آخرین اخبار:

به گزارش نوید شاهد، جانباز اسرافراز «محمد حسن خیربخش» فرزند «اسماعیل» سال 1346 در استان قم دیده به جهان گشود. این جانباز سرافراز که وظیفه میهنی و انسانی خود دانست تا به جبهه برود، با عضویت در بسیج به خط مقدم اعزام شد. این جوان انقلابی دیروز و جانباز سرافراز امروز درباره نحوه مجروح شدنش روایت می‌کند که در ادامه خاطرات و روایت‌هایی از این جانباز 30 درصد را در قالب خاطرات شفاهی می‌خوانید و می‌بینید:

جانباز اسرافراز «حسن رئیسی» گفت: سال 1361 در سن پانزده سالگی برای حضور در جبهه از سوی بسیج نام نویسی کردم. با وجود مخالفت خانواده‌ام جهت ترک تحصیل، تحصیل را رها کردم و عازم جبهه شدم. به دلیل سن کمی که داشتم ابتدا به من اجازه حضور در جبهه را نمی‌دادند اما با دستکاری شناسنامه‌ام، سن خود را با بردم و به جبهه رفتم. 

وی ادامه داد: جو آن روزها جو خاصی بود. ابتدا برای آموزش به تهران اعزام شدیم و پس از یادگیری آموزش‌های لازم، به مدت یکماه به کردستان اعزام شدم. از آنجا به سقز رفتم و در واحد عملیاتی فعالیت کردم. روستاها را به تدریج پاکسازی می‌کردیم و این پروسه سه‌ماه به طول انجامید.  

این جانباز سرافراز بیان کرد: برایم عجیب است که چرا آن روزها ترس در وجود ما راه نداشت. انگار کار خدا بود که ذره‌ای احساس ترس نداشتیم و جان خود را در طبق اخلاص گذاشته بودیم. از مردم نمی‌ترسیدیم و گاهی هم حسرت شهادت دوستان شهیدمان را می‌خوردیم. 

حسن رئیسی روایت می‌کند: به طور کلی جبهه محلی برای آموزش و تربیت بود. آنجا دانشگاه ما بود و اشتیاق و اخلاص رزمندگان همه را پای کار نگه داشته بود. 

حسن رئیسی در این ویدیو از تعدادی از دوستان شهیدش یاد کرد و درباره خاطرات شیرین و سخت روزهای جبهه برای مخاطبان ما روایت می‌کند.

در ادامه این خاطرات را می‌شنوید:

کد ویدیو

گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه