برگی از وصیت نامه شهید /سید احمد حسینی
شهید والا مقام سید احمد حسینی فرزند سید عزیز می باشد و در هشتم تیر
ماه 1331 در شهرستان اسفراین دیده به جهان گشود او دوران کودکی خود را در
کنار خانواده ش گذارند و در هفت سالگی به مدرسه رفت و تحصیلاتش را با موفقیت
به پایان رساند و بعد از اعزام به جبهه در دهم دی ماه 1368 در منطقه عملیاتی به
شهادت رسید و در گلزار شهدای زادگاهش آمی باشد.
برگی از وصیت نامه شهید را می خوانیم در سالروز شهادتش که ما را با
دریای ایثار و شهادت نزدیک تر می کند.
((بسم الله الرحمن الرحيم ))
((الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عند الله و اولئك هم الفائزون((
((كســــانى كـه ايمان آورده اند و هجرت كردند و جهاد نمودند با مال و جانشان در راه خدا ، بزرگترين مقـــام را در نزد خدا دارند و آنها رستگاراند ))
صلوات و رحمت بى پايان الهى بر شهيدان هميشه زنده انقلاب اسلامى و جنگ تحميلى ، كه در نبرد با كفر جهانى و مزدوران بعثى در راه اعتلاء پرچم توحيد در خون پاك خود غلطيدند و به لقاء الله رسيدند .
درود خدا و رسول او و سلام پر افتخار امام و امت شهيد پرور بر تمامى عزيزان رزمنده و پيكارگران شهادت طلب جبهه هاى جهاد فى سبيل الله كه امر امام ، يعنى فرمان خدا را لبيك گفتند و برترى سلاح ايمان را ، بر تكنيك شياطين شرق و غرب به اثبات رساندند .
اينجانب سيد احمد حسينى ، فرزند سيد عزيز ، دارنده شماره شناسنامه 5 ، چند خطى را به عنوان وصيتنامه مى نويسم ، كه اگر چنانچه فيض عظماى شهادت نصيبم گشت بدان عمل شود .
من با رهبر ميثاق بسته ام و به او وفادارم زيرا كه او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندين بار مرا بكشند و زنده ام كنند ، دست از او نخواهم كشيد .
بله تشيع مـــا در هميشه تاريخ مـــورد هجوم كفـــار واقــــع شده است . تشيع ســرخى ، كه از خونهـــاى به ناحق ريخته شده صالحان و مظلومان سرخ تر و سرخ تر شده و خواهــــد شد و اينك كـــه تشيع باز يافته مان ، همراه با دسيسه هاى ابرنكبتان تاريخ ، يعنى آمريكا و شوروى و اسرائيل صـــدام كافر مورد هجوم واقع گرديده ، ما را چه باك كه جان نثار مظلوميت پير جماران باشيم ، همواره از لبان تسبيح گوى پير تكبير گوى جمــــاران اين آوا بلند بوده كـــه مسلمانان قم فانذر پس ننگ و نفرين ابدى بر ما باد ، كه اگر به او پشت كنيم و به نداى حسين گونه اش توجه ننمائيم .
پدر ، مادر ، همسر ، برادر و خواهرم ، امروز اسلام محتاج به ايثار و شهادت فرد فرد اين امت دارد . بكوشيد تا لباس ذلت نپوشيد . از هر طرف مورد هجوم واقع شده ايم ، منافقين هم كه زمانى دم از اسلام و مسلمانى مى زدند و اكنون به ما ضربه مى زنند .
خدايا ، تنها و تنها تو ياور و مددكار مايى ، خدايا ، عنايتى كن . خدايا ، تو بايد ما را پناه بدهى ، تو بايد ما را يارى كنى ، اكنون كه مدت زيادى به عمليات نمانده ، هاى و هوى بهشت را مى بينم ، چه غوغايى ، حسين به پيشواز يارانش آمده ، چه صحنه اى ، فرشتگان ندا دهند كه هم رزمان ابراهيم ، همراهان موسى ، همدستان عيسى ، همكيشان محمد، همسنگران على ، همفكران حسين ، همگامان خمينى از سنگر كربلا آمده اند ، چه شكوهى .