يکشنبه, ۰۹ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۰۹
در سال 01/2/1337 هجري شمسي عباسقلي منفردي و گلثومه خوشي دومين فرزند خود را از خدا هديه گرفتند و نام اورا قنبرعلي گذاشتند.
نوید شاهد:
 
نام:قنبرعلی
 
نام خانوادگی: منفردی
 
تار یخ تولد:01/02/1337
 
وضعیت تاهل:متاهل
 
تاریخ شهادت:15/10/1363
 
سمت:فرمانده گردان
 
  زندگینامه سردار شهید"قنبر علی منفردی"
 

در سال 01/2/1337 هجري شمسي عباسقلي منفردي و گلثومه خوشي دومين فرزند خود را از خدا هديه گرفتند و نام اورا قنبرعلي گذاشتند. قنبرعلي با 3برادر و 3 خواهرش در روستاي خندقلو در 16كيلومتري بجنورد زندگي ميكردند. شغل پدر كشاورزي و دامداري بود و پسرها و حتي دخترها و نيز مادر خانواده پس از فراغت از كارهاي منزل، در كارها به پدر كمك ميكردند.هنگاميكه قنبرعلي هفت ساله شد به مدرسه اي در روستاي مجاور رفت .در مكتب خانه اي كه آنجا بود خواندن قران را آموخت. خواهر و برادرانش را دوست مي داشت و خيلي وقتها گوشت غذايش را نمي خورد و به آنها ميداد.كمي بزرگتر كه شد و با جور و ستم پهلوي اشنا شد بذر نفرت از حكومت پهلوي در نهادش پاشيده شد و روز به روز در تمام وجودش ريشه مي دواند.هنگاميكه در بجنورد راهپيماي هاي ضدرژيم برگزار مي شد شركت مي كرد.  

 

دوران سربازي

 زمانيكه 18 ساله شد با وجود نفرتش از رژيم فاسق آماده رفتن به سربازي شد. دو ماه آموزشي را در چهل دختر اهواز گذراند. چند ماهي نگذشته بود كه امام خميني فتوا دادند كه سربازها پادگانها را خالي كنند . او و بسياري از سربازاني كه پيام را دريافت كرده بودند از پادگان فرار كردند .به تهران آمد و در تظاهرات ضد حكومت شركت مي كرد. براي امرار معاش به دماوند رفت و شروع به كار كردن كرد.بعد از آنكه انقلاب به لطف خدا و خون شهداي انقلاب به پيروزي رسيد امام دوباره پيامي خطاب به سربازها فرستادند تا آنان به پادگان بازگردند. اين بار نيز به فرمان امامش لبيك گفت و به اهواز بازگشت و سربازي اش را به پايان رساند.

 

 

دوره آموزش نظامي

در غرب كشور جنگهاي پارتيزاني شكل گرفته بود. او در حاليكه  خبرهاي ناگواري درباره فعاليت كموله و دموكرات مي شنويد ديگر نمي توانست در روستا دوام بياورد .به همين خاطر در اواخر سال 60 وارد سپاه شد .دوره آموزشي را در تهران ،پادگان امام حسين گذراند. اين دوره آموزشي بسيار سخت و دشوار بود . پس از پايان دوره آموزشي ،شهيد بروجردي فرمانده گردان حمزه سيدالشهدا ، موقعيت و شرايط جنگ پارتيزاني را براي نيروها تشريح كرد و آنها را به وضعيت جنگ كردستان واقف كرد.عده اي با شنيدن وحشيگري هاي كموله و دموكرات نتوانستند بر ترس خود غلبه كنند به همين خاطر پادگان را به قصد شهر و ديارشان ترك كردند.ولي وي به همراه تعداد زيادي از دوستان خراساني اش  استوار ماندند و گفته هاي شهيد بروجردي انها را براي مبارزه با منافقين راسخ تر كردو در تيپ ويژه شهدا سازماندهي شدند.آموزشهاي سخت نظامي از جمله راه رفتن روي سنگهاي داغ و شنا در سد لتيان آنها را براي جنگهاي سخت و دشوار آماده كرده بود. مدت زمان ماموريت آنهادر كردستان يكسال بود.

 

دفاع در كردستان

اولين عمليات انها در كردستان، آزادسازي سد بوكان بود .مسافت 90 كيلومتري پيرانشهر_سردشت و مهاباد _بوكان جنگلي بود . عمليات درمرداد سال 61 آغاز شد و 4 ماه بطول انجاميد .عمليات بسيار دشوار بود . شهيد كاوه،فرمانده تيپ به رزمندگان قول داده بود در صورت پيروزي آنها را به ديدار امام مي برد .اين وعده سختي عمليات را برايشان هموار كرده بود.عملياتهاي زيادي در طي هفته انجام مي شد گاه هفته اي 3 بار عمليات داشتند. منفردي فردي شجاع و جسور بود.او به همراه دوست و فرمانده اش شهيد يزداني همواره در جنگهاي مختلف شركت مي كردند و براي كشورشان پيروزي به ارمغان مي آوردند. وي بعلت تدبير جنگي و شجاعت زايدالوصفي كه داشت معاون شهيد يزداني در گردان امام حسين در تيپ ويژه شهدا شده بود.در عملياتها از ناحيه ي سر ، دست و پا،ران و شانه مجروح شده بود ولي اين مجروحيتها باعث كناره گيري از جنگ و مرخصي هاي طولاني مدت نمي شد و حتي زمانيكه تير به سرش اصابت كرده بود در حاليكه خون بروي صورتش جاري بود دشمن را تعقيب مي كرد. هنگام استراحت با همان لباسهاي نظامي مي خوابيد و گاها" پوتينها را از پا در نمي آورد و هميشه آماده رزم بود.او در عملياتهاي زيادي حضور داشت ، مي دانست اگر با ضد كمين دشمن مواجه شود يا در محاصره دشمن قرار بگيرد چگونه نيروها را بسلامت از معركه نجات دهد و پيروز ميدان باشد.از جمله عملياتهاي كه وي شركت كرده است عبارتند از:پاكسازي جنگل آلباتان در مرداد سال 61 ،كربلاي 2، والفجر 2 در 62/4/29 ،‌حاج عمران، بست و هرميدول، سپه كان، ليلة القدر در تاريخ 63/3/19، لندي شيخان كه جانشين فرمانده بود. باشماخ ، جميلان و فتح از ديگر عملياتهاي بود كه وي رشادت آفريني كرده است.با وجود آنكه در سال 62 مدت ماموريت آنها در كردستان به اتمام رسيده بود اما منفردي و بسياري ديگر از رزمندگان ماموريتشان را تمديد كردند.

 

شهادت

در زمستان سال 63 پس از آنكه اعلام شد كردستان شبانه روزي شده ‌ ،پيش بيني شد كه ضدانقلاب دست به شورش بزند.به همين خاطر،تدابير لازم اتخاذ شده بود.بدين منظور گردانهاي تيپ به محلهاي مختلفي انتقال داده شدند تا هر حركتي كه از سوي ضد انقلاب صورت گيرد را بسرعت سركوب كنند. گردان شهيد يزداني و شهيد منفردي در اروميه مستقر شدند.پس از سه چهار روز شهيد كاوه خبر داد كه كموله و دموكرات در گردنه قزچي جلوي تردد ماشينها را گرفته و هر سربازي را كه سوار ماشين بوده را به اسارت برده اند.دشمن 5 يا 8 سرباز را اسير گرفته بودند  و باعث رعب و وحشت مردم شده بودند .كاوه از فرماند ه ها و معاونين خواسته بود تا همان شب خود را به سرو برسانند.پيش از صبح كاوه نيز به آنها ملحق شد. او نمي خواست اجازه دهد تا ضد انقلاب اسرار را از مرز خارج كند و مي خواست جلوي تبليغات منفي آنها را بگيرد. پس از بررسي شرايط بر روي نقشه، كاوه تشخيص داد كه ضد انقلاب بسوي روستاي جتر حركت كرده است.در تاريخ 63/15/10 آنان نيز به تعقيب آنان رفتند.وقتي به محل رسيدند ادوات را در مكاني مناسب مستقر كردند. گردان امام حسن سه گروهان داشت كه شهيد كاوه سه ماموريت به انها داده بود. گروهان اول به فرماندهي شهيد يزداني بود كه مي بايست ارتفاعات مشرف به جتر را تصرف مي كرد.به شهيد منفردي ماموريت داده شد تا با فاصله 500 متري از روستا، خود و افرادش را در ميان درختها پنهان كنند تا اگر عده اي خواستند فرار كنندبا آنها بجنگند.گروه سوم به فرماندهي صلاحي مسئول پاكسازي خانه به خانه روستا بودند.پاكسازي از اولين خانه كه در بلندترين نقطه قرار داشت آغاز شد.پس از پاكسازي اولين خانه ،ضد انقلاب متوجه حضور آنها شد و جنگ شديدي شكل گرفت.دشمن كه شرايط را نامساعد ديد به سمت ارتفاعات حركت كردند ولي در آنجا با نيروهاي يزداني مواجه شدند و به ناچار عقب نشيني كردند .يزداني در اين عمليات شهيد شد. وقتي ضد انقلابيون به روستا بازگشت و دوباره با نيروهاي مستقر در روستا برخورد كرد به سوي راه فرار ديگري كه از قبل منفردي در آنجا كمين گرفته بود گريختند. در آنجا نيز جنگ شديد و تن به تني صورت گرفت و بخش اعظم دشمن به درك واصل شدند و اسرا آزاد گشتند. متاسفانه در اين نبرد تن به تن ،قنبرعلي منفردي با تير خلاص يك دموكرات به شهادت رسيد . به لطف خدا قاتل شهيد منفردي دستگير شد و او را به همان روشي كه منفردي را به شهادت رسانده بود به درك واصل كردند.پيكر شهيد قربانعلي منفردي ،فرمانده گردان امام حسن را در زادگاهش،روستاي خندقلو به خاك سپردند.   روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
انتهای پیام
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده