در قسمتی از کتاب «روزهای بیآینه»، که زندگی واقعی حواء (منیژه) لشگری همسر خلبان سرلشکر شهید حسین لشگری را واکاوی میکند، میخوانید: «طاقتم طاق شد راه افتادم به منزل آزادههای خلبان. بیشترشان میگفتند حسین لشگری را ندیدهایم. اما بعضی میگفتند وقتی قطعنامه قبول شد مدتی کنار ما بود و بعد منتقل شد، نمیدانیم او را کجا بردند ...»
کد خبر: ۵۳۸۴۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۲
به کوشش نشر بیستوهفت بعثت
کتاب «آغوش مادر»، نوشته سیده رقیه آذرنگ با تصویرگری محدثه علیشاه از سوی انتشارات بیستوهفت بعثت روانه بازار شد.
کد خبر: ۵۳۸۳۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۸
برگرفته از نامههای دفاع مقدس؛
«شنیدهام پیروان ولایتفقیه حالا دارند خط شهید بهشتی را تعبیر میکنند اگر امکان دارد یک چندتایی بفرستید. اینجا به بچهها درس اصول عقاید بدهند. منتظر جواب نامه هستیم، فراموش نشود. برای رساندن این نامه خون دل میخورم که یک دفعه لو نرود ...» این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۸۳۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۱
«به یاد دارم آقای محسن رضایی فرمانده سپاه آمدند و گفتند که شما میخواهید در ارتباط با تأسیس پادگانهای قدس چه کار انجام دهید که ما گفتیم در ظرف یک هفته پادگان قدس را راهاندازی میکنیم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات «آیتالله هادی باریکبین پدر شهید مرتضی باریکبین» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۸۳۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۱
در قسمتی از کتاب «از میمک تا مجنون» که روایت ناگفتههایی از زندگینامه سردار شهید مهدی شالباف است، میخوانید: «او گفت خانه ما اینقدر شلوغه که اگر یک سال هم کسی نباشه معلوم نمیشه! او میگفت: من بعد از اینکه مجروح شدم و چند وقتی در بیمارستان بستری بودم، برادرانم به بابا مجروحیت من را نگفته بودند که من در جبهه مجروح شدهام!».
کد خبر: ۵۳۸۳۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۱
به کوشش انتشارات «شهید کاظمی»
کتاب «بینایی» در قرار سهشنبههای این هفته به کوشش انتشارات «شهید کاظمی» رونمایی میشود. همچنین در این برنامه یکی از فرماندهان اطلاعات عملیات لشکر علی بن ابی طالب (ع) به روایتگری میپردازد.
کد خبر: ۵۳۸۳۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۱
«در یکی از این عملیاتهای مشترک برادر جانباز قدیر مجتبوی با توجه به اینکه از بابت جانبازی دچار ضایعه شده بود، پابهپای دیگر رزمندگان شرکت داشت، ولی در آخر به سبب خستگی و بیماری، حالت بیهوشی به او دست داد که پرسیدند آیا در میان نیروها کسی هست که در قمقمهاش آب داشته باشد تا به صورت او بپاشند و مقداری آب در گلویش بریزند ...» ادامه این خاطره از زبان «بهرام ایراندوست» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۸۳۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۰
برگی از خاطرات اوایل انقلاب؛
«به خاطر دارم که قبل از انقلاب یکی از همان خانمهای طرفدار مارکسیستها عدهای را دور خود جمع کرده بود و با شور و هیجان راجع به افکار و عقاید گروهش داد سخن میداد. ناگهان دست خود را مشت و مقابل دیدگان دانشآموزان به شیشه پنجره کوبید. خون بود که از دست و لابهلای انگشتان او به زمین میچکید. ولی به روی خود نیاورد ...» ادامه این خاطره از زبان «مریم قزوینی» از زنان امدادگر استان قزوین را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۸۳۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۰
«همیشه به من میگفت داداشی آمپول زدن را یادم بده و یاد هم گرفت. یک روز دیدم عباس پنهانی وسایل تزریقات را برداشت؛ دوچرخهاش را سوار شد و از خانه بیرون رفت کنجکاو شدم و او را تعقیب کردم کوچه به کوچه به دنبال رفتم؛ تا سرانجام دوچرخهاش را، چند کوچه آن طرفتر، در جلو یک خانه پیدا کردم ...» ادامه این خاطره از سرلشکر خلبان شهید «عباس بابایی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۸۳۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۰
انتشارات «بیست و هفت بعثت» منتشر کرد
کتاب «گُلی زیر آوار» زندگی شهید «سید مجتبی حسینی» را روایت میکند که به قلم «هما مهرآبادی» و «مریمالسادات زکریایی» نوشته شده و انتشارات «بیست و هفت بعثت» آن را منتشر کرده است.
کد خبر: ۵۳۸۳۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۱
برگرفته از نامههای دانشآموزان به شهدا؛
«دلم میخواهد بدانم که علت رفتن شما برادران به نزد پروردگارتان به این زودی چه بود مگر خدا چه وعدهای به شما شهیدان انقلاب داده بود که ما مردم از آن محروم هستیم، ولی میدانم هر چه هست خیر است که شما به این زودی رفتی و ما را تنها گذاشتید ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۳۸۲۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۰۹
برگی از خاطرات؛
«طبق نقشه هوشمندانه فرماندهان، دشمنان بعثی را غافلگیر و پس از ساعتها درگیری و جانفشانی بسیجیان جانبرکف توانستیم آنها را به عقبنشینی وادار کنیم و منطقه را از لوث وجودشان پاک کنیم ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات رزمنده دفاع مقدس «حسین شمسدوست» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۸۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۰۸
آیین رونمایی از کتاب «وقتی بابا رئیس بود» با حضور مسئولان آموزش و پرورش و کنگره ملی شهدای استان قم در سالن سینما تربیت برگزار شد.
کد خبر: ۵۳۸۱۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۰۶
کتاب «خون و نمک» در خصوص رزمنده دلیجانی رضا حسنی در دوران دفاع مقدس است و انتشارات یوحنا است که از مجموعه تولیدات اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان مرکزی با مشارکت کنگره ملی نقش امام خمینی در دفاع مقدس و ۶۲۰۰ شهید استان مرکزی تهیه شده است.
کد خبر: ۵۳۸۱۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۰۵
عصر امروز
آیین رونمایی از کتاب «گمشده مجنون»؛ زندگینامه سردار شهید «محمدرضا کارور»، نوشته مریم عباسی جعفری برگزار میشود.
کد خبر: ۵۳۸۰۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۰۴
به کوشش مر کز اسناد انقلاب اسلامی
کتاب «سرزمین بیفصل» به کوشش مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ دوم رسید.
کد خبر: ۵۳۸۰۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۱
کتاب «فاتح هشمیز» از مجموعه کتاب زنان آسمانی به کوشش «ایران صدا» در قالب 4 قطعه و 46 دقیقه برای مخاطبان به فایل صوتی تبدیل و ارائه شده است. این کتاب را از نوید شاهد بشنوید.
کد خبر: ۵۳۸۰۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۰۲
به کوشش ایران صدا
کتاب «دشت هویج» از تولیدات نشر شاهد، به کوشش پایگاه کتاب گویای ایرانصدا شنیدنی شد
کد خبر: ۵۳۸۰۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۰۹
مدیرکل بنیاد شهید همدان تاکید کرد: ماندگار شدن و انتقال رشادتها و از خودگذشتگیها به بخشی از نسل حاضر خصوصا به نسلهای آینده نیازمند تلاش همه افراد اثرگذار همچون ادبا، شعرا، نویسندگان، هنرمندان و اصحاب رسانه است.
کد خبر: ۵۳۷۹۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۰۱
«یکبار با آقای رجایی از دفترشان برای اقامه نماز خارج شدیم. ناگهان پیرمردی روستایی به محض دیدن آقای رجایی بلند شد و یقه ایشان را محکم گرفت. یکی از محافظان به او نهیب زد این چه کاری است که میکنی، اما آقای رجایی با آرامش گفت کاری نداشته باشید، بگذارید حرفش را بزند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «محمدعلی رجایی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۷۸۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۸