شهید قدرت الله بافتی

شهید قدرت الله بافتی

وداعی که قلب را به درد آورد

نوید شاهد - برادر شهید "قدرت‌الله بافتی" نقل می‌کند: «این آخرین وداع من با شماست. این دفعه که برم برنمی‌گردم. مراقب خودتون باشین. طاقت شنیدن حرف‌هایش را نداشتم. دلم نمی‌خواست به حرف‌هایش ادامه دهد. خم شد و برادر کوچکش را بوسید ...» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، در دوبخش خاطراتی از این شهید گران‌قدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.

پیش‌بینی سرنوشت شهید "بافتی" از زبان پیرمرد دامغانی

نوید شاهد - برادر شهید "قدرت‌الله بافتی" نقل می‌کند: «پیرمرد و پیرزنی بودند از کارافتاده. من و قدرت به همراه پدر برای کشاورزی رفته‌بودیم دامغان. صبح می‌رفتیم سر کار و غروب خسته و مانده برمی‌گشتیم. از راه که می‌رسیدیم، قدرت می‌رفت خانه آن‌ها را تمیز می‌کرد و ...» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، در دوبخش خاطراتی از این شهید گران‌قدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب می‌کنیم.

بوسه‌ای برای آخرت

نوید شاهد - مادر "قدرت‌الله بافتی" نقل می‌کند: «سوار اتوبوس که شد، با آخرین نگاهم تمام عشق و محبتی که به او داشتم نثارش کردم. سرش را از پنجره اتوبوس بیرون آورد و گفت: مادر! نمی‌خوای من رو ببوسی؟ گفتم: پسرم! توی خیابون؟ روم نمی‌شه. گفت: خواهش می‌کنم پیشانی‌ام رو ببوس! ...» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، مروری بر زندگی این شهید والامقام داشته‌است که تقدیم حضور علاقه‌مندان می‌شود.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه