وصیت نامه شهيد عبدالرحيم منصوري؛
به تمام برادران و خواهران مي گويم که هر چه بيشتر خود را به دين اسلام نزديک تر کنند و هوا و هوس را در خود از بين ببرند.
راه شهدا را ادامه دهيد
 نوید شاهد فارس :   شهيد عبدالرحيم منصوري در 2 مهر ماه 1344 در يک خانواده مستضعف عشايري از طائفه صفي خاني از تيره گچلو دیده به جهان گشود.
عبدالرحمن دوران کودکی را  در سیاه چادرهای عشایری در کوه های فارس گذراند. 7 ساله که شد با عشق و علاقه اي که به درس خواندن داشت راهي مدرسه گرديد.
بعد از اتمام دوره ابتدايي در نزديکي فراشبند فارس در روستاي منصور آباد سکنی گزيد . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در آن حوالي مدرسه راهنمايي برپا گرديد پا به آن مدرسه نهاد و با عشق و علاقه بسيار دوره راهنمايي را نیز به پايان رساند و بعد از دوره راهنمايي براي اينکه در حوزه اين مناطق دبيرستان وجود نداشت به کازرون رفت و با تحمل مشقات در آنجا به ادامه تحصيل مشغول گرديد و در حين درس خواندن راه بسيار پر معنا و با ارزش تبار حسين عليه السلام را انتخاب نمود و راهي جبهه هاي جنگ شد .

وی سرانجام در 18 شهریور ماه 1364 در آن منطقه در پشت خطوط مقدم آماده حمله به دشمن صهيونيستي بود که فرمان از سوي جماران صادر شد و فرزندش لبيک گفت و به سوي دشمنان خدا حمله ور گرديد که در اين عمليات به گفته هاي همرزمان ايشان دلاورانه جنگيد و پس از اينکه تمام پايگاههاي دشمن در هم پيچيده شد مفقود گرديد و به شهادت رسيد.

(متن وصیت نامه)

بسم الله الرحمن الرحيم

با درود فراوان به رهبر کبير انقلاب اسلامی و بنيان گذار جمهوری اسلامی و به همه مستضعفين دنيا که چشم پيروزی به انقلاب اسلامی و رهبر بزرگوارش دوخته اند سخنانم را شروع مي کنم:

برادران اينک که حق مي رود تا باطل را به نابودي بکشاند و قرآن و اسلام را از چنگال کفار و منافقين نجات دهد و پرچم خونين لا اله الا الله را به اهتزاز در آورد اينک وظيفه تک تک مسلمين است که به وظيفه شرعي و قرآني خود عمل کرده باشد و اما من که يک فرد بسيار حقير هستم احساس مسئوليت مي کنم و از خداوند متعال درخواست مي کنم که به من فرصت دهد تا من هم بتوانم مسئوليتي را که در برابر خداوند بزرگ دارم جبران کنم.

وصيت من به تمام برادران و خواهران گرامي اين است که در همه حال به حرف های امام امت گوش فرا دهند و هميشه طرفدار حق و حقيقت باشند و در برابر ظالم قيام کنند يعني در برابر سيري ظالم و گرسنگي مظلوم سکوت نکنند که اين از بزرگترين گناه ها است و لذا از تمام برادران و خواهران گرامي که مرا مي شناسند خواهش مي کنم که اگر از من رنجي ديده اند عفو کنند و مرا حلال کنند و اميدوارم که خداوند در عوض اين کار پاداش خواهد داد.

و اما به پدر و مادرم مي گويم چون که نتوانستم رنج هايي را که براي من کشيده بودند و با آن بدبختي هايي را که مرا بزرگ کرده بودند جبران کنم تقاضا مي کنم که مرا حلال کنند و تبريک خبر خوبي به پدر و مادرم دارم اين است که آنها هم در رديف پدر و مادر شهيدان قرار گرفتند مادرم اگر من به فيض شهادت رسيدم هيچ ناراحتي به خود راه مده و هيچ گريه و زاري نکن که شهادت من به مرگ طبيعي محول گردید و فقط دعا کن که خداوند اين هديه را از تو بپذيرد و خوب فکر کنيد مادر و پدر عزيزم من که از علي اصغر بهتر نبودم که جان من در برابر اسلام قابلي داشته باشد.

و اما در آخر به تمام برادران و خواهران مي گويم که هر چه بيشتر خود را به دين اسلام نزديک تر کنند و هوا و هوس را در خود از بين ببرند و به تمام برادران محله خودم مي گويم که ترک عشايري و روستايي نکنند که منافقين که هميشه در پي بهانه مي گردند از اين عمل سوء استفاده کند و آن وقت يک يک به حساب شما برسد و آخر عرايضم اين است که راه شهيدان را ادامه دهيد و تا پيروزي کامل اسلام و پيروزي حق بر باطل با دشمنان اسلام جهاد کنند و هيچ وقت در برابر ظالم سکوت اختيار نکنند. ديگر عرضي ندارم به اميد پيروزي حق بر باطل. دانش آموزان کلاس سوم راهنمايي. حقير عبدالرحيم منصوري


انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده