هم‌رزم شهید «نبی‌الله دیلمی» نقل می‌کند: «اولین نور بالایی هم خود نویسنده دعای عهد بود؛ شهید نبی‌الله دیلمی‌ که به خط خوش شهره بود. صفای روحی عجیبی‌ داشت و به همین دلیل دلم نمی‌آمد نوشتن آن را به فرد دیگری بسپارم.» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.

عهدنامه شهدا به دست نبی‌الله بنا شد

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید نبی‌الله دیلمی بیست و نهم مهر ۱۳۴۴ در شهرستان گرمسار به دنیا آمد. پدرش فتح‌‏الله و مادرش صغرا نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم اسفند ۱۳۶۶ با سمت فرمانده دسته در بمباران شیمیایی ماووت عراق به شهادت رسید. پیکر او را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.

 

عهدنامه شهدا به دست نبی‌الله امضا شد

نظر من این بود که برای سفر آخرتم یک شفاعت‌نامه داشته باشم. به همین خاطر برای گرفتن امضا و شفاعت، پیش رزمندگانی می‌رفتم که به قول بچه‌ها نور بالا می‌زدند. اولین نور بالایی هم خود نویسنده دعای عهد بود؛ شهید نبی‌الله دیلمی‌ که به خط خوش شهره بود. صفای روحی عجیبی‌ داشت و به همین دلیل دلم نمی‌آمد نوشتن آن را به فرد دیگری بسپارم. چنانچه وقتی شهید دیلمی برای ننوشتن دعا روی پارچه، ‌شلوغی سرش را بهانه آورد، دو سه هفته پاپی‌اش شدم تا اینکه دعای عهد را نوشت و از همان زمان پارچه سفیدم نام «عهدنامه» به خود گرفت.

نبی‌الله نویسنده دعای عهدنامه بود. دست‌خط خوشی داشت و هر کی یادگاری می‌خواست، به دنبالش می‌رفت تا خط خوشش را توی دفتر داشته باشد. سال ۱۳۶۴ که  پارچه را نوشت، تا سال بعد شفاعتش را امضا نکرد تا اینکه هشتم دی ۱۳۶۵ کمی قبل از عملیات کربلای پنج شرط گذاشت که اگر آن را امضا زد و شهید شد، به همه بگویم راه شهادت و دفاع از کشور را از روی عقلانیت پذیرفته است. نوشت: «التماس شفاعت، عبدالحقیر نبی‌الله دیلمی.»

چهل و چهار نفر آن عهدنامه را امضا کردند که ۲۹ نفرشان به شهادت رسیدند.

(به نقل از اسماعیل زمانی، هم‌رزم شهید)

بیشتر بخوانید: سه شاخه گل بهشتی

کرامات شهید

تشییع جنازه نبی‌الله همزمان بود با موشک باران تهران. برادرم ساکن تهران بود. با خانواده‌اش برای تشییع جنازه آمده بودند گرمسار. بعد از مراسم، وقتی برگشتند تهران، دیدند خانه‌شان موشک خورده و خراب شده است. برادرم به ما خبر داد: «اگه به خاطر شهید نبود، شما باید چند تا داغ می‌دیدین.»

با خودم گفتم: «خدایا شکرت! نبی‌الله باعث شد یک خانواده پنج نفره سالم بمونن.»

(به نقل از مادر شهید)

 

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده