از سوی انتشارات کتاب جمکران منتشر شد
کتاب «خوابهای زنگدار» زندگینامه شهید « اکبر خردپیشه شیرازی» به کوشش واحد ادبیات پایداری انتشارات کتاب جمکران منتشر شد.
کد خبر: ۵۶۷۱۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۰
قسمت پنجم خاطرات شهید «علیاکبر ابراهیمی»
شهید «علی اکبر ابراهیمی» نقل میکند: «چشمانش برق خاصی داشت. شاد و رضایتمند بود. انگار او را قربانی کرده بود، قربانی برای خدا. گفت: خودش میخواست شهید بشه. امانت میبایست به صاحب اصلیاش برمیگشت، اینطور بهتره. او انتخاب شده بود. شهادت انتخاب است نه اتفاق.»
کد خبر: ۵۶۷۱۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۹
به مناسبت سالروز شهادت شهید «علی اکبر ابراهیمی»، دستنوشته این شهید گرانقدر برای علاقهمندان منتشر میشود. در گزیدهای از دستنوشتههایش میخوانیم: «معلم باید مجسمه تقوا و انسانیت باشد که هرگاه محصل او را دید، تکان خورده و راهش را به دست آورد.»
کد خبر: ۵۶۷۱۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
به مناسبت سالروز شهادت شهید «علی اکبر ابراهیمی»، تصاویر این شهید گرانقدر برای علاقهمندان منتشر میشود.
کد خبر: ۵۶۷۰۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۸
قسمت چهارم خاطرات شهید «علیاکبر ابراهیمی»
شهید «علی اکبر ابراهیمی» در خاطراتش مینویسد: «دوازده روز در خط پدافندی بودیم. آب کم بود؛ خیلی کم. فقط برای وضو گرفتن آب داشتند. آب نبود، اما خدا بود. یاد خدا، درک خدا، عشق به خدا در دلها موج میزد. موجی عظیم که هیچ عاملی باعث خشکیدن آن نمیشد.»
کد خبر: ۵۶۷۰۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۸
قسمت سوم خاطرات شهید «علیاکبر ابراهیمی»
همرزم شهید «علی اکبر ابراهیمی» نقل میکند: «گفت: ابوالقاسم! چشمم که به بچه چهل روزه شیرعلی میافته، خجالت میکشم که برم جبهه و سالم برگردم. نگاهش پر از التماس بود. گفت: دعا کن من هم شهید بشم.»
کد خبر: ۵۶۶۹۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۵
از شهید « اکبر طحانی عبداللهی» نقل شده است: «سال ۱۳۵۷ کم کم درگیریهای خیابانی شروع شده بود، در آن شرایط حساس، شهید طحانی پیشنهاد کشیدن نقاشی تصویر حضرت امام(قدس سره) بر روی دیوار روبروی مسجد جامع ملارد را به من داد و بنا شد شب همین کار را دور از چشم نیروهای گشت ژاندارمری انجام بدهیم. شب، به کمک بقیه بچهها یک وانت جور کردیم و پشت وانت چند تخته بنایی گذاشتیم و شد داربست.»
کد خبر: ۵۶۶۹۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۵
شهید «علی اکبر پرک» از شهدای خط شکن دفاع مقدس استان ایلام است که با سمت معاون فرمانده گردان اردیبهشت ۱۳۶۶ در روستای گامو به درجه رفیع شهادت نایل آمد. در ادامه عکس نوشت فرازی از وصیت نامه این شهید والامقام منتشر میشود.
کد خبر: ۵۶۶۹۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۴
قسمت دوم خاطرات شهید «علیاکبر ابراهیمی»
برادر شهید «علی اکبر ابراهیمی» نقل میکند: «نگاهی به جمعیت کرد و گفت: جبهه به ما نیاز داره. نباید جا خالی کنیم. گفتم: اینجا هم ول نمیکنی؟ گفت: در هر شرایط باید برای جبهه نیرو جمع کنیم. باید پابهپای امام حرکت کرد.»
کد خبر: ۵۶۶۹۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۴
شهید «علی اکبر امینطباردرزی» در وصیتنامهاش مینویسد: «دعا کنید که خداوند مرا در زمره شهیدان اصیل درگاهش قرار دهد و مرا غسل ندهید و کفن نکنید، چون رهبرم حسین (ع) نه کفن داشت و نه غسل.»
کد خبر: ۵۶۶۸۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۴
برادرزاده شهید «علی اکبر ابراهیمی» نقل میکند: «عمو را دیدم که بالای سر شهید شیرعلی گریه میکرد. زیر لب چیزهایی میگفت؛ نامفهوم نامفهوم. یکییکی با شهید وداع کردند و سوار اتوبوس شدند، ولی عمو... روزهای مراسم اربعین شهید شیرعلی، همزمان با مراسم هفت عمو شد.»
کد خبر: ۵۶۶۸۷۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۳
شهید علی اکبر اسعدی در تاریخ دوم اسفندماه ۱۳۴۰ در روستای سعدآباد چشم به جهان گشود. تصاویری از این شهید بزرگوار را در ادامه میبینید.
کد خبر: ۵۶۶۸۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۳
مادر شهید «حسن ترزبان» میگوید: به حضرت علی اکبر (ع) خیلی علاقه داشت و هر وقت اسمش را میآوردیم سرش خمیده میشد.
کد خبر: ۵۶۶۸۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۳
فرازی از وصیتنامه شهید اسعدی
شهيد علي اکبر اسعدی در وصیتنامهاش نوشته است: اکنون که وصيت نامه مي نويسم چند ساعتي به عمليات بيشتر باقي نمانده عرض مي کنم که اگر عزت اسلام و قرآن و سعادت دنيوي و اخروي خودتان را مي خواهيد، دست از ياري نائب به حق امام زمان عج يعني خميني عزيز برنداريد و او را تنها نگذاريد.
کد خبر: ۵۶۶۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۶
مروری بر گوشهای از زندگی شهید «علیاکبر اسعدی»
شهید «علی اکبر اسعدی» در دوران کودکی همراه با پدر و مادر خود به بیابان میرفت و در بیابان هیزم برای تنور جمع آوری میکرد، در کنار این کارها به مکتب میرفت و علاقه خاصی به تحصیل داشت
کد خبر: ۵۶۶۵۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۶
مصاحبه با مادر شهید «علیاکبر تُرشیزی»
مادر شهید «علی اکبر ترشیزی» نقل میکند: «یک شب هم در رویا با پدرش دیدمش که در یک باغ سرسبز با میوههای فراوان است. به من گفت: بابا را هم آوردهام پیش خودم. به من هم یک کلید داد و گفت: هر وقت خواستی، بیا پیش ما تا در کنار هم باشیم.»
کد خبر: ۵۶۶۳۷۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۱
«سال ۵۹ که حاجآقا به جبهه رفته و اعلام کردند شهید شدهاند، همسر ایشان نمیتوانست این موضوع را قبول کند و به هر جا و هر کس سر میزدند تا از وضعیت حاجآقا اطلاع کسب کرده و از نگرانی بیرون بیایند ...» ادامه این خاطره را از سید آزادگان، شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلی اکبر ابوترابیفرد» همزمان با سالروز این شهید بزرگوار در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۶۶۳۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۳۰
قسمت سوم خاطرات شهید «علیمحمد شمسی»
مادر شهید «علیمحمد شمسی» نقل میکند: «پیرزن گفت: الهی از جوونیش خیر ببینه! نصف شب شده بود تا همه خاکها رو بیاره توی حیاط. پیرزن خیلی خوشحال بود و صدای دعا کردنش که از بیرون حیاط هم داشت میرفت به گوشم میرسید: الهی این پسر عاقبت به خیر بشه!»
کد خبر: ۵۶۶۳۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۰
فرازی از وصیتنامه شهید «علیاکبر یونسی»
همزمان با سالروز ولادت شهید «علی اکبر یونسی» در وصیتنامه این شهید بزرگوار میخوانیم: «ما پاسداران اگر این لباس را به تن کردیم، به عشق شهادت و جهاد بوده است و تا چند صباحى دیگر به میهمانى امام حسین(ع) خواهیم رفت ...»
کد خبر: ۵۶۶۲۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۹
شهید «علیمحمد شمسی» اول مهرماه ۱۳۴۶ در روستای لاسجرد متولد شد. به خاطر خوش مشربی، همه اهل محل دوستش داشتند و خاطرش را میخواستند. وی سرانجام بیست و نهم فروردین ۱۳۶۷ در منطقه عملیاتی فاو به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۶۶۲۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۹