نوید شاهد قزوین -«وقتی نوبت به سینهزنی رسید از آنجایی که عراقیها در محوطه حاضر بودند و نمیشد سینه زد بچهها ناخودآگاه با زدن سنگ بر روی سنگهایی که بر زمین بود ذکر حسین جان، حسین جان را سر دادند ...» ادامه این خاطره از آزاده سرافراز و جانباز "یوسف ترابی" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۹۷۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
نوید شاهد - «سیدحسین شمس» از آزادگان سرفراز دوران دفاع مقدس است که خاطرات شنیدنی بسیاری از دوران اسارت در زندان های رژیم بعث دارد. روایت ایشان با عنوان «آبگرمکن اسارت» که به روش های گرم کردن آب می پردازد را در این فیلم ببینید.
کد خبر: ۴۸۹۷۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
نوید شاهد - پسر عموی شهید "قربانعلی صائمی" نقل میکند: «روزی قربانعلی بهم گفت: میری مدرسه؟ گفتم: آره. ادامه داد و گفت: خوب درس بخون! ما توی جبهه میجنگیم که شما بتونین درس بخونین.» نوید شاهدسمنان شما را به مطالعه خاطراتی از این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۴۸۹۷۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۵
نوید شاهد - «رزمنده جوانی بلافاصله بعد از ورود به بیمارستان از من مفاتیح خواست. با دیدن حال و روزش گفتم:«شرایط شما طوری نیست که بخواهی دعا بخوانی. باید تا میتوانی استراحت کنی. ولی گردن نگرفت و با اطمینان جواب داد: نه! باید الان بخوانم ...» ادامه این خاطره از زبان "شهربانو چگینی" از زنان امدادگر استان قزوین را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۹۶۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۵
خاطرات واحد تخریب لشکر ثارالله:
نوید شاهد- فرمانده لشكر(حاج قاسم) از شكاف به وجود آمده در پل كانال زوجي راضي نبود. احتمال مي داد عراقي ها بتوانند از آن شكاف به مواضع ما نفوذ كنند. از ما خواست يك بار ديگر پل را منفجر كنيم.
کد خبر: ۴۸۹۶۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۴
نوید شاهد - همکاران شهید "ماشاالله جدیدی" نقل میکنند: «چند قدمی نرفتهبود که صدای اذان به گوشش رسید. او هم با موذن هم صدا شد.
پایان اذان به ایستگاه رسید. کارتن را از شکاف دیوار برداشت و نماز صبح را قامت بست. ایستگاه سرویس، آشنای صدای ماشاالله بود و کارتن لای شکاف دیوار، سجادهاش.» نوید شاهد سمنان توجه شما را به خاطراتی از این شهید گرانقدر جلب میکند.
کد خبر: ۴۸۹۶۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۴
نوید شاهد - همسر شهید "سیدحسین سیدمومنی" میگوید: «سیدحسین میگفت: آرزویم این است که مانند مولایم حسین (ع) بدون سر به ملاقات پروردگارم بروم. روی تابوت را کنار زدم. ترکش خمپاره مامور استجابت دعایش شدهبود ...» نوید شاهد سمنان در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش سوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۹۵۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۴
نوید شاهد - همرزم شهید "سیدحسین سیدمومنی" نقل میکند: «مشغول درست کردن خاکریز بودم که دیدم سیدحسین با لودر به سمت ما میآید؛ در حالی که چند اسیر گرفتهاست. گفتم: حالا با اینا چه کار کنیم؟ گفت: اون دو تا ضدهوایی بود که بچهها غنیمت گرفتن، به این اسرا بگیم اگه تعمیرش رو یادمون بدن نمیکشیمشون.» نوید شاهد سمنان در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۹۵۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۳
نوید شاهد - مادر شهید "علی الیاسی" نقل میکند: «زنی از اهالی روستای تویه، روزی نزد من آمد و خوابی را که درباره على دیدهبود برایمان تعریف کرد: «علی گفته به مادرم سلام برسانید و بگویید هر زمان که میخواهد بر سر مزار من بیاید، اول بر سر خاک فلانی ... که مادر ندارد، برود ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش سوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۹۵۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۳
نوید شاهد - همسر شهید "سیدحسین سیدمومنی" نقل میکند: «شب آخر که قصد رفتن به جبهه را داشت صدایم زد و گفت: لعيا! بیا کمی با هم حرف بزنیم! کنارش نشستم. چشمهایش پر از اشک شدهبود. گفت: از من راضی هستی؟ ...» نوید شاهد سمنان در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۹۴۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۲
نوید شاهد - «برای گرفتن اوراق تبلیغاتی و موارد دیگر به حزب جمهوری اسلامی مرکز(تهران) رفتیم، هنوز صد متری وارد کوچه نشده بودیم که یک موتورسوار در جهت خلاف، با ما روبرو شد. آقای موتورسوار راضی به عقب رفتن هم بود و شروع به فحاشی کرد ...» ادامه این خاطره از جانباز سرافراز "عمران ثقفی" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۹۴۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۲
نوید شاهد - مادر شهید "علی الیاسی" نقل میکند: «دفعه آخری که علی به مرخصی آمد برایمان تعریف میکرد که بعضی از دوستان در جبهه به من پشنهاد دادند که بیایید همگی فرار کنیم ولی من به آنها پاسخ دادم: «چنین کاری را نمیکنم و پدر من، پدر شهید آیندهاست ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۹۴۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۲
نوید شاهد - آنچه می بینید گزیده ای از مصاحبه با والدین معظم شهید "عبدالله صالحی" از شهدای شهرستان رودان است که خاطراتی از فرزندشان را بیان کرده اند. این شهید گرانقدر يكم خرداد 1348در روستاي بيكاه از توابع شهرستان رودان ديده به جهان گشود. تا اول راهنمايي درس خواند. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت و سال 1365 در فاو عراق بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد.
کد خبر: ۴۸۹۳۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۲
نوید شاهد - «آن اوایل به دلیل کمبود امکانات و اسلحه، اغلب افراد کمیته به چوب و چماق مسلح بودند و با همان سلاح نگهبانی میدادند ولی با گذشت زمان و دستگیری افراد ضد انقلاب و اشرار، اسلحه آنان ضبط شد و در اختیار بچههای کمیته قرار گرفت ...» ادامه این خاطره از «منوچهر مهجور» یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۹۳۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۰
نوید شاهد - خواهر شهید "علی الیاسی" نقل میکند" «هر زمان مشکلی در زندگی برایم پیش میآید، آن را با هیچ کس در میان نمیگذارم و تنها به شهید متوسل میشوم و او گره از کار من باز میکند.» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۹۳۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۰
نوید شاهد - «چند تا نوجوان کم سن و سال توی گردان بودند. وقتی که سید نبود اینها خیلی بیتاب میشدند. مثل مادری که بچهاش دیر کرده باشد، مدام میآمدند میپرسیدند آقا سید کجاست؟ چرا نیامد؟ ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید "سید علیاکبر حاج سیدجوادی" است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۸۹۲۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
خصوصیات فردی شهید زرمیک داودیان از شهدای مسیحی
نوید شاهد - من برادر کوچکتر او بودم روز آخر که به همراه دو برادر دیگرم او را به میدان راه آهن می رساندیم نزدیک به (عید پاک) مسیحی بود پدر و مادرم اصرار داشتند که زرمیک بماند و همراه خانواده باشد، او اصرار به رفتن نمود و می گفت همه همرزمانم منتظر من هستند و حتما بایستی برگردم.
کد خبر: ۴۸۹۲۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
در قسمتی از پیام امام خمینی(ره) در پی شهادت شهید نامجوی و همراهانشان بیان کردند: اینان خدمتگزاران رشید و متعهدی بودند که در انقلاب و پس از انقلاب با سرافرازی و شجاعت در راه هدف و در حال خدمت به میهن اسلامی به جوار رحمت حق تعالی شتافتند.
کد خبر: ۴۸۹۲۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
نوید شاهد - برادر شهید "سیدعلی تقوی" نقل میکند: «آن روز سیدعلی به بنیاد رفتهبود و وسایل سیدابوالفضل را تحویل گرفتهبود. همه را یکبهیک به مادر نشان میداد. حتی لباسهای خونیاش را و گفت: لباسهای برادرم که خونيه، من همین لباسها رو میخواهم بپوشم و به جبهه بروم.» نوید شاهد سمنان توجه شما را به خاطراتی از این شهید گرانقدر جلب میکنیم.
مادرم گفت: «تو با این سن کم نمیتونی بری.» اما سیدعلی کاری به اعداد و
کد خبر: ۴۸۹۱۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۸
نوید شاهد_ همسر شهید نقل می کند: «محمد در کودکی در مدرسه نقش یک شهید را بازی کرد سال ها بعد وقتی جوانی رشید شده بود در نمایشنامه زندگی این نقش را حقیقت بخشید و برای همیشه جاویدان ماند.»
کد خبر: ۴۸۹۱۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۹