پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد قزوین اقدام به انتشار فیلم خاطرات مادر شهید «محمود آقازمانی»، کرده است که در ادامه از شما دعوت میشود، نظارهگر این فیلم باشید.
کد خبر: ۵۶۲۸۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۹
برگی از خاطرات شهید بهتویی؛
«آقای بهتویی با درایت، شجاعت، صبوری و خلوص نیتی که داشتند بچهها را به خوبی راهنمایی میکردند تا عملیات موفقآمیز شود و نقش ایشان در عملیات والفجر ۴ بسیار زیاد و مهم دلیرانه بود ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۶۲۸۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۸
برگی از خاطرات شهید دانشجو «سیاهپوش»؛
«دیگه توان نداشتم، داشتم از حال میرفتم. همین طور از دست و پاهام خون میرفت. کوچه تنگ و تاریک بود. جای تیغ موکت بری که منافقها زده بودن به شدت میسوخت ...» ادامه این خاطره از سردار گمنام دانشجوی شهید «سید ناصر سیاهپوش» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۲۸۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۸
مادر شهید «محمدرضا بینائیان» نقل میکند: «گفت: ننه! کجا بودی؟ گفتم: رفتم روضه. پرسید: روضهخوان برای مظلومیت امام حسین(ع) در کربلا چیزی نگفت؟ پیش خودت نگفتی: کاش ما هم کربلا بودیم و امام رو یاری میکردیم؟ خُب چه فرقی میکنه، اون زمان امام حسین (ع) بود و الآن هم زمان نائبشه!»
کد خبر: ۵۶۲۸۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۸
خاطره نگاری والدین شهدا
آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با پدر بزرگوار شهید «سید احمد احمدزاده ابرقوئی» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند
کد خبر: ۵۶۲۸۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۸
برگی از خاطرات شهید «عباس بابایی»؛
«ممکن است زنان یا دخترانی باشند که این طلاها را در دست تو ببینند و توان خرید آن را نداشته باشند؛ آنگاه طلاهای تو آنان را به حسرت وامیدارد و در نتیجه تو مرتکب گناه بزرگی میشوی ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات سرلشکر خلبان شهید «عباس بابایی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۶۲۸۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۸
برگرفته از نامههای دانشآموزان به شهدا؛
«ای پرچمدار راه کربلای حسینی، تو را دوست دارم چراکه راهت را، هدفت را و مولایت حسین (ع) را دوست دارم. آری اگر مبارزه و جهاد نبود، دین محمد (ص) در همان روزهای نخستین توسط کفار و منافقین در هم میشکست ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۲۷۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۷
«چهار روز قبل از عملیات به شهید صنعتکار خبر داده بودند که فرزندش به دنیا آمده، منطقه، منطقه حساسی بود و، چون زمان عملیات بود، بهسختی مرخصی میدادند ...» ادامه این خاطره از زبان همسر شهید «حجتالله صنعتکار آهنگریفرد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۲۷۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۷
«شهید شالباف گفت: برادر مهدی! مگر ما یک جان بیشتر داریم؟ آن هم فدای حسین (ع) …» این آخرین کلامی بود که از زبان مهدی شالباف و قبل از شهادتش شنیدم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «مهدی شالباف» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۶۲۷۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۷
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «عباس زارعی» میگوید: شهید به مدت یک هفته به مرخصی آمده بود، گفت میخواهد به یک عملیات برود و بعد از آن برمیگردد. شهید رفت و بعد از عملیات دیگر برنگشت. قبل از شهادتش از رفتنش ناراحت بودم و چند باری برایش نامه نوشتم، شهید در جواب نامهها میگفت «جانم را فدای بچهام میکنم ولی اسلام در خطر است.»
کد خبر: ۵۶۲۷۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۷
خاطره نگاری جانبازان
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با جانباز سرافراز 70 درصد «احمد حسینیان» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۶۲۷۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۴
کتاب «خاطرات شِنی» به اهتمام «بهزاد پودات» و «محمد کرمی» که توسط کنگره سرداران شهید استان هرمزگان و با حمایت بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت در سپاه امام سجاد(ع) هرمزگان گردآوری و تالیف شده که به صورت خاطرات جمعی از رزمندگان استان هرمزگان است.
کد خبر: ۵۶۲۵۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۲
«هنوز راه نیفتاده بودیم که دیدیم حاجآقا به اتفاق یکی از دوستان از کوه پایین میآیند. گفتیم حاجآقا! کجا بودید؟ حاجآقا گفتند ما رفتیم و برگشتیم حالا هم در خدمت شماییم که دوباره به کوه برویم ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان، شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۲۵۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۱
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «رسان ذاکری» میگوید: «از ازدواجمان پنج سال بیشتر نگذشته بود که شهید به خدمت رفت، زمانی که جبهه بود، در سرپل ذهاب عملیات داشتند که خواهرزادهاش در آنجا اسیر شد. شهید نیز دیگر برنگشت.»
کد خبر: ۵۶۲۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۱
مادر شهید «اسماعیل جلالی» نقل میکند: «گفت: مامان! به نظرت من لیاقت شهیدشدن رو دارم؟ اصلاً خدا منو دوست داره؟ آخه خیلی از دوستام شهیدشدن.»
مانده بودم به او چه جوابی بدهم که دوباره گفت: «مامان! از این که موهام روز به روز سفیدتر میشه و هنوز موندم خجالت میکشم.»
کد خبر: ۵۶۲۴۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۳۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا
شهید «ولی الله میرزایی» از شهدای دانش آموز استان ایلام است که فروردین ماه ۱۳۶۶ در جبهه چنگوله به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر شهید میگوید: پسرم تنها ۱۷ بهار از عمرش گذشته بود که شهید شد، همیشه دلتنگ دوری اش هستم. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۶۲۴۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۳۰
قسمت نخست خاطرات شهید «سیاوش پازوکی»
همرزم شهید «سیاوش پازوکی» نقل میکند: «داشتیم بعد از مرخصی دوم به جبهه میرفتیم. نزدیک دزفول که رسیدیم، سیاوش گفت: نعمت! من دیگه برنمیگردم و شهید میشم. گفتم: از کجا متوجه شدی؟ گفت: چند تا از شهدای ساروزن رو توی خواب دیدم. به من گفتن تو حتماً به جمع ما مییای.»
کد خبر: ۵۶۲۴۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۳۰
آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «علی یزدانی دوست» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند
کد خبر: ۵۶۲۴۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۳۰
خاطرات شهید «شهمراد ابدالی چراغ» به نقل از فرزندش؛
فرزند شهید «شهمراد ابدالی چراغ» در بیان خاطرات پدرش می گوید: پدرم زمانی که به جبهه رفت یک نوار کاست به مادرم داد که آن را نگه دارد. بعد از شهادتش متوجه شدیم که وصیتنامه خود را روی آن ضبط کرده و تنها یادگار پدرم بود.
کد خبر: ۵۶۲۴۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۹
«شهید «شالباف» دور از چشم رزمندگان میرفت و لابهلای کانکسها، زباله را مانند بقیه نفرات عادی گردان جمع میکرد و به سطل زباله میریخت ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «مهدی شالباف» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۶۲۴۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۸