چشمه آیینه - صفحه 6

چشمه آیینه
ثریا عبدی

سروده ای در وصف حال یادگاران جنگ

این چشم­ها یک جزیره، مجنون دارند حق دارند اگر هیچ­کس را نمی­بینند مادر اما معتقد است که پدر می­بیند
تقیه زنگنه

عکس دو تا چشم تر

طرحی که توی عکس دو تا چشم تر شکست تا دست زد که پاک کند اشک مانده را افتاد قاب عکس و تتر تر تتر شکست
پیام جهانگیری

سروده ای تقدیم به شهدای مدافع حرم

ای کبوتران که زخم‌هایتان، دریچه‌های روشن شفاست پر زدید و بعد از این حرم مدافع شماست!
پویا اقرایی

راه عشق ...

... گذشت از کوچه تا چشمای مادر
پروین برهان شهررضایی

تکه های استقامت

در زمين تشنه يك دنيا سخن دارد هنوز تانك­هاي سوخته در غربتي بي انتها
امید مردانی بروجنی

تقدیم به روح بلند شهدای گمنام

من سال­هاست منتظرم فرقی نمی­کند یک پلاک یا مشتی استخوان ...
اکرم بهرامچی

انگار باران

در آسمان انگار باران حرف دارد

اينجا قلاويزان

اینجا قلاویزان سروده ی اکرم بهرامچی از کتاب چشمه آیینه .
طراحی و تولید: ایران سامانه