مروری بر زندگی نامه ستوان یکم شهید احمد رزاز
نوید شاهد خراسان شمالی : شهیدستوان يكم احمد رزاز در نهم اردیبهشت 1334 در بجنورد متولد گرديد پس از اتمام تحصيلات متوسطه در مدرسه عالي پست و تلگراف پذيرفته شد ولي عدم تمكن مالي مانع از ادامه تحصيل وي گرديد لذا به استخدام ارتش درآمد و به دانشكده افسري راه يافت پس از اتمام تحصيل سازمان مخوف ساواك از وي دعوت به همكاري نمود و جهت جذب وي وعدههاي مالي و رفاهي بسياري به او داد شهيد با اينكه در فقر ميزيست ولي چون در خانوادهاي مذهبي پرورش يافته بود تن به اين رذالت نداد و شرافت انساني خود را با امكانات مادي مبادله نكرد .
احمد در كلانتري 19 تهران مشغول به كار شد و پس
از مدتي به زندان حصار انتقال يافت .
شكوفايي انقلاب اسلامي وي را دچار تحولي عميق
نمود لذا در هر فرصتي كه بدست ميآورد در تظاهرات مردمي شركت ميكرد او از جمله
كساني بود كه روز قبل از فاجعه خونين هفده شهريور سوار بر موتور مردم را به شركت
در اجتماع ميدان ژاله دعوت ميكرد و خود نيز در آن جمع از جان گذشته حضوري
متهورانه داشت ولي از جمله كشاني بود كه خداوند شهادت او را به تاخير انداخت تا در
وقتي ديگر و در جبههاي متفاوت به جانبازي بپردازد .
با پيروزي انقلاب احمد به مشه منتقل شد و در
زندان وكيلآباد به كار مشغول شد پس از مدتي به بجنورد انتقال يافت و جز كادر
شهرباني آن شهرستان گرديد منافقين در پي
اهداف كثيف خود از وي دعوت به همكاري كردند ولي او نپذيرفت و همچنان در موضع خدشه
ناپذير دفاع از حريم ولايت و فقاهت به مبارزهاي بيامان با آنها پرداخت .
سرانجام در تاريخ هفدهم شهریور 59 شب هنگام كه
خسته از تلاش فزاينده ولي پر ثمر به خانه بازگشته بود تا دمي بياسايد تلفني به او
خبر دادند كه جهت مهاركردن آتش سوزي پمپ بنزين به محل حادثه برود او شتابان خود را
به مكان مورد نظر رساند و به سرعت مردم را از محل حادثه دور كرد و سپس جهت اطفاء
حريق به كمك ماموران آتش نشاني شتافت در همين اثنا توسط خفاشان شب پرست از پشت سر
مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به ديدار معشوق ره سپرد بدين سان منافقين برگي ديگر
بر پرونده سياه خود افزودند و خون پاك ديگري را
بر زمين ريختند .
منبع : پرونده فرهنگی شهید