شیر لشگر ۵ نصر خراسان بزرگ
به گزارش نوید شاهد خراسان شمالی، «داوود گریوانی» یکم فروردین ۱۳۴۴ در روستای گریوان از توابع شهرستان بجنورد به دنیا آمد. پدرش جعفر و مادرش پوران نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. و سرانجام چهارم دی ماه ۱۳۶۵ با سمت فرمانده گردان اطلاعات- عملیات در محل خین - شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پهلو، به فیض عظمای شهادت رسید. پیکر وی را در زادگاهش به خاک سپردند. برادرش حسنعلی نیز به شهادت رسیده است.
زندگینامه سردار شهید«داوود گریوانی» را با هم میخوانیم:
در سنین نوجوانی مادر مهربان و دلسوز خود را از دست داده و از مهر و محبت مادری محروم میشود. با اینکه سن کمی دارد، اما جزو فعالان انقلابی قرار میگیرد و در تظاهرات و راهپیماییهای قبل انقلاب علیه رژیم پهلوی شرکت میکند.
لبیک به فرمان امام
پس از انقلاب اسلامی و با شروع جنگ تحمیلی به فرمان امام لبیک گفته و در سال ۶۰ برای اعزام داوطلبانه به جبهه با چند تن از دوستان از جمله پسر عمویش شهید «زکریا گریوانی» به عضویت بسیج در آمده و دوره آموزش مقدماتی را در بجنورد میگذراند. به علت کم بودن سن و به دستور فرماندهان وقت با اعزامش به جبهه مخالفت میشود. دو برادر دیگرش در جبهه حضور دارند، او هم در سال ۱۳۶۱ به همراه شهید زکریا گریوانی رسماً به جبهه اعزام و وارد عرصه نبرد با دشمن بعثی میشود. در همان ابتدا در عملیات رمضان پسر عمویش به شهادت رسیده و خودش هم مجروح شد و به عقب منتقل میگردد. هنوز بهبودی کاملی نیافته که دوباره به جبهه باز میگردد. به علت شجاعت و شهامتی که در مبارزه با دشمن از خود نشان میدهد به واحد تخریب منتقل و به نحو احسن در این واحد پرخطر مشغول به خدمت میشود.
فرمانده گروهان
پس از گذشت مدتی به واحد اطلاعات منتقل و در همین زمان از او درخواست میشود که به عضویت رسمی سپاه درآید و داوود در جواب میگوید: فعلاً وظیفه ما جنگیدن و بیرون راندن دشمن از خاک کشور است. فرقی نمیکند که ما، در سپاه، بسیج و یا در چه سمت و پستی باشیم. اما با اصرار مکرر فرماندهان به اعضاء رسمی سپاه میپیوندد. شایستگیهایش باعث معرفی و ادامه خدمت او به عنوان فرمانده گروهان غواصان میشود.
شیر لشگر
در درگیریهای مختلف چند بار مجروح میشود، اما با این وجود هیچ ترس و واهمهای از جنگ ندارد، برای همین به «شیر لشگر ۵ نصر خراسان بزرگ» معروف میشود. بنا به اظهار یکی از همرزمانش؛ تصورش این بود که در عملیات والفجر ۸ به شهادت میرسد، اما چنین نشد. یک سال بعد، پس از برگشت از عملیات کربلای۴ وقتی میبیند که خبری از شهادت نیست و خیلی از هم رزمانش زخمی، اسیر یا شهید شدهاند، غمگین و افسرده داخل یکی از سنگرها غنیمت گرفته شده از بعثیها مینشیند. با حالت عجیبی، دگرگون بود. سنگری که داوود گریوانی در آنجا بود، از نظر استحکام به گونهای بود که راکتهای هواپیما کمتر به او اثر میکرد اما ناگهان گلوله یا خمپارهای نزدیک سنگر منفجر میشود و ترکش آن به قلب داوود نفوذ میکند. وی بر اثر برخورد ترکش به پهلو و قلب در ۴ دی ماه ۱۳۶۵ در محل خین - شلمچه به فیض عظمای شهادت نائل میشود.
انتهای پیام/