همرزم شهید " نقدعلی ابراهیمی " می گوید: چند روز آخر که شهید نقدعلی کنارم بود خیلی حرف ها برایم گفت از آرزوهایش گفت، از اینکه به خدمت آمده ام و سواد نوشتن و خواندن را یاد گرفته ام، می گفت خیلی خوشحالم از اینکه به جبهه آمده ام و می توانم قرآن بخوانم. می گفت که دوست دارم شهید شوم و راه امامان را ادامه دهم.