«اکبر جنگروی» با نوید شاهد از برادر شهیدش گفت
چهارشنبه, ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۲
برادر شهید «حاج جعفر جنگروی» در بخشی از صحبت‌هایش گفت: زمانی که حاج جعفر در بستر بود شهید ابراهیم هادی عَزم رفتن به منطقه کرد؛ قبل از رفتنش برای ملاقات پیش حاج جعفر آمد. حاج جعفر با دیدن ابراهیم هادی به او می‌گوید: شنیده‌ام قصد رفتن به جبهه را داری؛ اگر تو بروی من هم می‌آیم...

«اکبر جنگروی» برادر شهید «حاج جعفر جنگروی» هم‌زمان با 27 بهمن‌ماه، سالروز شهادت او در گفت‌وگو با خبرنگار نوید شاهد، از زندگی و خاطرات برادر شهیدش برایمان روایت می‌کند: «جعفر جنگروی» در سال ۱۳۳۳ در «فریدن اصفهان» در خانواده‌ای با تقوا و متعهد چشم به جهان گشود. وی یک ساله بود که خانواده‌اش به تهران مهاجرت کردند. اما به دلیل مفقود شدن شناسنامه‌اش از حضور در مدرسه روزانه ناامید می‌شود و پس از دریافت شناسنامه المثنی برای تحصیل به دوره شبانه روی می‌آورد. جعفر جنگ‌روی از سنین نوجوانی، به ورزش کشتی علاقمند شد و با پشتکار تمام، مقام نایب قهرمانی این رشته را در تهران کسب کرد و به مدال نقره دست‌یافت.

شهید جعفر جنگروی و فرزندانش

جعفر یک سال پیش از شروع انقلاب اسلامی، پس از تهیه اندکی سرمایه، دست از کار خیاطی کشید و به فروشندگی لباس در خیابان جمهوری پاساژمصطفی روی آورد. با شروع انقلاب، همراه برادرش، طبقه بالای مغازه‌اش را به فعالیت‌های انقلابی اختصاص داد و به طور پنهانی به مبارزه علیه رژیم ستمشاهی پرداخت.

در زمینه‌های مختلف انسانی فعال و تیزهوش بود

برادر شهید «جعفر جنگروی» درباره مبارزات انقلابی و تیزهوشی حاج جعفر قبل از وقوع انقلاب گفت: حاج جعفر قبل از ورود به سپاه فعالیت‌های بسیاری در زمینه انقلاب داشتند. چاپ و تکثیر اعلامیه و شرکت فعال او به همراه بقیه برادران و دوستانشان در راهپیمایی‌های مختلفی که قبل از انقلاب شکل می‌گرفت؛ سازماندهی بچه‌های محل و هدایت آنان، از جمله فالیت‌های حاج جعفر در آن زمان بود. با  توجه به موقعیت آن زمان و شخصیت فعال و تیزهوش حاج جعفر در زمینه‌های مختلف، چندین مرتبه نیروی ساواک به دنبال دستیگیری ایشان بودند که هیچ‌گاه موفق به دستگیری حاج جعفر نشدند. همزمان با پیروزی انقلاب و تشکیل کمیته‌های مردمی و سپاه، حاج جعفر به صورتی تنگاتنگ با همراهی «صمد علم الهدی» که در آن زمان امام جماعت مسجد «امام جعفرصادق» بودند؛ در زمینه فعالیت‌های انقلاب، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فعالیت‌های چشم‌گیری داشتند.

اولین فرمانده سپاه که به خوزستان منتقل می‌شود

 برادر شهید جعفر جنگروی با اشاره به رشادت‌ها و شجاعت برادرش از کاردانی وی در سرکوب خلق عرب توضیح داد: برادر بزگوارم اوایل 1358 به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد و دوره آموزشی خود را در پادگان ولیعصر(عج) گذراند. خرداد‌ماه 1358 به دنبال شروع قائله خلق عرب در خوزستان، برای انجام عملیات به عنوان اولین فرمانده سپاه به خوزستان منتقل می‌شود. با دستگیری عناصر ضد انقلابی از خود رشادت و شهامت بالایی نشان می‌دهد و با قاطعیت و شجاعت تعداد زیادی از عوامل محرک عرب را دستگیر می‌نماید. پس از آن به دلیل کاردانی و سرکوب خَلق عرب، حاج جعفر به عنوان فرمانده سپاه و شهید «محمد جهان آرا» به عنوان مسئول عملیات، شهید «عبدالرضا موسوی» به عنوان طراح برنامه و تنی چند، حدود 6ماه برای سازماندهی سپاه پاسداران و تامین امنیت خرمشهر در کنار هم فعالیت می‌کردند. با کوشش این بچه‌ها زمانی که آرامش به خرمشهر باز می‌گردد؛ ماموریت حاج جعفر تمام شده و به  تهران می‌آید.

شهید جعفر جنگروی

در کردستان به اسارت ضد انقلابیون درمی‌آید

 اکبر جنگروی با اشاره به اسارت برادرش توسط ضدانقلابیون، گروهک‌های کومله، دموکرات و فدایی که آرامش خطه کردستان را بهم ریخته بودند روایت می‌کند: حاج جعفر به عنوان نماینده سپاه، با همراهی شهید «سعید گلاب‌بخش» و «حمید زنجانی» و... برای انجام ماموریت به چند کشور مسلمان از جمله لیبی، سوریه، لبنان و پاکستان اعزام می‌شوند. پس از آن حاج جعفر به لبنان رفته و به گروه الفتح می‌پیوندد. در آنجا پس از دیدن دوره‌های آموزشی به تهران می‌آید و برای مقابله با گروهک‌های ضد انقلابی به کردستان اعزام می‌شود.

 وی یادآور شد: برادرم سپس برای سرکوب ضدانقلابیون و مقابله با گروهک‌های کومله، دموکرات و فدایی که آرامش خطه کردستان را بهم ریخته بودند؛ وارد عمل شد و در یکی از ستون‌کشی‌ها به سمت بانه و پاکسازی آن محور، در گردنه خاف طی یک درگیری با گروهک کومله و دیگر گروهک‌ها، به اسارت ضد انقلابی‌ها درآمد و مدت 35 روز تحت سخت‌ترین شکنجه ها قرار گرفت؛ که من شنیده‌ام حاج جعفر را تا گردن درون زمین دفن می‌کردند و تا مرز شهادت نیز ایشان را شکنجه دادند. تمام این شکنجه‌ها برای دستیابی به نحوه عضویت ایشان در سپاه انجام می‌شد. حاج جعفر برای آنکه لباس بسیجی به تن داشت و هیچ مدارک هویتی‌ای همراه خود نداشت؛ چهار بار او را برای اعتراف تا پای اعدام بردند که به دلیل اختلاف میان گروهک‌ها، نجات می‌یافت.

سفر به چند کشور مسلمان به عنوان نماینده سپاه

جنگروی در ادامه صحبت‌هایش گفت: پس از آزادی از چنگال ضد انقلاب در کردستان، به تهران آمد  و در دفتر فرماندهی کل سپاه مشغول به خدمت شد. به عنوان نماینده سپاه، به چند کشور مسلمان از جمله پاکستان، افغانستان، لیبی، سفر می کند و در چند سمینار نیز شرکت کرد.

شهید جعفر جنگروی

با شروع جنگ خودش را به ایران رساند

اکبر جنگروی از برادرش به عنوان نیرویی ارزشی در سپاه یاد کرد و از فعالیت‌های چشمگیر حاج جعفر با شروع جنگ تحمیلی گفت: حاج جعفر هنگام شروع جنگ تحمیلی در لبنان بود و به محض اطلاع از شروع جنگ خودش را به سرعت از طریق مرزهای زمینی به ایران رساند و بلافاصله راهی جبهه غرب شد و مدت 6 ماه مستمر در آن جا ماند. در عملیات‌های بسیار مهمی به عنوان یکی از نیروهای ارزشی و فرمانده‌های رده بالا که در سپاه بود، فعالیت می‌کند. حاج جعفر یکی از بنیان‌گذاران قرارگاه رمضان بوده و در عملیات‌های دیگر به عنوان طراح، فرمانده و مشاور عملیاتی مسائل مختلف جنگ حضور چشم‌گیر و فعالی داشته و منشأ خدمات ارزنده‌ای در این واحد شد. حاج جعفر در این مدت نقش فعالی داشت و ضربات مهلکی از این طریق بر دشمن وارد ‌آورد.

مقدس بودن رسیدگی به مشکلات خانواده شهدا 

برادر شهید جعفر جنگروی با  اشاره به مجروحیت سخت برادرش که او را تا پای شهادت برد، از ارادت حاج جعفر نسبت خانواده شهدا که برایش از قداست خاصی برخوردار بود روایت کرد: تیپ المهدی برای بچه‌های استان فارس بود و توسط سردار «علی فضلی» فرماندهی می‌شد؛ حاج جعفر به همراه آن تیپ، تیرماه 1361 در عملیات رمضان شرکت کرد و در همین عملیات به شدت از ناحیه چشم، فک و سر مجروح می‌شود. آنقدر جراحات حاج جعفر بالا بود که به عنوان شهید به عقب منتقل می‌شود و او را میان شهدا با هواپیما به پشت جبهه منتقل می کنند، که در هواپیما ناگهان متوجه نفس‌های جعفر می‌شوند و او را به بیماستان مشهد منتقل می‌شود و پس از آن به تهران منتقل شد و حدود هشت‌ماه نیز در تهران، در بیمارستان پارس تحت درمان بود. او یک چشم و یک گوشش را از دست داد و سمت راست صورتش نیز فلج شد و پانزده بار مورد عمل جرّاحی قرار گرفت. پزشکان با توجه به شرایط جسمی حاج جعفر اصرار بر استراحت او داشتند، اما حاج جعفر در آن دوران هم بیکار ننشست و با آن بدن رنجور و زخم دیده در پشت جبهه به مشکلات و مسائل خانواده‌های شهدا رسیدگی می‌کرد و به این مسئله اهتمام می‌ورزید زیرا برایش بسیار مهم بود و از قداست خاصی برخوردار بود. در تمام این مراحل هرجا که احساس می‌کرد مشکلی برای خانواده شهدا به وجود آمده؛ در آن ورود می‌کرد و نسبت به حل آن مشکل، در هر سطحی و موردی که بود با تمام وجود اقدام می‌کرد.

شهید جعفر جنگروی

ملاقات شهید ابراهیم هادی از حاج جعفر

برادر شهید جعفرجنگروی با بغضی در گلو درباره خاطرات دوستان برادرش که به تازگی شنیده بود گفت: زمانی که حاج جعفر در بستر بود شهید ابراهیم هادی عزم رفتن به منطقه کرد؛ قبل از رفتنش برای ملاقات پیش حاج جعفر آمد؛ حاج جعفر با دیدن ابراهیم هادی به او گفت: شنیده‌ام قصد رفتن به جبهه را داری؛ اگر تو بروی من هم می‌آیم. که ابراهیم هادی در پاسخ به حاج جعفر برای اینکه او را منصرف کند، می‌گوید: اگر بیایی و من شما را در منطقه ببینیم؛ شما را با تیر می‌زنم. صلاح نیست شما با این وضعیت به منطقه بیایید.

خدمات ارزنده در جبهه

وی در ادامه گفت: حاج جعفر پس از بهبودی مختصر، با وجود ممانعت دوستان و آشنایان سریع خود را به جبهه ‌رساند و به عنوان جانشین لشگر10 سیدالشهدا در عملیات والفجر مقدماتی شرکت می‌کند. او تا سال 1363 با مسئولیت‌های مختلف در جبهه خدمات ارزنده‌ای را از خود به جای گذارد. در سال 1363 در تشکیل قرارگاه رمضان سهم بسزایی ایفا کرد و در راه‌اندازی و طرّاحی جنگ‌های نامنظم و چریکی در داخل عراق نیز لیاقت و توانمندی بالایی از خود نشان داد.

شهید جعفر جنگروی

شخصیت برجسته حاج جعفر

 اکبر جنگروی به شخصیت خودساخته برادر بزرگوارش اشاره کرد و درباره آن توضیح داد: حاج جعفر به دلیل داشتن شخصیتی خود ساخته‌، همیشه به دنبال خدمتی بود که مورد رضایت حق تعالی باشد. هیچ گاه در زندگی به شهرت و بزرگنمایی خود فکر نمی‌کرد. فقط هدفش خدا بود و ما می‌توانستیم این را در رفتار و  کردارش ببینیم. من به عنوان عضوی از خانواده حاج جعفر هیچ‌گاه از موقعیت‌های برادرم اطلاعی نداشتیم. تحت هیچ شرایطی حتی به همسر محترمش که به رحمت خدا رفته است؛ نمی‌گفت نقشش در جبهه و سپاه چیست؟ و تحت چه مسئولیتی مشغول به کار است! این مطالبی که امروزه در اختیار داریم و من برای شما تعریف می‌کنم؛ مطالبی است که بعد از شهادت حاج جعفر جنگروی به آن دست یافته‌ام.

عملیات فاو با ذکر مقدس یا فاطمه‌الزهرا(س)

وی با اشاره به توسل برادرش در همه حال به اهل بیت(ع)، از نام گذاری عملیات فاو به ذکر مبارک حضرت فاطمه‌ زهرا(س) گفت: زمانی که عملیات فاو با نام مقدس یا فاطمه‌الزهرا(س) شروع شد؛ موقع حرکت نیروها، حاج جعفر به آن‌ها گفت: بشینید. حاج جعفر پیش «رضا پوراحمد» که یکی از زاکران و مداحان بود رفت و به او گفت: قبل از حرکت توسل به حضرت زهرا(س) پیدا کنید و پس از ذکر مصیبت حضرت زهرا(س) حرکت کنید. موقع رفتن سردار «فضلی» به حاج جعفر گفته بود: استخاره کن. حاج جعفر استخاره را انجام داد و به سردار «فضلی» گفت: این عملیات به اِذن خدا با موفقیت انجام می‌شود و مشکلی پیش نمی‌آید. این عملیات پیچیده که هم آبی و هم خاکی بود، شروع شد و با اذن خدا و نام حضرت فاطمه زهرا(س) نیروهای ما وارد شهر فاو شدند و آن‌جا را از دست نیروهای عراقی آزاد کردند.

نحوه شهادت حاج جعفر جنگروی

اکبر جنگروی از نحوه شهادت حاج جعفر گفت: بیست‌و سوم اسفندماه، فرماندهان لشکر سیدالشهدا در شهر فاو جلسه‌ای داشتند و پیرامون مسائل عملیات برنامه‌ریزی می‌کردند که نزدیک اذان ظهر، رفتند تا برای اقامه نماز حاضرشوند. سردار محمد فضلی، سردار حاج جعفر جنگروی و سردار احسانی نژاد و... در حالی که داشتند وضو می‌گرفتند؛ موشکی از جزیره بومیان از سمت کویت وارد این منطقه شد. سردار احسانی نژاد از ناحیه سر به شهادت رسید، حاج جعفر جنگروی از ناحیه پهلو و سردار فضلی از ناحیه چشم و بدن صدمه دید و به درجه جانبازی نائل شدند.

آخرین دیدار جانباز «علی فضلی» با حاج جعفر جنگروی

سردار علی فضلی در این باره می‌گوید: «گلوله در 15 متری ما به زمین خورد. من، حاجی جنگروی، کلهر و احسانی نژاد بودیم. موج انفجار همه‌ ما را بلند کرد و به زمین کوبید. تا به خودم آمدم صدای جنگروی را شنیدم که ذکر می‌گفت. بچه‌هایی که بالای سرم آمدند از حال او می‌پرسیدند. ترکشی به شکمش اصابت کرده بود. ما را روی لنج گذاشتند. داخل لنج بودیم که حاج جعفر جنگروی به شهادت رسید. شهید حاج جعفر جنگروی مجموعه‌ای از ترکش و مجروحیت بود و تا لحظه شهادت مبارزه را رها نکرد.»

به شهامت و شجاعتش زبان زد بود

وی ادامه داد: حاج جعفر به هنگام شهادت نیز ذکر بر لبش بود. به شهامت و شجاعتش زبانزد بود. یک بار در جبهه غرب، با 90 نفر از رزمندگان در محاصره و کمین صد دستگاه تانک دشمن افتادند که با تدبیر و شجاعت خاص او از محاصره خارج شدند.

شهید جعفر جنگروی

انسانی مردمدار و عاشق اهل بیت(ع) بود

برادر شهید جعفر جنگروی با اشاره به مردمدار بودن برادرش از عشق او به اهل بیت(ع) گفت: او عاشق اهل بیت (ع) بود و با تمام وجود به آنان ارادت می‌ورزید. با قرآن مأنوس بود و نسبت به فهم و تفسیر آن توجه داشت. قرآن را حفظ بود. شهید جنگروی همواره به خانواده‌ شهدا و جانبازان سرکشی می‌کرد و در رفع مشکلات آنان می‌کوشید. برای رفع مشکلات و انجام امور شهدا به قدری به بنیاد شهید مراجعه کرده بود که رئیس بنیاد به خوبی او را می‌شناخت و از ارائه خدمات به او دریغ نمی‌کرد. نسبت به پدر و مادرش احترام ویژه‌ای قائل بود. یکی دیگر از بارزترین خصوصیت اخلاقی حاج جعفر مرد‌م‌داری او بود.

شهید جعفر جنگروی

نگاه حاج جعفر به خانواده نگاهی کلیدی و مهمی بود

اکبر جنگ روی که نگاه برادرش به خانواده را نگاهی کلیدی می‌دانست؛ در یکی از خاطراتش از نحوه برخورد حاج جعفر با اهالی خانه گفت: چیزی که همیشه از آن یاد می‌کنم و برایم مثال زدنی است وسعت نگاه برادر بزرگوارم حاج جعفر جنگروی به خانواده است. هیچ‌گاه از خانواده غافل نبود و جایگاه خانه و خانواده و حریم شخصیت‌های اهالی خانه را حفظ می‌کرد. مثلا به خوبی می‌دانست جایگاه مادر، پدر، همسر، برادر و خواهر چیست. آن زمان خانه‌ای دو طبقه داشتیم که در طبقه اول حاج جعفر به همراه همسرش زندگی می‌کرد. روزهایی که از جبهه باز می‌گشت؛ به محض رسیدن به منزل اول برای ادای احترام به دست بوسی پدر و مادرمان می‌آمد و با همان زبان و کلام شیرین و اثرگذار خود هم صحبت آنان می‌شد. پس از رفع دلتنگی پدر و مادر از آن‌ها اجازه می‌گفت به پیش همسرش می‌رفت.

وی ادامه داد: او با وجود مشغله زیاد و همچنین درصد جانبازی بالا از کمک به همسرش دریغ نمی‌کرد و چون همسرش نیز شاغل بود وقتی می‌آمد و می‌دید کارهای منزل به زمین مانده است پا به پای همسرش کار می‌کرد. یکی از آرزوهای او مشرف شدن به زیارت خانه خدا بود. روزی که قرار بود حاج جعفر به حج واجب برود. از رفتن ممانعت کرد تا قبل از خودش والدینمان به حج واجب بروند و به آن‌ها گفت تا شما نروید من نمی‌روم. مقدمات حج والدینمان را خودش به تنهایی آماده کرد. آن سال حاج جعفر راهی حج نشد و منتظر شد تا سال بعد از حج والدینمان، خودش راهی حج شود. نگاه حاج جعفر به خانواده نگاهی کلیدی و مهمی بود.

تشییع پیکر شهید جعفر جنگروی

خبرنگار: آرزو رسولی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده