مختصری از وصیتنامه شهید سید حمزه ارجمندی
طاغوت و طاغوتيان را محو و مي رود تا انشاء الله جهان را به گلستان تبديل كند و جمهوري اسلامي با طلوعش نور اميد در دل مستضعفان و محرومان جهان دميد .


نام شهید : سید حمزه

تاریخ تولد : 1348

محل تولد : روستای شیخ هابیل سادات امامزاده یحیی

تاریخ شهادت : 66/10/4

محل شهادت : سهیل عراق

 

وصيت نامه

بسم الله الرحمن الرحيم

ان الله يحب الذين يقا تلون في سبيله صفاك انهم بنيان مرصوص

سلام ودرود بر انبياء عظام از آدم تا خاتم انبياء محمد (ص) و ائمه اطهار به خصوص منجي عالم بشريت حضرت مهدي موعود بر تمامي رزمندگان و شهداي صدر اسلام و بر ابراهيم زمان خميني بت شكن اين خورشيد ، هدايت مشرق زمين كه بعد از چهارده قرن با نقش توحيدي اش روحي در كالبد پژمرده ميليونها مسلمان و مستضعف جهان دميد و آنان را از خواب غفلت بيدار كرد و خط بطلان بر كارنامه 2500 ساله شاهنشاهي كشيد . و پيكر ننگشاه را به زباله دان تاريخ فرستاد .

طاغوت و طاغوتيان را محو و مي رود تا انشاء الله جهان را به گلستان تبديل كند و جمهوري اسلامي با طلوعش نور اميد در دل مستضعفان و محرومان جهان دميد و مستكبران و جباران جهان را در تنگنا قرار داده است و استكبار و جهاني كه با طلوع انقلاب اسلامي در ايران زنگ خطر احساس كرد از همه طرف بر عليه انقلاب توطئه و توفنده چيدند از جمله توطئه آنها جنگ تحميلي بر عليه انقلاب بود كه به وسيله نوكر سر سپرده شان صدام به راه انداختند . رزمندگان اسلام با الهام از سخنان گوهربار و پيامبر گونه امام و با بسيج نيروي مردمي قواي دشمن را شكست دادند و آنها را از خاك ميهن اسلامي بيرون كردند و پيروزي هاي بزرگي به دست آوردند.

اكنون كه تمامي ابرقدرتها با تمام امكانات و تجهيزات بر عليه انقلاب و جمهوري اسلامي بسيج شدند و در برابر اين نظام صف كشيدند جوانان انقلابي و حزب الهي بايد به پا خيزند و از اسلام وانقلاب پاسداري كنند اكنون كه هزاران هزار جوان و نوجوان با فرياد الله اكبرشان براي پاسداري از اين انقلاب شربت شهادت نوشيدند بنده بنا به شناخت قلبي به جمهوري اسلامي و به پيروي از امام و رهبرم و ضمن لبيك به نداي ملكوتي ايشان عاشقانه اين را راه انتخاب كردم و راهي جبهه ها شدم تا همراه با كاروان حسينيان خدمت ناچيزي به اسلام كرده باشم به اميد اينكه فيض عظيم شهادت نصيبم شود .

مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك

                                                       دو سه روزي قفسي ساخته اند از بدنم

تو اي پدر گراميم شما خيلي براي من زحمت كشيدي تا مرا بزرگ كردي و به سن بلوغ رساندي و مرا راهي جبهه كردي تا خدمت به اسلام كنم اكنون از شما طلب حلاليت مي طلبم .

وصيتم به برادرانم  : شما اي برادرانم اميد است كه حسين وار باشيد و اگر خداوند اين فيض عظما را نصيبم كرد ناراحت نشويد و خدا را شكر كنيد و جبهه را خالي نكنيد به فكر مستمندان و فقيران باشيد برايم لباس سياه نپوشيد چون من اگر در راه خداوند شهيد شوم بهتر از اين است كه در رختخواب ذلت بميرم .

تو اي خواهرم اميد است زينب وار باشيد . زينبي كه برادرش حسين را در كنارش شهيد كردند و دشمنان خيمه هاي آنها را آتش زدند ولي در همان صحرا دعا و نيايش با پروردگار داشت و از خداوند مي خواست كه شهادت حسين را از آنها بپذيرد و با سخنرانيهاي خود يزد و يزديان را خوار و ذليل كرد . اگر اين فيض بزرگ الهي نصيبم شد ناراحت نباشيد و هميشه صبور و مقاوم باش .

اما تو اي مادرم : از تو مي خواهم كه همچون مادر وهب باشي كه سر فرزندش را برايش آوردند ولي آن سر را پس داد و گفت من سري را كه راه خدا دادم پس نمي گيرم اميد است كه در مرگ من ناراحت نشوي .

وصيتم به روستاي شيخ هابيل : اين است كه اگر ما يك شهيد داديم حداقل بايد 50 نفر از ما بسيج شوند و به جبهه ها بروند . جبهه ها را خالي نكنيد در دعاهاي كميل توسل كه در روستا برگزار مي شود شركت كنيد و كمك به جبهه را فراموش نكنيد . در موضوع قبرم : قبرم را در جوار قبر شهيد سيد سجاد خاضع قرار دهيد .

 در پايان از همه خويشان ، اقوامان و آشنايان طلب حلاليت مي خواهم و اميد است كه اگر بدي يا ناراحتي از من ديده اند ببخشند .

 

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

خدايا ، خدايا تا انقلاب مهدي حتي كنار مهدي خميني را نگهدار

منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان کهگیلویه وبویراحمد

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده