مختصری از زندگینامه و وصیتنامه شهید غريب كشاورز
نام شهید : غريب
نام پدر : غيظان
تاریخ تولد : 1349
محل تولد : پاى‌بست
تاریخ شهادت : 64/5/17
محل شهادت : هورالعظيم
زندگینامه
بسمه تعالی
در كشاكش و گير و دار روز گرچه باد خزان با دست تطاول نرگسهاي خوش چهره را مورد تعدي قرار مي دهد اما بلا و سختي در راه دوست نيكوست هيچ قدرت مادي و سلاح نظامي ياراي مقابله با ايمان عشق را ندارد چون نونهالان انقلاب و نوباوگان اسلام و مريدن رهبر سنگرنشينان شهادت جو رادمردان باايمان و جوانان آگاه و برومند و رهروان مكتب حياتبخش اسلام در عرصه نبرد قرار گيرند سختي در راه دوست را شيرين و باحلاوت (زهر از قَبَل دوست نوشداروست) در بلا هم مي چشيم لذات او – مات اويم مات اويم مات او
مجاهدان نستوه شيرمردان خستگي ناپذير كبكان خوش خرام،كبوتران بلندپروار،شاهينان عشق، شهبازان تقوي از قيد علايق دنيوي رسته اند اين كره خاكي را براي خود ننگ مي دانند و تن را قفس مي پندارند و عروج از دنيا را پيشه مي كنند اما در قالب شهادت و انگيزه الهي و زينت عشق زيرا آنها مي دانند دنيا سرابي بيش نيست و بهشت نعيم و جايگاه ابدي بسي ذي قيمت تر از اين جهان است .
شهيد غريب كشاورز فرزند ميرغيضان در سال 1349 در خانواده مذهبي در يكي از روستاهاي دورافتاده حومه ياسوج به نام رودخانه بويراحمد در غريبي چشم به جهان گشود و بر همين منظور بوده كه وي را غريب نام گذاشتند اما پس از غربت به زادگاه اجدادش به سادات امامزاده علي و سرفارياب روانه شدند و دوران ابتدايي در روستاي تلخاب و پس از آن به دهدشت جهت كسب تحصيل اعزام گشت و كلاس اول راهنمايي را در اين شهرستان به پايان رسانيد و سال بعد در كلاس دوم و سوم راهنمايي در بخش سرفارياب به پايان رسانيد و سرانجام پس از فراغت از تحصيل راهي ديار حق گرديد . كه جمعاً 5 بار به جبهه اعزام گشته بودند و به همراهي همرزم و برادر ايثارگرش شهيد وفايي نيا در تاريخ 64/5/17 در منطقه هورالعظيم در مصاف با بعثيون پليد به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
روحشان شاد، يادشان گرامي انديشه شان زنده خونشان جوشان، راهشان پررهرو باد .
غريب چه غريبانه رفته است از اين خانه
از جام شهادتها نوشيد دو سه پيمانه
شهيد كشاورز پس از مطالعه در خود گرچه در سنين اول زندگاني و عنفوان جواني بود ولي داراي انديشه اي رشيد و بالغ بود كه پس از دريافتن مسئوليت مسلمان بودنش بايد مانند مولايش علي با فرق خونين لقاء دوست را بجويد او سدي از سادات جواني از حزب العيون گلي از گلهاي سرخ انقلاب سربازي براي اسلام مقلدي براي امام امت، منتظري از منتظران، عصاي دستي براي والدين، انيس و همدمي براي برادران ديني خود كه با انديشه والا و عزمي آهنين و اراده استوار و قلبي مملو از عشق به حق تعالي سلاح برگرفت با آرزوي شهادت روانه عرصه كارزار گرديد پروانه وار سوخت و بلبل گونه ناليد و مانند ماهي در درياي خون شنا كرد و عاشقانه سرود عشق را سرداد عارفانه راه را شناخت و مردانه جنگيد و شيرانه غريد و شاهين وار در فضاي عشق پركشيد . از حيات ظاهري گذشت و هستي هميشگي و جاودانه يافت . مگر قلم قاصر و زبان الكن ما مي تواند اوصاف غريب را تقرير و تحرير كند به قول مولوي – علت عاشق ز علتها جداست – غريب ناخداي كشتي عشق بود و در ژرفناي مشكلات طي كمال مي كرد روحي بالا و ضميري آگاه داشت آن گونه كه كره خاكي اين جهان مادي را براي خود يك محبس مي دانست و طالب ديدار محبوب و وصال معشوق بود الحق كه بايد زندگي نامه شهيد را با كلك شيرين سلك و آب زرنگار و بنان درفشان بر اوراق زيباي تاريخ انقلاب نگاشت آن گونه كه رهگشايي براي آينده باشد .
وصیتنامه
بسمه تعالى
ولا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
بله آنهايى كه در راه خدا كشته شده اند مرده نگوئيد زيرا كه آنها زنده اند و در نزد خداى خود روزى مى خورند.
وصيت خود را به نام الله و با خالق اشرف مخلوقات و يارى دهنده مستضعفان و پاسدار حرمت خون شهيدان و نابود كننده ظالمان و ستمگران و بنام خدايى كه انسان را از خاك آفريد و بسوى همان خاك باز ميگرداند آغاز ميكنم.
اول وصيتهايى دارم به مردم ايران بخصوص كهگيلويه ، اى مردم همه شما را به خون شهيدان قسم ميدهم كه امام را تنها نگذاريد و تابع امر او باشيد و هميشه پشتيبان انقلاب اسلامى باشيد چون اين انقلاب با خون شهيدان بدست آمده است و ما ايمان داريم انقلاب را با خون شهيدان آبيارى مى كنم . هميشه پاسدار خون شهيدان باشيد و مگذاريد خون آنها پايمال شود و چون آنها نغمه ازادى را براى ما آوردند و هميشه شعار خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار يادتان نرود و هميشه جبهه ها را پر كنيد و جبهه ها را خالى نگذاريد ،لااقل اگر نمى توانيد به جبهه برويد با كمكهاى نقدى و جنسى خود به جبهه ها كمك كنيد.
من به عنوان يك برادر حقير به شما پدرومادران اين مرز و بوم تقاضا ميكنم كه دست فرزندانتان‌را بگيريدوروانه‌جبهه نمائيد و مبادا يك لحظه غافل بشويد و مانع رفتن فرزندانتان به جبهه شويد و باز بگويم جبهه را خالى نكنيد ياور اين انقلاب باشيد و امام را تنها مگذاريد كه نه‌يك‌زمان‌دشمنان انقلاب خيال كنند ما از انقلاب بيزاريم .اما چند وصيتى دارم با پدرومادرم :
اى مادر در سراسر زندگى گهربار خود زحمات و رنجهاى بيشمارى براى من كشيدى و شبها به خواب نمى رفتى كه من بخوابم و ناراحت نباشم و روزهايم نيز همينطور تا اينجا رسيدم مرا بزرگ كردى و براى من زحمت بسيارى كشيدى و من شما را اذيت كردم از شما مى خواهم كه براى خداى بزرگ مرا ببخشيد ومرا حلال كنيد و براى من گريه نكنيد و ناراحت نباشيد اگر خدا لياقت شهيد شدن را به من دادو زينب وار باش .
و اما اى پدر بزرگوارم اميدوار هستم كه در سراسر زندگى خود سرافراز بوده باشيد تو در دوران كودكى تا حال براى من زحمت بسيارى كشيدى و رنجهاى فراوان بردى از شما ميخواهم كه مرا حلال كنيد و ببخشيد .و اما اى برادرانم سلام بر شما اميدوار هستم كه راه حسين را ادامه دهيد برادرانم از شما ميخواهم كه براى رضاى خدا مرا ببخشيد از جمله برادربزرگم كه در حقيقت يك پدر برايم بود از او مى خواهم كه مرا حلال كند و براى من ناراحت نباشد و خلاصه مرا ببخشد چون نتوانستم زحمات او را جبران كنم . و اما اى خواهرانم سلام ،اميدوارم كه هميشه در دوران زندگى خود زهرا وار باشيد و هميشه با حجاب باشيد حجاب اسلامى را رعايت فرمائيد و براى من ناراحت نباشيد چون راه ما راه حسين است انسان چند روزى در اين دنيا امانت است و بايد به جهان ابدى و اخروى باز گردد .چه خوب است كه انسان با سعادت به آن دنيا باز گردد و براى من گريه نكنيد و ناراحت نباشيد و خود را اذيت نكنيد و از همه شما ميخواهم كه مرا حلال كنيد و در پايان از كليه آشنايان و اقوامان و وابستگان ميخواهم كه اگر بدى ا زمن ديدند به بزرگوارى خودشان ببخشند.
به اميد پيروزى لشكريان اسلام بر جنود شيطان .
