نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شفاهی
گفتگوی تصویری با مادر شهید «بهزاد سهرابی فرد»
«فرخنده منوچهرآبادی» می‌گوید: بهزاد درسش را رها کرد و به منطقه رفت. وقتی به مرخصی آمد، گفت: من این بار بروم شهید می‌شوم همه همرزمانم رفتند. وقتی بهزاد شهید شد باور نمی‌کردم.
کد خبر: ۵۷۰۸۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۱

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
در یک گفت‌وگوی دلنشین و در عین حال تلخ همسر شهید «محمدرضا موذنی» گفت: آخرین باری که همسرم از جبهه آمده بود، با او به گلستان شهدای اصفهان بر سر مزارش رفتم.
کد خبر: ۵۷۰۷۸۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰

خاطرات شفاهی
همسر شهید «فریدون سالاری» می‌گوید: «شهید انسان خودشناس و فهمیده‌ای بود، خیلی مهربان بود. به مدت چهار سال در کمیته خدمت کرد و بعد از آن تصمیم گرفت که به جبهه برود. شهید در کوه‌های حاجی‌آباد، هنگامی که در حال مبارزه با اشرار بودند بر اثر اصابت گلوله به شهادت می‌رسد.»
کد خبر: ۵۷۰۷۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۳۰

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
زيورمحمدلو مادر شهید «عباس زارع» می‌گوید: «در نامه‌هایش همیشه می‌نوشت: «دوستتان دارم». یادم می‌آید بار آخری که به مرخصی آمده بود، می‌گفت: ممکن است بار آخری باشد که به مرخصی می‌آیم، اگر شهید شدم نگران من نباشید.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۷۰۷۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۹

خاطرات شفاهی
«محمد فارسی» جانباز ترور 50 درصد می‌گوید: «سال 1360 بود که دچار یک ترور نافرجام از سوی منافقین شدم. در این حادثه چهار گلوله به گردن، بازو، پای راست و سر من اصابت کرد...»
کد خبر: ۵۷۰۶۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۹

گفتگوی تصویری با برادر شهید«عطا فرامرزی»
«مرتضی فرامرزی» می‌گوید: روز آخر که منزل آمد به من گفت: خدمتم تمام شده باید برای تسویه بروم که در عملیات مرصاد شرکت کرد و آنجا به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۷۰۶۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۷

«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با والدین بزرگوار شهید «کاظم حسنی قوام آباد» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۷۰۵۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۷

خاطرات شفاهی آزاده دفاع مقدس؛
روایت اسارات بین خوف و رجا از زبان آزاده و جانباز دفاع مقدس«حاج باقر رنجبر» بشنوید.
کد خبر: ۵۷۰۵۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۶

«اسداله عباسیان» از جانبازان ۷۰ درصد دفاع مقدس استان ایلام است که سال ۱۳۵۹ در جبهه کردستان به درجه رفیع جانبازی نایل آمده است. وی از جوانان می‌خواهد کار امام، راه امام را ادامه دهند و همیشه در صحنه باشند. چرا که این انقلاب با خون هزاران شهید به اینجا رسیده است. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۷۰۴۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۵

روایتی شنیدنی از زبان جانباز«احمد پناهی»
«احمد پناهی» می گوید: زمانی که سوسنگرد محاصره شد ما سازماندهی و آموزش آنچنانی نداشتیم. دوران خیلی سختی بر ما گذشت حتی دیگر کار به جایی رسید که ما با دست خالی در کوچه‌های سوسنگرد با دشمن مقابله می‌کردیم.
کد خبر: ۵۷۰۴۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۴

خاطرات شفاهی والدین شهدا
شهید «شمس الدین ملایی» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که خرداد ۱۳۶۷ در جبهه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. همیشه می‌گفت: «تا فشنگ دارم خواهم جنگید هرگز با اسلحه پُر برنخواهم گشت. چون من راه شهادت را از آزادمرد اسلام امام حسین (ع) سیدالشهداء آموخته‌ام.»
کد خبر: ۵۷۰۳۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۳

خاطرنگاری والدین شهدا
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با پدر بزرگوار شهید «علی اکبر مرتضایی رتکی» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۷۰۳۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۳

خاطرات شفاهی
«امیر کسبت» جانباز جنگ تحمیلی می‌گوید: «در سال 1361 از طریق بسیج بندرعباس به خط مقدم اهواز اعزام شدم. تو یکی از عملیات‌ها داوطلب شده بودم و می‌خواستم تانک‌های عراقی را منهدم کنم که پای راستم را با تیر زدن و بر روی زمین افتادم، خواستم بلند بشم و برم جلو که یک دفعه افتادم و دیدم پا ندارم. چهار بار با پای مصنوعی همراه با دوست جانبازم به جبهه اعزام شد...»
کد خبر: ۵۷۰۳۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۳

پدر شهید «رضا گلستانه» نقل می‌کند: «رضا بچه زرنگ و اهلی بود و الان هم عکس‌هایش همدم من است.» نوید شاهد سمنان شما را به دیدن این گفتگو جلب می‌کند.
کد خبر: ۵۷۰۳۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۳

روایتی شنیدنی از زبان جانباز و آزاده«محمد کرم نعمتی»
«محمد کرم نعمتی»می‌گوید: دو ساعت در طول روز در زندان‌های عراق اجازه آزادی به ما می‌دادند. در ایام عاشورا و تاسوعا یک شب که عزاداری می‌کردیم سه شب بدون آب و غذا ما را شکنجه می دادند.
کد خبر: ۵۷۰۲۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۲

گفتگوی تصویری با جانباز «منوچهر غلامی برشاهی»
«منوچهر غلامی برشاهی» می گوید: وقتی به منطقه می‌رفتیم فکر هم نمی‌کردیم حتی یک ثانیه دیگر هم زنده بمانیم اما خداوند به ما کمک می‌کرد. درگیری‌ها خیلی سنگین بود.
کد خبر: ۵۷۰۲۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۲

گفتگوی تصویری با جانباز و آزاده «محمدرضا عامریان»
جانباز و آزاده «محمدرضا عامریان»، می‌گوید: زمانی که آزاد شدیم 12 ساعت در اتوبوس بودیم تا به مرز خسروی رسیدیم حتی یک قطره آب هم به ما ندادند.
کد خبر: ۵۷۰۲۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۲

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید والامقام «موسی گودرزی» در بیان خاطرات فرزندش می‌گوید: پسرم سنش کم بود و بسیج او را برای اعزام به جبهه نمی‌پذیرفت. مجبور شد شناسنامه‌اش را دستکاری کند که سنش برای رفتن به جبهه مناسب باشد.
کد خبر: ۵۷۰۲۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۲

گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «بهزاد مرادی»
«بهزاد مرادی» می‌گوید: 26 اسفندماه 1385 در پادگان مرزی خسروی ولد خشکه مجروح شدم، سرباز بودم و چیزی به پایان خدمتم نمانده بود که در حین انجام مأموریت، به مین جا مانده از جنگ تحمیلی برخورد کردیم و من پای چپم را از دست دادم.
کد خبر: ۵۷۰۱۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۱

روایتی شنیدنی از زبان جانباز«نسرین جهانشاهی»
«نسرین جهانشاهی» می‌گوید: من‌ هیچوقت از دشمن نمی‌ترسیدم همیشه هواپیماها را در آسمان نگاه می‌کردم و فکر نمی کردم روزی همین هواپیماهای به محل سکونت خودم حمله می‌کنند.
کد خبر: ۵۷۰۱۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۱