شانه­ام اولی که خالی است
علیرضا حکمتی

لافتی الاعلی (ع) لاسیف الاذوالفقار

بعد آن کوچه چه تاریک! چه ظلمانی شد!
علی صادقی پری

چرا جنگ!

وقتی آدمی بنده ی بی چون و چرای محبت است
علی حاجی‎زاده

«چشم انتظار» تقدیم به همسران چشم انتظار شهدا

درِ آن خانه کسی نیست که بیدی بزند
علیرضا حکمتی

تقدیم به خانواده­ های آنانی که از شهیدشان خبری نیامد

ستاره های آسمان که تمام شد باید بیایی
علی­رضا حکمتی

داستان دلاوری خونین

زد به دست دعای جانبازان شعله­ های مصوری خونین
علی اکبر خاوری نژاد

فقط براي تو

در انتظار شكوفا شدن غنچه ­هايش
علی اصلاحی

پرواز

عاشـقانه­ تـرین تـرانه عـشـق
عارفه ستاری رستمی

یقین

به تو نشان کدامین مسیر را دادند
عارفه دهقانی

در وصف 175 شهید غوّاص

در کدامین تپش، رها شد و رفت نَفَس آخر از گریبانت؟
سید مسعود‌ هاشمی کاسوایی

تکبیر

روی دستان پدر خوب رجزخوانی کرد
سید محمدابراهیم سلطانی

اتفاق سرخ

زینب تمام خون تو را شعر ناب کرد
دادیار حامدی

حتی فرشته‌ها (هم­نوا با مدافعان حرم)

عالم تمام پر شده از ماجرای ما
خدابخش صفادل

سروده ای در وصف مادر سه شهيد

تو سه شمشاد داده­اي از دست تو در اين شهر نامور شده­اي درد تو در غزل نمي­ گنجد مثنوي­مثنوي دلت خون است
خدابخش صفادل

يك آسمان پرنده

من را در اين هميشه ي اندوه، سال­ها با اين قطار سوخته، تنها گذاشتند آبي­تر از هميشه، در اين گوشه از زمين
حسین عبدی

غزل سرخ

عاقبت روی بستری از خون می­روم می­روم به خوابی سرخ
حسین خزایی

به قيمت جان

هرگز ميان دولت و ملّت شكاف نيست شمشير ،تا هميشه درون قلاف نيست
حسنا محمدزاده

مشت­ های سرخ و سنگ­های سبز

خانه، زیر ضربه­ های آتش و ... چکمه­ی خزان و باد سرکش است مانده روی دوش کوچه­ های شهر، کوله­ بار داغ و اضطراب­ها
طراحی و تولید: ایران سامانه