شهید جلال حاتمی در وصیتنامه خود توصیه می‌کند: از خواهران گرامى خواستارم، بعد زينبى بودن را در خود تقويت كنيد و در چهارچوب خود محورى قرار نگيرند و دامنه خدا محورى را وسعت داده و از خود راضى نباشيد و هميشه به رضاى خدا كار كنيد.


به گزارش نوید شاهد از زنجان، شهید جلال حاتمی هشتم تیر ۱۳۴۴‏، در روستای نیماور از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش روح الله، کشاورز بود و مادرش مخدره نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشت اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. دوازدهم اسفند ۱۳۶۴‏، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به پهلو و سر، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.

وصيت‌نامه :

من عرف نفسه {فقد عرف ربه }

هر كس خودش را شناخت {پس پروردگارش را مى شناسد}

با درود به درگاه احديت و سپاس خداى منزه و سلام بر منجى عالم بشريت، حضرت مهدى (عج ) و سلام بر امام خمينى، رهايى بخش دنيا. با توسل به قدرت لايزال خداوند از فنا و نيستى و درود بر ملت شجاع ايران كه با تقديم شهدا و اسرا، از مايه گذاران دستگاه قدرت و حكومت عدل الهى محسوبند و مسئوليت به ثمر رساندن اهداف انقلاب را بر عهده دارند، تا اينكه اين حكومت را به دست صاحب عصر بسپارد.

با سلام بر پدر و مادر عزيز و گرامى كه مرا از هستى و نيستى به سنگر علم و ايمان مدرسه فرستاده و به طلب ((العلم فريضك على كل مسلم و مسلمك)) حضرت محمد (ص) لبيك گفته و حقى به گردن من گذاشته تا شايد بتوانم خود را از تاريكى و ظلمت به نور و فضيلت برسانم. و به درگاه خداوند، بسى جاى شكر است و افتخار كه چنين فرزندى پرورش داديد.

از شما پدر و مادر گرامى تقاضامندم، كه مرا ببخشيد و از كليه همسايگان و دوستان مى خواهم كه به احترام و بزرگى خود مرا مورد عفو و بخشش قرار دهند، گر چه خداوند بخشاينده ترين، بخشنده هاست. از شما مى خواهم كه با مهربانى با يكديگر رفتار كنيد و خود را به اخلاق اسلامى عادت دهيد.

به شما والدين گرامى وعده ديدار را در پيشگاه حضرت حسين (ع) مى دهم. چون كه من راه به كمال رسيدن انسانيت و يافتن يگانه معشوق و پيوستن به لقاء الله را و با شرف زندگى كردن و داشتن حرمت و عزت و شرف در نزد پروردگار را جز اين نمى دانم و گفتن لبيك به نداى ((هل من ناصر ينصرنى)) حسين (ع) را جز اين راه نمى بينم. از شما مى خواهم اگر مى توانيد، حسينى باشيد و يا زينبى.

از برادران، والدين و اهل خانواده تقاضامندم، در تشييع من در صورت امكان ناراحت نباشيد و اگر گريه مى كنيد به جهت نيستى من مباشد، بلكه به دليل اينكه خود را شريك راه شهيد قرار دادن و به منظور تاييد اين راه قدم برداريد.

هميشه گريه خود را شامل دو جنبه نماييد. اول: به منظور افتخار و نشان دادن روحيه انقلابى و در ثانى در امر به معروف به عوامل و گروههايى كه فعاليت مى كنند و گريه خود را در ازاى آگاهى قرار دهيد، و هميشه به چگونه زيستن و چگونه انتخاب كردن و چگونه كشته شدن حسين (ع) باشد، مبادا به منظور شادى منافقين باشد.

از برادران مى خواهم كه راه من را ادامه داده و مبادا به مجرد رفتن من ناراحتى كنيد و دوستان و آشنايان زندگى خود را تغيير دهند و رنگ و روى زندگانى مرا عوض كنند و در پرورش برادران كوچكم غفلت نكنيد كه در پيش خداوند مسئوليد.

از خواهران گرامى خواستارم، بعد زينبى بودن را در خود تقويت كنيد و در چهارچوب خود محورى قرار نگيرند و دامنه خدا محورى را وسعت داده و از خود راضى نباشيد و هميشه به رضاى خدا كار كنيد و خود را در شناخت مكتب زينب گسترش داده و آنگاه به خود پى مى بريد و در اين ميان خدا را خواهيد شناخت و رعايت اصول صحيح اسلامى شما را به نيل والاى خود سريعتر مى كند.

از همكلاسيهاى عزيزم كه در آينده مسئوليت ديار اسلام را بر عهده دارند، مى خواهم، تحول عميقى در خود و فرهنگ اصيل اسلامى بدهند و اخلاق حسنه را در خود پرورش دهند و تنها علم را در نهايت آرزوى خود و نتيجتا رسيدن به يك زندگى مرفه قرار ندهيد، بلكه لباس علم و ايمان و خوى انسان دارى را به خود بياراييد تا اينكه جهت خود را ايمان و سرعت بخشتان علم باشد و ايمان را مسلط سوار خود نماييد و در بحبوحه علم قرار نگيريد تا خداى نكرده به سيل قهقرايى دچار گرديد.

از مردم عزيز ايران مى خواهم كه مشكلات خود را در جامعه با روحانيت حل كنند و حوزه را با دانشگاه تطبيق داده و به عنوان گره گشاى عموم قرار دهيد و هدف خون شهدا و انقلاب را به دست روشنفكران تاريخ نسپاريد كه در آن موقع كار از كار گذشته و باز به 50 سال قبل برمى گرديم و ديگر نه اسلامى خواهيم داشت، بلكه در جهت از بين بردن آن دست به كار شديم.

مجلس را از طريق انتخاب نمايندگان آگاه و گذاشتن مسلمانان آگاه در اداره ها و اماكن مهم در صدور انقلاب بكوشيد و سياست و تعيين قانون و اظهار نظر در مورد اسلام را به دست كسانى نسپاريد كه اسلام را با ((ص )) مى نويسند.

امام را تنها نگذاريد كه پيروزى اسلام و مسلمين نشات گرفته از رهنمودهاى امام است و چرخه زندگى و مسائل روزمره خود را با رهنمودهاى امام تنظيم نماييد.

والسلام عليكم

خدايا، خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار

وصيت نامه جلال حاتمى 28/9/62

منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده