برگی از خاطرات شهید «باب‌الله کریمی»؛
«خنده از لب‌هایش دور نمی‌شد. وقتی از در خانه رفت بیرون سعی می‌کرد برنگردد که دلش با دیدن مادر بلرزد، اما سر پیچ کوچهٔ بعدی نیم نگاهی کرد و بر جان من و مادرم آتش زد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «باب‌الله کریمی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

خنده از لب‌هایش دور نمی‌شد!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید «باب‌الله کریمی»، پنجم فروردین سال ۱۳۴۲ در روستای قمیک‌بزرگ از توابع شهرستان تاکستان به دنیا آمد و پدرش قدرت‌الله، کارمند بود و مادرش مشک‌عنبر خانم نام داشت. این شهید گرانقدر که تا دوم ابتدایی درس خواند، گچکار بود و از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. شهید کریمی هشتم آبان سال ۱۳۶۰ در مهاباد هنگام درگیری با گروه‌های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید و مزار مطهرش در شهر قزوین قرار دارد.

خنده از لب‌هایش دور نمی‌شد!

 برادر شهید باب‌الله کریمی روایت می‌کند: ساعت ۱۰ صبح بود که برای خداحافظی به خانه آمد. من بودم و مادر، هر دو یک احساس داشتیم و اینکه انگار می‌رود که دیگر نیاید. مثل همیشه نبود. خنده از لب‌هایش دور نمی‌شد. وقتی از در خانه رفت بیرون سعی می‌کرد برنگردد که دلش با دیدن مادر بلرزد، اما سر پیچ کوچهٔ بعدی نیم نگاهی کرد و بر جان من و مادرم آتش زد.

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده