روستای چهارده کلاته

روستای چهارده کلاته
قسمت دوم خاطرات شهید «سید محمد آقاشنایی»

گویی امام رضا (ع) شفایش داده بود

هم‌رزم شهید «سید محمد آقاشنایی» نقل می‌کند: «بعد از این که از پارکینگ خارج شدیم، از زیرگذر به فلکه آب رسیدیم. من کنار فلکه ایستادم و گفتم: حالا آدرس بده تا زودتر بریم دکتر. حاجی یه نگاه به من کرد و در حالی که می‌خندید، برگشت به حرم امام رضا (ع) اشاره کرد و گفت: دکتر آقاست!»
قسمت نخست خاطرات شهید «سید محمد آقاشنایی»

پُل چوبی، توفیق زیارت امام رضا (ع) شد

فرزند شهید «سید محمد آقاشنایی» نقل می‌کند: «هر شب جمعه سیدی به خوابش می‌آمد و او را به زیارت امام رضا (ع) می‌برد. علت را پرسید. سید گفت: پُل چوبی که درست کردی، مزدت رو امام رضا (ع) در این توفیق زیارت داده.»
طراحی و تولید: ایران سامانه