نوید شاهد - شهید "ابراهیم غلام زاده" در نامه ای می نویسد: « ديگر صداى گروهک ها بالا نمى آيد و فقط تكيه شان به اسلحه است اما سلاح ما خيلى برنده تر از سلاح آن است...» متن نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
سلاح برنده یک رزمنده
به گزارش نوید شاهد فارس، شهید "ابراهیم غلام زاده" 19 تیر ماه 1340 در شیراز دیده به جهان گشود. او فرزند چهارم خانواده بود. تحصیلات خود را از 7 سالگی در دبستان فرصت در جنوب شهر آغاز کرد.
با ورود به دوران دبیرستان به فعاليت مذهبي پرداخت و کتابخانه ای جهت دانش آموزان راه اندازی کرد. با دعوت معلمان و افراد متعهد و مذهبي به دبیرستان موجب شناخت و روشنگري ديگر محصلين در انقلاب اسلامی شد. در اين رابطه بسياري از افراد را با کوشش مداوم به اسلام آشنا کرد و توانست از تجربيات که تا آن وقت در جلسات مذهبي به دست آورده بود استفاده و چراغ هدايتي جهت دانش آموزان ديگر شود.
با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت. وی سرانجام در 25 تیر ماه 1360 در جبهه ذوالفقاري آبادان به آرزوي ديرين خود که رسيدن به لقاءالله و شهادت بود رسيد.


متن نامه: سلاح برنده یک رزمنده
بسم الله الرحمن الرحيم / سلام اميدوارم كه حالتان خوب باشد و روز به روز بيشتر به اسلام خدمت كنيد، گرچه در جبهه هستيم اما قلبم هميشه در حول و اطراف مسائلى كه در شهر مى گذرد دور مى زند و حدس مى زنم كه چه خبرهايى در آنجا هست. ديگر صداى گروهک ها بالا نمى آيد و فقط تكيه شان به اسلحه است اما سلاح ما خيلى برنده تر از سلاح آن است.

 سلاح ما، ايمان و قاطعيت و آشتى ناپذيرى و شهادت كسانى چون آيت الله بهشتى و محمد منتظرى هاست و اگر آنان بخواهند تا اين حد آگاهانه پيش روند و با شناخت بميرند اين خود امرى است تعجب آور در جبهه خبر زياد است و انسان نمى تواند از يك ساعت خود خبردار باشد مثلا يكى از برادران بوشهرى كه در رديف سنگر ما بود يك روز قبل از عزيمت و آماده بازگشت به بوشهر شدند در شب از ناحيه قلب و سر مورد هدف گلوله دشمن قرار گرفت و به درجه رفيع شهادت رسيد. اين شخص سنى بود.

در اینجا انسان قالب تهى مى كند
 ما در داستان هايى كه واقعى بوده زياد خوانده ايم كه يك نفر در مقابل فلان ستمگر مى ايستاد و مى گفت من حاضرم هزار بار زنده شوم و باز بميرم اما دست از توحيد و اسلام بر نمى دارم اين براى ما تعجب آور بود. ولى تجسم عينى آن را در جبهه ها مى توان ديد با هرخمپاره اى كه در كنار دست انسان فرود مى آيد انسان قالب تهى مى كند و باز زنده مى شود و باز.... تا ببينيم شانس و لياقت كه باشد تا شهيد بشود ولى اميدوارم همه رزمندگان اسلام شهيد زنده به شهر هاى خود بازگردند و در آن‌جا فعال تر به اسلام خدمت كنند.
 هوا بسيار گرم است و عرق انسان بخارمى شود اما اين خود يادآور فنا شدن در اوست! اين جا همه ی خوبی ها جمع شده اند و هر كس بيتى است از شعرى و شعرى از قصيده اى و جبهه كتابى است و شما ملت قهرمان و خواهران و برادران مؤمن قصيده سرايانى چيره دست.

شهدا زنده اند و زندگان شهيدند
 از نظر روحى لازم نيست مرا تقويت كنيد، چون ما از خود گذشته ايم بلكه شما بايد آماده پذيرايى از شهيد و بانهايت شهيد شدن باشيد كه شهدا زنده اند و زندگان شهيد نيز هستند.
 شما سعى كنيد خلأ افرادى چون آيت الله بهشتى و محمد منتظرى را پر كنيد و زياد فكر ما نباشيد زيرا ما هم اكنون و در هميشه متعلق به خود نيستيم. خيلى دلم مى‌خواهد شما را براى بار ديگر ببينم. سلام مرا به پدر و مادر و... برسانيد و اميدوارم شما در پشت جبهه و ما در جبهه دينمان را به اسلام ادا نماييم، قدر دعاى كميل را بدانيد و حتما در نماز جمعه شركت كنيد. خداحافظ و نگهدار شما به اميد ديدار ابراهيم
غلامزاده 15 تیر ماه 1360

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده