توصیه شهید «فخرانی» به خواهرانش چه بود؟
به گزارش نوید شاهد خراسان شمالی؛ شهید علیرضا فخرانی دهم اسفند 1348 در شهرستان جاجرم به دنیا آمد. پدرش اسکندر و مادرش تاجی نام داشت. علیرضا دانشآموز سال سوم متوسطه بود و بهعنوان بسیجی در جبهه حضور یافت درنهایت بیست و چهارم دی 1365 با سمت تکتیرانداز در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد. مزار وی در زادگاهش قرار دارد.
متن کامل وصیتنامه شهید «علیرضا فخرانی»
بسمالله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
با درود و سلام بر حسين بن على یکهتاز ميدان شهادت و اسوه شهادت و سلام بر ياران صديقش كه چون پروانه به دور شمع جمع شدند و عاشقانه سوختند و درود بر بزرگ رهبر مستضعفان جهان كه چون نقطه روشنى در تاريكى شب بشريت طلوع كرده و انشاء الله تا محو تمامى سیاهیها و ظلمات پيش خواهد رفت و با درود و سلام بر شهدا كه جان پاكشان را سخاوتمندانه در طبق اخلاص نهادند و نثار معبود نمودند سلام بر خانواده شهدا كه ابراهيم وار اسماعیلهایشان را به مسلخ عشق رهسپار كردند روحم دربند و خسته است قدرت به حركت درآوردن قلم و نگارش را ندارد.
اكنون با نهايت شرمندگى به درگاه خدا توبه کردهام تا شايد خداوند رحمان و رحيم عنايتى فرمايد و مرا در راهی كه مقبول او است قرار دهد.
افتخار به شهادت
سلام بر پدر و مادر بزرگوارم، اين گوهران والايى كه خداوند به من عطا كرده بود ولى قدرشان را ندانستم. عزيزان، انشاء الله كه به بزرگوارى خود از سر تقصيرات من درگذشته و برايم دعا كنيد. نمیگویم در شهادتم گريه نكنيد اما كارى هم نكنيد كه موجب شادى دشمنان و ناراحتى دوستان شود. شما بايد به اين شهادت افتخار كنيد. زيرا در قيامت نزد حضرت فاطمه (س) روسفید هستيد و میتوانید بگوييد كه در راه حسين او هدیهای دادهاید و كسى كه به دوستى هديه میدهد براى از دست دادنش ابراز ناراحتى نمیکند پدر و مادر عزيزم از وقتیکه خود را شناختم بهمراتب به آيه «انا لله و انا اليه راجعون» يقين حاصل كردم و دانستم كه عاقبت بايد اين دنياى فانى را وداع گفت و رجعت كنيم؛ اما حال كه همه ما بايد برويم و هجرت كنيم، از مرگ در بستر نفرت دارم و دوست دارم پيكرم در راه خدا تکهتکه شود. دلم میخواهد جنازه خاكستر شدهام را باد در فضا پخش کند و حتى قسمتى از اين زمين را نيز اشغال نكنم دوست دارم روح دربندم را رهايى بخشيده و آنگاه بهسوی معبود دلهای صادق رجعت كنم.
صبر را پیشه کنید
خواهرانم، دوست دارم بعد از مرگ من زينب وار زندگى كنيد و در سنگر حجاب قهرمانانه مبارزه نماييد. بدانيد كه دشمن از سياهى چادر شما بيش از خون ما میترسد و صبر را پيشه كنيد. برادران عزيزم، خدا را همواره ناظر اعمال خود بدانيد و نماز را سبك نشماريد.
خون شهدا را پاس بدارید
اگر از خدا و نماز دور شويد به هلاكت میافتید از برادرم محمدرضا میخواهم كه مرا ببخشد و سعى كند در سنگر مدرسه و جبهه همانطور كه خواست خداست بكوشد و از شما میخواهم كه مرا ببخشيد و از همه دوستان و آشنايان برايم حلاليت بطلبيد. زيرا جسم ضعيفم طاقت جزا و آتش سوزان آخرت را ندارد و اى ملت غيور و شهیدپرور ايران برخيزيد. هنگام نبرد است و زمان رويارويى با لشكر كفر سلاح برگيريد و خون شهدا را پاس داريد. بر خونهای پاك جاریشده در خاکهای تفتيده جنوب نظر كنيد و پيكر رزمآوران شهيد را در کوهستانهای غرب نظاره كنيد.
به یاد خدا گام بردارید
بشتابيد كه منادى ندا میدهد. روسوی جبهه، ديار پاكان به خون آغشته كنيد و با ياد خدا گام برداريد. بنگريد كه چگونه مردم بیدفاع كشورمان را به خاك و خون میکشند. برخيزيد برادران، برخيزيد، حسين در كربلا به انتظار شما است و نداى یاریخواهیاش از وراى قرنها بار ديگر به گوش میرسد. چشم در چشم سپاه دشمن پيش تازيد و با گامهای هميشه استوارتان راه كربلا را بگشایید.«برويد كه چشمان مادران داغدیده در انتظار ديدن حرم حسين (ع) قافلهسالار شهیدان، اشکبار است و دعاى ازدلبرآمدهشان بدرقه راه شما است»
در پايان از شما میخواهم كه امام عزيز را تنها نگذاريد و همه شمارا به خدا میسپارم.
منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان خراسان شمالی