نامه ای به پدر
به گزارش نوید شاهد خراسان شمالی؛ شهید "محمد زارعی" یکم خرداد 1343 در بجنورد به دنیا آمده پدرش امیر نام داشت، شهید بهعنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و در ششم اسفند 1362، با سمت فرمانده دسته در جزیره مجنون عراق براثر اصابت ترکش به شهادت رسید، شهید زارعی وصیتنامهاش را در قالب نامهای به پدر خود نوشت که آن را باهم میخوانیم.
پدر عزیز و مهربان سلام
امیدوارم سلام مرا که با عشق و علاقه به تو تقدیم میکنم پذیرا باشی.
این روزها خیلی دلم برایت تنگشده، کاش میشد شمارا ببینم، کاش خداوند تو را لحظهای به من باز می گردادند تا با همه وجود نامت را صدا بزنم و بگویم بابا جون خوشآمدی.
و از آرزوهایم برایت بگویم، آرزوهایی که با رفتن تو پر کشیدند و رفتند. آرزوهایی که شاید برای دیگران خیلی عادی باشد ولی برای من آرزویی محال است. آرزوی دیدن پدر آرزوی صحبت کردن با تو و حتی صدازدن تو.
پدر عزیز و مهربانم! از مهربانیها و از دلسوزیهایت زیاد شنیدهام.کاش بودی مهربانیات را نثارم میکردی و برای ناراحتیهایم دل میسوزاندی. گاهی نوازشم میکردی و گاهی تنبیه که تنبیه پدرانه همانند محبت مادرانه شیرین و دوست داشتی است.
اما پدر میدانم که این دنیا برای جوانمردانی چون شما همانند قفسی بود و شما کبوتران عاشق دربندی بودید که با شجاعت و مردانگی خود از آن رها شدید و بهسوی معبود خود شتافتید. من به تو افتخار میکنم زیرا رهایی از این زندان آنهم با جام سرخ شهادت هدیه خداوند به شما بود، نصیب هر شخصی نمیشود. من میدانم که شما نزد خداوند عزیز هستید که به چنین سعادتی دست یافتد.
پدر عزیز و مهربانم تو در قلب ما جاداری، مگر میشود جاننثاری شمارا درراه خداوند فراموش کرد. مگر میشود زمانی که سلحشورانه به جنگ دشمن میرفتید تا از حریم میهنمان دفاع کنید را فراموش کرد.
من به تو افتخار میکنم که با کارنامهای درخشان به نزد معبودت رفتی.
پدر جان! قبل از آنکه احساس یتیمی کنم به شجاعت و مردانگیات آفرین میگویم اگر در فراغت گریه میکنم و ناله سر میدهم به خاطر جدائی از توست.
اما پدر شهیدم: بقای این نظام الهی، ثمره خون تو و همراهان توست و این چیزی است که به من آرامش میدهد و همواره به آن افتخار میکنم.
پدر! هیچوقت از دلم نیامده است که با تو خداحافظی کنم اما گاهی مجبورم که به بهانه پایان نوشتهام بگویم
«خداحافظ»
منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان خراسان شمالی