نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره ای
با حضور حجت‌الاسلام پناهیان؛
گرامیداشت ۹ دی و یادواره سپهبد شهید «حاج قاسم سلیمانی» با حضور حجت‌الاسلام‌والمسلمین علیرضا پناهیان در قزوین برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۶۱۴۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۶

خاطره‌‌ای از شهید «خلیل تختی‌نژاد»
فرمانده شهید تعریف می‌کند: «در سوریه به یکی از خطوط درگیر و خطرناک رفت. در حالی که می‌توانست در همان پشت خطوط در‌گیری بماند. همین روحیه جهادی و شجاعانه خلیل بود که ماندگارش کرد.»
کد خبر: ۵۶۱۴۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۶

شنبه، ۹ دی؛
یادواره شهدای شهر قشلاق و حومه با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا، شنبه، ۹ دی برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۶۱۴۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۶

با هدف ترویج فرهنگ ایثار و شهادت؛
یادواره ۲۷۶ شهید دانش‌آموز و ۵۸ شهید فرهنگی استان قزوین به منظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و شناساندن سیره شهدا به جوانان با حضور جمعی از مسئولان، معلمان و دانش‌آموزان قزوینی برگزار شد.
کد خبر: ۵۶۱۳۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۵

خاطره‌‌ای از شهید «عبدالله داد اکبری‌نیا»
مادر شهید تعریف می‌کند: «گفتم همراه برادرش است با هم می‌روند و با هم به خانه برمی‌گردند ولی برادرش آمد و او را جا گذاشت.»
کد خبر: ۵۶۱۳۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۵

همرزم شهید «مصطفی تیرگران» تعریف می‌کند: در هفت تپه که بودیم هنگام شب آقا مصطفی یک لیوان پر آب بر می‌داشت و آب را برای ساختن وضو نماز شب استفاده می‌کرد.
کد خبر: ۵۶۱۳۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۵

خاطره‌‌ای از شهید «سید علی‌اصغر حسینی زیارتی»
خواهر شهید تعریف می‌کند: «خیلی بچه مهربانی بود و آزارش به هیچ کس نمی‌رسید. زمانی که بچه بود گندم برمی‌داشت و روی لانه مورچه‌ها می‌نشست و برای آن‌ها...»
کد خبر: ۵۶۱۳۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۵

خاطره‌‌ای از شهید «عباس بازماندگان قشمی»
برادر شهید تعریف می‌کند: «برای مرخصی به میناب آمد، در آن‌جا بود که پیمان بستیم هیچ وقت از هم جدا نشویم. حتی در بدترین شرایط با هم عازم جبهه شدیم.»
کد خبر: ۵۶۱۳۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۵

قسمت نخست خاطرات شهید «بابک(رسول) ابراهیمی»
مادر شهید «بابک ابراهیمی» نقل می‌کند: «دو تا پایش را توی یک کفش کرده بود و گفت: الا و بلا باید من رو هم بفرستین مدرسه. به او گفتم: رسول‌جان! تو هنوز کوچکی، مدرسه راهت نمیدن. قبول نمی‌کرد. موقع امتحانات، ما به اشتباهمان اعتراف کردیم.»
کد خبر: ۵۶۱۳۴۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۴

کتاب «راز درخت كاج» زندگینامه شهيده زينب کمائی، نوشته معصومه رامهرمزی، که توسط نشر شاهد منتشرشده است. خاطره‌ خواندنی از لحظات ابتدایی شهادت زینب کمایی از زبان مادرش در این کتاب آمده است که می‌خوانیم.
کد خبر: ۵۶۱۳۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۱۳

خاطره‌‌ای از شهید «موسی محمدی قلات بالایی»
برادر شهید تعریف می‌کند: «قصد داشتیم به صورت امانت و جهت روشنایی موقت از سیم برق مسجد استفاده کنیم، وقتی شهید بزرگوار متوجه موضوع شدند...»
کد خبر: ۵۶۱۲۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۳

شهید «غلام آرمون» از شهدای دوران دفاع مقدس است. نوید شاهد هرمزگان تصویری از اسناد تحصیلی و برگی از خاطره‌نویسی این شهید بزرگوار را منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۶۱۲۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۳

به مناسبت سالروز وفات حضرت ام‌البنین(س)؛
به مناسبت سالروز وفات حضرت ام‌البنین(س)، یادواره شهدای شهر آبیک، سه‌شنبه پنجم دی ماه برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۶۱۲۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۳

خاطره‌‌ای از شهید «خلیل تختی‌نژاد»
مربی شهید تعریف می‌کند: «گاهی هم سراغ هم تیمی‌هایش می‌رفت و کمک‌شان می‌کرد. در پایان مسیر با وجود اینکه مثل اکثر نیروها پایش تاول زده بود؛ خم به ابرو نیاورد و کاملاً...»
کد خبر: ۵۶۱۲۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۳

خاطره‌‌ای از فرزند شهید «غلام ذاکرنیا»
فرزند شهید تعریف می‌کند: «کنارم نبود ولی همیشه وجودش را حس می‌کردم. می‌دانستم هر کاری انجام دهم، می‌بیند و درک می‌کند.»
کد خبر: ۵۶۱۱۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۲

همرزم شهید «سیدجواد معصومی» تعریف می‌کند: شهید در مناطق جنگی که حضور پیدا می‌کرد، تحت هیچ شرایطی شوخی نمی‌کرد چون معتقد بود و احساس می‌کرد که امام زمان در جبهه‌هاست و در حضور امام زمانمان نباید بی‌ادبی کنیم.
کد خبر: ۵۶۱۱۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۱

برادر شهید «حسین ریاحی» نقل می‌کند: «حسین چهارده پانزده سال بیشتر نداشت. در تظاهرات شرکت می‌کرد. می‌گفت: داداش! نکنه طرف مردم تیراندازی کنی. دست از شاه‌دوستی بردار و بیا با مردم باش. شاه باید گورش رو گم کنه و بره. اگه دنیا و آخرت رو می‌خوای، بیا به طرف امام و مردم.»
کد خبر: ۵۶۱۱۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۳۰

با حضور فرمانده انتظامی کشور؛
یادواره شهدای انتظامی استان قزوین با حضور فرمانده انتظامی کشور برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۶۱۱۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۳۰

مادر شهید «علی‌اصغر دلاک» نقل می‌کند: «گفتند: برات پیغامی داریم. گفتم: خودم می‌دانم. اصغرم شهید شده! گفتند: پس این دفتر رو امضا کن !همین که امضا کردم، از خواب پریدم.»
کد خبر: ۵۶۱۱۴۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۹

خاطره‌‌ای از شهید «رمضان حمزه‌ای»
برادر شهید تعریف می‌کند: «وقتی که شهید شد اهالی محل نمی‌دانستند کدام فرزند پدرم به شهادت رسیده است، کسی را اذیت نکرد و در مظلومیت شهید شد.»
کد خبر: ۵۶۱۱۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۹