دوشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۴۹
به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید رضا رضازاده سقائی فرزند حسین در سال 1348در تهران دیده به جهان گشود. او در تاریخ 25/3/65 از طریق هلال احمر شهرستان قم به جبهه خوزستان جهت امدادگری اعزام که در تاریخ 12/5/65 در منطقه عملیاتی جزیره مینو بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر و کتف به درجه رفیع شهادت نائل و به لقاءالله پیوست و پیکر پاک و مطهرش طی مراسم باشکوهی در گلزار شهداء علی ابن جعفر قم در تاریخ 15/5/65 به خاک سپرده شد.
شهید رضا رضازاده سقائی در سال 1348 در یکی از محله های مستضعف نشین تهران در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد و دوران کودکی خود را در آنجا سپری کرد. از آنجا که اولین فرزند خانواده بود برای شروع درس دوره ابتدائی به قم آمدند و پس از طی کردن  این مرحله، دوره تحصیلات راهنمائی را در مدرسه امام موسی صدر به پایان رسانید.
او در این مدت محصلی نمونه هم از نظر درسی و هم از نظر اخلاقی بود و همیشه از طرف معلمین و مسئولین مورد تشویق و تحسین قرار می گرفت و بعد از پایان دوره راهنمائی پای به دبیرستان نهاد و دو سال مهمان دوستانش بود و با تبسم همیشگی خویش، خاطرات به یاد ماندنی اش را برای دوستانش به جای گذاشت.
از آنجایی که عشق و علاقه وافری به خدمت در راه خدا داشت و از سویی نمی خواست لطمه ای به درسش وارد شود در اواخر سال تحصیلی برای گذراندن دوره امدادگری به هلال احمر جمهوری اسلامی رفت و دوره عملی اش را در بیمارستان فراگرفت. و از آنجا با شوق و ذوق فراوان پس از امتحانات خرداد ماه به جبهه آبادان اعزام گشت و با این عمل خویش وفاداریش را به امام عزیز این حسین زمان نشان داد.
در حدود چند روزی که در جبهه بود وضعیت خود را به خانواده و اطرافیان خویش که چشم به راه او بودند اطلاع می داد.
همسنگرانش از شجاعت و دلیری و ایمان و ایثار او می گفتند، از آن زحمات شبانه روزی او، از دعا و نیایش او در شبهای ظلمانی خطوط مقدم جزیره مینو. به راستی که امدادگری کار پیامبران بود و او راه جاودانه پیامبرانش را پیشه راه خود کرده بود.
آری، رضا می دانست که برای چه به این دنیای فانی قدم نهاده و برای چه خدمت می کند و چه هدفی را باید دنبال نماید و چگونه باید برود و به ملکوت اعلاء بپیوندد.
خصوصیات درونی و خیلی مجذوب کننده رضا، مظلومیت و تبسم همیشگی او در همه ی اوقات، خاطرات شیرینی را از خود در اذهان به یادگار گذاشته است. او از کودکی به نماز می ایستاد و ارده ی خاصی به اولیاءالله و امامان و معصومین داشت و همیشه سخنان آنان زینت بخش صحبتهای زیبایش بود. و به راستی او همان راهی را رفت که آنها رفتند.
بالاخره پیکر مطهرش در ساعت دو بعد از ظهر روز دوشنبه 12 مرداد ماه به خون قلتید و ترکش خمپاره های بعثی مغزش را نقش بر خاکهای جزیره مینو کرد و موج انفجار بدن معصومش را با شنهای ساحلی از خلیج فارس پوشانید.
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم 
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده