داریوش ذوالفقاری - صفحه 3
۰۸/مرداد/۱۴۰۴
۱۵:۰۵
فا
فارسی
English
العربیة
خانه
اخبار
اسناد
عکس
فیلم
کتاب و ادبیات
پژوهش
ویژه نامه ها
شاهد الکترونیک
استانها
موزه شهدا
جستجوی شهدا
بخش ویژه «شهدای غریب»
تفال به وصایای شهدا
تفال به وصایای شهدا
داریوش ذوالفقاری
تکرار...
آن گاه سرفه خواهی کرد / میان بارش خاطرات / -لایه ای زخیم تو را فرا میگیرد
زخم تو وا کرده مفاتیح الجنانها را
«شیمیایی» سروده ای از عبدالحسین رحمتی
پیچید گاز خردل / بر مخمل تنش آه / تاول به روی تاول
بابای من شهید است
یک سفره مثل هر سال / تنگ بلور ماهی / یک عالمه خوراکی
«سرو»
مهدی عموی خوبم / از بچه های جنگ است
درس ما تفنگ ماست...
اسم کوچکم «لیلا»ست / اسم مادرم «حور» است / اسم خوب بابا... او / سالها ز ما دور است
ویلچر سیمی
با ویلچر سیمی / در کوچه میگردی / چون بچه می آیی / با آن که یک مردی
کبوترانه
برخاستم از خواب اما باورم نیست / همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
سروده علي احدي تقدیم به شهدای گمنام و مادران شهدا
در گوشه اي از خاك كم كم جات پيدا شد / كم كم سرت، دستت، پلاكت ، پات پيدا شد
غم سربازها
شطرنج بازی ميکند امّــا نمیداند / در آستــیـنــش مـُـهره های مار هم دارد!
عشق آغاز
کوهها خوب میشناسندت، کوهها با تو آشنا هستند
سروده «علی اصغر شیری» تقدیم به شهدای عاشورایی
دشت را ابر تیره پوشانده، یاسمنها به گریه افتادند...
«دستان بسته» در توصیف تشییع جنازۀ تاریخی شهدای غواص
دستان باز چشم به دستان بسته اند آب آور همیشۀ دنیاست دستها
<
1
2
3
طراحی و تولید: ایران سامانه