نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب های
برگرفته از نامه‌های دفاع مقدس؛
«کار دنیا تمام شدنی نیست، ولی باید انسان هم کمی سعادت پیدا کند تا بتواند دین خود را به اسلام و انقلاب که با خون هزاران شهید آبیاری شده ادا کند ...» این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۲۵۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۲

برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
«یکی داد می‌زد آمبولانس آمبولانس بلافاصله دست از کار کشیدم. به طرف قایق دویدم، آه که چه منظره‌ای، کاش صد پاره می‌شدم و این منظره را نمی‌دیدم. یکی از رزمندگان خردسال در حدود ۱۴ ساله غرق در خون بود ...» ادامه این خاطره از نویسنده و رزمنده دفاع مقدس «کامبیز فتحی‌لوشانی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۲۵۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۱

کتاب «به نام مادر» اثری از میترا کمالی فر نویسنده ایلامی است که به شرح زندگی و احوال چندتن از همسران شهدای جنگ تحمیلی پرداخته است و در 1393 توسط نشر سوره های عشق به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۳۲۴۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۱

کتاب «روز آفتابی»، تاریخ شفاهی مرحوم سردار «محمد کرمی‌راد» بوده که دیروز جمعه (۱۹ فروردین) در کرمانشاه رونمایی شد.
کد خبر: ۵۳۲۴۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۰

معصومه سالم کار که خود درد کشیده دوران سخت دفاع و روز‌های پس از آن است با قلم شیوا و رسای خود به بیان خاطرات مرتبط با برادرانش شهید ابوالفضل و جانباز کاظم سالم‏کار، صبوری مادری را به تصویر کشیده است که فریاد مظلومیت همه مادران زمانه ماست.
کد خبر: ۵۳۲۴۶۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۰

«یک شب از شهربانی به حاج‌آقا زنگ زدند گفتند اینجا بمب دست‌ساز پیدا کردیم که عاملش شما هستید و حاج‌آقا را تهدید کردند که امشب خانه شما را آتش می‌زنیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات «آیت‌الله هادی باریک‌بین پدرش هید مرتضی باریک‌بین» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۲۴۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۰

کتاب «ستارگان هنر» نوشتارهایی کوتاه و تک صفحه ای است که زندگی، شهادت و فعالیت هنری شهدای هنرمند استان اصفهان را روایت می کند.
کد خبر: ۵۳۲۳۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۸

«مسئول گرم کردن غذا سفره سحری را چیده بود و همه سر سفره نشسته بودیم. عرب‌ها رسم داشتند در ماه رمضان لیمو امانی را در کتری می‌ریختند و می‌جوشانیدند و شربتی ترش مزه درست می‌کردند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی خلبان سرلشکر شهید «حسین لشگری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۲۳۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۸

چاپ دوم کتاب برگزیده دومین جشنواره شهید همدانی با عنوان «هوای این روز‌های من»؛ خاطرات جانباز مدافع حرم امیرحسین حاج نصیری توسط انتشارات شهیدکاظمی روانه بازار شده است.
کد خبر: ۵۳۲۲۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۷

برگرفته از نامه‌های دانش‌آموزان به شهدا؛
«حسین جان، امیدوارم که برای ما نیز دعا کنید تا ما پیش شما بیاییم، شما که به سختی وظیفه خود را انجام دادید، حال وظیفه ماست که در پاسداری از ارزش‌های به یادگار مانده از شما بکوشیم و رسالت خود را به جای آوریم ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۲۲۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۶

کتاب صوتی «بابا سلام» به قلم مهرناز نصیری، داستان‌های فارسی دفاع مقدس با صدای مهرداد فوادیان است.
کد خبر: ۵۳۲۲۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۵

کتاب «قاصدک»، مجموعه نامه‌های یکصد دانش‌آموز خطاب به شهداست که طی سال ۱۳۸۷ در ۲۰۶ صفحه به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۳۲۱۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۵

معرفی کتاب؛
کتاب منبر هدایت و مرکب خونین که سبک زندگی و سیره شناسی شهدای روحانی استان مرکزی است به پژوهش مصطفی شریفی و تدوین احمد یار محمدی به بازار کتاب رسید.
کد خبر: ۵۳۲۱۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۴

کتاب صوتی «بر بام آسمان» آثار نویسندگان نوجوان استان سمنان، داستان‌های فارسی دفاع مقدس با صدای روشندل عمران امینی‌فولادی است.
کد خبر: ۵۳۲۱۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۴

در کتاب «شب‌های بی‌مهتاب»، روایت زندگی از حماسه دلاور جنگ تحمیلی و خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی سرهنگ «شهاب الدین شهبازی» را می خوانید.
کد خبر: ۵۳۲۱۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۴

تصاویری از برپایی خیمه معرفت در فروردین 1401 در گلزار شهدای شهرضا را که شامل نمایشگاه کتاب شهداء و عفاف و حجاب می‌شود را مشاهده کنید.
کد خبر: ۵۳۲۱۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۴

«گوشه گردان سرش را بین دو پایش قایم می‌کرد. این حالت همیشگی‌اش در روضه، دعا و سخنرانی سیدباقر علمی بود. کسی متوجه نمی‌شد کنار او نشسته است. بعد از جلسه‌های دعا می‌دیدی که پهنای صورتش خیس اشک شده است. می‌سوخت و می‌گریست ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «سید علی‌اکبر حاج سیدجوادی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۲۰۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۱

«در تلویزیون نشان می‌داد که هر کسی از زن، مرد، پیر و جوان به طریقی به جبهه‌ها کمک می‌کنند. من هم تصمیم گرفتم برای رزمندگان اسلام کاری بکنم. فردای آن روز وقتی به کلاس رفتم، گفتم بچه‌ها فردا هر کسی که به مدرسه می‌آید این چیز‌هایی را که می‌گویم بیاورد تا جمع کرده و به جبهه‌ها بفرستیم ...» ادامه این خاطره از «لیلا قانعی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۲۰۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۱

«اگر سر کسی ترکش خورده بود پانسمان می‌بستند و سرم می‌زدند که خونریزی نکند و از حال نرود. سپس مجروح را به بخش می‌آوردند تا در اسرع وقت به تهران یا شهر‌های دیگر منتقل شود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات «محبوبه ربانی‌ها» از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۳۲۰۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۰

برگرفته از نامه‌های دفاع مقدس؛
«اگر چه در حال حاضر برادرم پیش ما نیست. اما هیچ وقت ناراحت نبوده‌ام و از خداوند شکایتی نداشته‌ام. چون می‌دانم برادرم در راهی گام برداشت که راه امام حسین (ع) است ...» این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۲۰۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۰