خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 15
عراقیها از راههای مختلف ما را تحت فشار گذاشته بودند: گرفتن آمار به صورت سجده، کم کردن سهمیه نان و غذا، خرابی مصنوعی توالتها، قطع برق به هنگام «داخل باش» ظهر آن هم در منطقه رمادیه که گرما بیداد می کرد، تحمیل تلویزیون، تعویض ارشد بعضی آسایشگاهها – که از نظر آنان مخالف محسوب می شدند- و بالاخره قطع آب که رگ حیاطی ما در اسارت بود.
کد خبر: ۴۶۳۷۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۳۰
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 14
هنگاهمی که بچه ها نماز شب می خواندند، چند نگهبان تعیین می کردیم تا چنانچه مامورین آمدند، فورا به بچه ها اطلاع دهند. شاید برخی تصور کنند که اسرا در طول روز کاری نداشتند و راحت می خوابیدند تا شبها برای نماز برخیزند، اما واقعیت چیز دیگری بود. اگر کسی می خواست بعد از ظهر بخوابد، سزایش شلاق بود.
کد خبر: ۴۶۳۶۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۶
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 13
وقتی سربازها وارد آسایشگاه شدند و دیدند حالت جماعت نیست ولی همه مشغول نماز هستند، با حالتی وحشیانه و تمسخرآمیز به صفوف نماز خوانها ریختند. داخل صف نماز، یکی مهر ها را بر می داشت، یکی کلاههای برادران را – که به صورت عرق چین مخصوص نماز درست کرده بودند- و یکی عباها را- که از پتو درست شده بود.
کد خبر: ۴۶۳۶۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۴
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 11
یک روز در آسایشگاه، با تعدادی نزدیک به صد نفر، مشغول برگزاری نماز جماعت بودیم. یکی از سربازها که از پشت پنجره این جریان را مشاهده می کرد، با صدای بلند و توهین آمیزی گفت: پیش نماز بیاید این جا! نماز که به اتمام رسید، امام جماعت به پشت پنجره رفت و نگهبان او را شناسایی کرد و مشخصاتش را یادداشت نمود و رفت.
کد خبر: ۴۶۱۱۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۰۴
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» -10
یک روز، فرمانده اردوگاه دستور داد به دلیل اینکه در خلال نماز های جماعت، برای امام خمینی دعا و به صدام نفرین می شود، اقامه نماز جماعت ممنوع است. درست 2 ساعت بعد از این دستور، همه برای نماز مغرب و عشا صف کشیدیم.
کد خبر: ۴۶۰۷۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۲
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» -6
یکی از مسائلی که برای عراقیها گران تما می شد، خواندن نماز جماعت و گفتن اذان در وقت نماز بود. یک روز صبح – وقت نماز، یکی از بچه ها زودتر از بقیه از خواب بیدار شد و شروع به گفتن اذان کرد تا بچه های دیگر هم برای اقامه نماز بلند شوند. البته این کار هر روز انجام می شد، اما دور ازچشم نگهبانان عراقی.
کد خبر: ۴۶۰۷۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۲
خاطراتی از «کتاب نماز در اسارت» - 9
گلوله به بازوی راست و ترکش به ران پای راستم اصابت کرده و نیمی از بدنم، عملا از کار افتاده بود. طوری که سنگینی جسمم را با نیم دیگرم می کشیدم. از زخمهایم مدام خون می ریخت و بی اندازه درد داشتم. از طرفی مرا در اتاقی حبس کرده بودند که چهار دیوارش بسته بود و هیچ روزنه ای برای تماس با بیرون نداشت.
کد خبر: ۴۶۰۷۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۰
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» -7
شب هنگام، قبل از خوابیدن، فرمانده اردوگاه به اتفاق چندتن از سربازان و درجه داران خود به پشت میله ها آمد و حدود یک ساعت ما را تهدید کرد که اگر نماز شب و یا نماز جماعت بخوانید، چنین می کنم و چنان می کنم.
کد خبر: ۴۶۰۳۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۴
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 5
اخلاص عزیزان اسیر به هنگام نماز، علی الخصوص گریه آنها در موقع قرائت اذکار و ادعیه، مسئول قاطع (سعد) را سخت تحت تاثیرقرار داده بود. تا آنجا که او نیز به صفوف نماز گزاران ملحق شد.
کد خبر: ۴۶۰۳۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۸
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 8
عراقیها قبل از ما، یک گروه از اسرای داخل اردوگاه را به زیارت برده بودند و به آنها اجازه نداده بودند که نماز صبح را بخوانند. این مسئله خیلی برای ما سخت بود و با اینکه یک عمر انتظار زیارت قبر ابا عبدالله الحسین (ع) را داشتیم، اما نتوانستیم به خاطر یک امر مستحب (زیارت)، یک امر واجب را (نماز) کنار بگذاریم و ناچار از این فرصت چشم پوشی کردیم .
کد خبر: ۴۵۹۷۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 3
در روزهای اول که به اسارت دشمن در آمده بودیم، نماز را در خط اول و پشت جبهه، با ترس می خواندیم، چرا که از طرف عراقیها تحت فشار قرار داشتیم. بعد از گذشت یک هفته در بصره، ما را به بغداد بردند و وقتی در محلی اسکان یافتیم تصمیم به خواندن نماز گرفتیم، اما باز با مخالفت عراقیها رو به رو شدیم.
کد خبر: ۴۵۹۲۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۵
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» -1
ما را که حدود پنجاه نفر بودیم، به سازمان امنیت بغداد منتقل کردند و در اتاقی به ابعاد 6X4 متر، که یک پتو کف آن را می پوشاند، حبس نمودند. این اتاق یک دریچه داشت که از طریق آن، نور خورشید بر روی دیوارسلول می افتاد. به همین دلیل توانستیم جهت صحیح قبله را پیدا کنیم.
کد خبر: ۴۵۹۲۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» -2
آن شب، پس از صرف شام، مشغول خواندن نماز مغرب و عشا شدم. نمازم را که خواندم، متوجه نگهبانی شدم که پشت پنجره ایستاده بود و داخل سلول را می پایید. او به یکی از بچه ها خیره شده بود و نماز خواندن او را تماشا می کرد.
کد خبر: ۴۵۹۲۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۴
وصیت نامه شهید دانش آموز رمضانعلی هادیان
برادر عزيزم ، مگذار اسلحه ام بر زمين بيفتد و بپوسد ، بردارم قلب قاتل مرا نشانه رو ، قاتل من آن عراقى نيست كه مرا كشته ، قاتل من آمريكای جهانخوار است .
کد خبر: ۴۵۷۷۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۲
گذری بر وصیت نامه شهید؛
تو اى برادر! نگاهت را و تو خواهر! حجابت را كه از خون من پرارزشتر است، حفظ كن.
کد خبر: ۴۵۲۸۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۶
وصیتنامه شهید مهدی هادیان
خون من كه از خون ابا عبدالله رنگين تر نيست ، ابا عبدالله براى اسلام سرمبارك خود را داد وچرا من خونم رادر اين راه ندهم .
کد خبر: ۴۴۵۱۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۰۲
وصیت نامه شهید والامقام علی اکبر هادیان نوش ابادی
شهید علي اكبر هادیان در تاريخ 1357/10/01 در شهر نوش آباد از توابع شهرستان آران و بيدگل در خانوادهای مذهبی، متدّین، زحمتکش و از نظر اقتصادی خیلی ضعیف و عائله مند به دنیا آمد و رشد و تربیت یافت.در یک مأموریّت مرزی در شرق کشور (نوار مرزی افغانستان) در منطقة شاهرخ با اشرار مسلّح درگیر شد و در این درگیری مجروح و به بیمارستان شهدای شهر قائن منتقل گردید. سپس برای ادامة درمان به بیمارستان شهید کمیاب خراسان اعزام شد که در تاریخ 1377/09/20 در آن بیمارستان به درجة رفیع شهادت نائل گردید.
کد خبر: ۴۴۴۳۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
زندگینامه شهید علی اکبر هادیان نوش ابادی
شهید علي اكبر هادیان در تاريخ 1357/10/01 در شهر نوش آباد از توابع شهرستان آران و بيدگل در خانوادهای مذهبی، متدّین، زحمتکش و از نظر اقتصادی خیلی ضعیف و عائله مند به دنیا آمد و رشد و تربیت یافت.در یک مأموریّت مرزی در شرق کشور (نوار مرزی افغانستان) در منطقة شاهرخ با اشرار مسلّح درگیر شد و در این درگیری مجروح و به بیمارستان شهدای شهر قائن منتقل گردید. سپس برای ادامة درمان به بیمارستان شهید کمیاب خراسان اعزام شد که در تاریخ 1377/09/20 در آن بیمارستان به درجة رفیع شهادت نائل گردید.
کد خبر: ۴۴۴۳۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۹
در رواق حرم مطهر سلطان سید جلال الدین اشرف(ع) آستانه اشرفیه؛
نمایشگاه « هادیان افلاکی » در رواق های حرم مطهر سلطان سید جلال الدین اشرف ( ع ) آستانه اشرفیه برگزارشد.
کد خبر: ۴۴۰۵۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۳
« آسمانی ها » مستندی است تلویزیونی کاری از بنیاد شهید و امورایثارگران استان گیلان و گروه بسیج شبکه باران می باشد. این مستند مربوط به شهدای دوران دفاع مقدس می باشد که در آن فرازی از وصیت نامه شهدای گیلان پخش می شود. پخش فیلم و تصاویر مستند از شهید در زمان جنگ از ویژگی های این مستند است.
کد خبر: ۴۳۷۰۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۱۲